display result search
منو
تفسیر آیه 33 سوره یوسف

تفسیر آیه 33 سوره یوسف

  • 1 تعداد قطعات
  • 11 دقیقه مدت قطعه
  • 212 دریافت شده
سخنرانی حجت الاسلام محسن قرائتی با موضوع تفسیر سوره یوسف - آیه 33

قَالَ رَبِّ السِّجْنُ أَحَبُّ إِلَىَّ مِمَّا یَدْعُونَنِى إِلَیْهِ وَإِلَّا تَصْرِفْ عَنِّى کَیْدَهُنَّ أَصْبُ إِلَیْهِنَّ وَأَکُن مِّنَ الْجَهِلِینَ

ترجمه

(یوسف) گفت: پرودگارا؛ زندان براى من از آنچه مرا به سوى آن مى‏ خوانند محبوب‏ تر است. و اگر حیله آنها را از من باز نگردانى من به سوى آنها تمایل مى ‏کنم و از جاهلان مى‏ گردم.


یوسف سراپا جوانمرد بود؛ یک بار فداى حسادت برادران شد و خصومت نکرد. بار دیگر هدفِ عشقِ زلیخا شد، ولى گناه نکرد. بار سوم به هنگام قدرت، از برادران انتقام نگرفت. بار چهارم همین که کشور را در خطر دید به جاى تقاضاى برگشت به وطن، تقاضاى تدبیر امور اقتصادى و نجات کشور را داد.
براى هر کس، محبوبى است؛ براى یوسف پاکدامنى از زندان محبوب ‏تر است. براى گروهى دنیا محبوب‏ تر است؛ «الّذین یستحبّون الحیاة الدنیا» اما براى مؤمن خداوند محبوب‏تر است. «والّذین آمنوا اشدّ حبّاً للّه»

پیام ها

1- توجّه به ربوبیّت خدا، از آداب دعاست. «ربّ»
2- اولیاى خدا، فشار زندگى شرافتمندانه را، از رفاه در گناه بهتر مى‏ دانند. «ربّ السجن احبّ الىّ»
3- هر آزادى ارزش نیست و هر زندانى عیب نیست. «ربّ السّجن احبّ»
4- انسان با استمداد از خداوند، مى‏ تواند در هر شرایطى از گناه فاصله بگیرد. «ربّ السجن احبّ» (هجرت از محیط گناه لازم است.)
5 - رنج و سختى نمى‏ تواند مجوز ارتکاب گناه باشد. «ربّ السجن احبّ...»
6- دعا و نیایش و استمداد از خداوند، یکى از راه هاى مصون ماندن از گناه و انحرافات جنسى است. «ربّ السجن احبّ...»
7- شخصیّت انسان به روح اوبستگى دارد، نه جسم او. اگر روح آزاد باشد، زندان بهشت است و اگر روح در فشار باشد، کاخ هم زندان مى‏ شود.«السجن احبّ»
8 - جداسازى محیط به خاطر مصون ماندن افراد از گناه، کارى شایسته است. (یوسف خواهان جدا شدن بود، حتّى اگر به قیمت زندان رفتن باشد)*
9- رضایت خداوند بر رضایت مردم ترجیح دارد. «ربّ السجن احبّ الىّ ممّا یدعوننى الیه»*
10- هیچ کس بدون لطف خداوند، محفوظ نمى‏ ماند. «و الاّ تصرف عنّى...» در شرایط بحرانى تنها راه نجات، اتکا به خداوند است.
11- آزمایش ‏هاى الهى هر لحظه سخت‏ تر می شود. (یوسف قبلاً گرفتار یک زن بود، حال گرفتار چندین زن شده است.) «کیدهنّ، الیهنّ»
12- راضى کردن مردم به قیمت ناخشنودى خدا، جهل است. «اکن من الجاهلین»
13- گناه، موجب سلب علوم خدادادى و موهبت‏ هاى الهى است. (در آیات قبل خواندیم: «آتیناه حکماً و علماً» و در اینجا یوسف مى‏ فرماید:) «اکن من الجاهلین»
14- جهل تنها بی‌سوادى نیست، انتخاب لذّت آنى و چشم‏ پوشى از رضاى خدا، جهل محض است. «اکن من الجاهلین»
15- گناه، کارى جاهلانه است. «اکن من الجاهلین»*
16- عمل نکردن به دانسته‏ ها، انسان را در ردیف جاهلان قرار مى ‏دهد. «اکن من الجاهلین»

منبع: پایگاه درس هایی از قرآن

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 11:15

مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است

تصاویر

پایگاه سخنرانی مذهبی