display result search
منو
تفسیر آیه 31 سوره یوسف

تفسیر آیه 31 سوره یوسف

  • 1 تعداد قطعات
  • 10 دقیقه مدت قطعه
  • 357 دریافت شده
سخنرانی حجت الاسلام محسن قرائتی با موضوع تفسیر سوره یوسف - آیه 31

فَلَمَّا سَمِعَتْ بِمَکْرِهِنَّ أَرْسَلَتْ إِلَیْهِنَّ وَأَعْتَدَتْ لَهُنَّ مُتَّکَاً وَءَاتَتْ کُلَّ وَ حِدَةٍ مِّنْهُنَّ سِکِّیناً وَقَالَتِ اخْرُجْ عَلَیْهِنَّ فَلَمَّا رَأَیْنَهُ أَکْبَرْنَهُ وَ قَطَّعْنَ أَیْدِیَهُنَّ وَقُلْنَ حَشَ‏لِلَّهِ مَا هَذَا بَشَراً إِنْ هَذَآ إِلَّا مَلَکٌ کَرِیمٌ‏

ترجمه

پس چون (همسر عزیز) نیرنگ (و بدگویى) زنان (مصر) را شنید، (کسى را براى دعوت) به سراغ آنها فرستاد و براى آنان (محفل و) تکیه ‏گاهى آماده کرد و به (دست) هر یک چاقویى داد (تا میوه میل کنند) و به یوسف گفت: بر زنان وارد شو. همینکه زنان او را دیدند (از زیبایى) بزرگش یافتند و دست‏ هاى خود را (به جاى میوه) عمیقاً بریدند و گفتند منزه است خداوند، این بشر نیست، این نیست جز فرشته ‏اى بزرگوار


«قطّعن» از ریشه‏ «قطع»، به معناى بریدن است که چون به باب تفعیل در آمده، این معنا را نیز مى‏ رساند که زنان حاضر در جلسه چون یوسف را دیدند به قدرى مبهوت شدند که مواضع متعدّدى از دست خویش را بریدند و قطعه قطعه کردند.
«حاشا» به معنى در حاشیه و کنار بودن است. رسم بوده که هرگاه مى ‏خواستند شخصى را از عیبى منزه بدانند، اوّل خدا را تنزیه مى‏ کردند سپس آن شخص را.
همسر عزیز مصر زن سیاستمدارى بود و با مهمانى دادن توانست مشت رقبا را باز کند و آنان را غافلگیر نماید.


پیام ها

1- گاهى هدف از بازگو کردن مسایل دیگران، دلسوزى نیست، بلکه حسادت و توطئه و نقشه علیه آنان است. «بمکرهنّ»
2- شاید زنان مصر با انتشار خبر عشق زلیخا به یوسف‏ (ع ) مى‏ خواستند بدین وسیله یوسف را مشاهده کنند. «بمکرهنّ»*
3- گاهى باید پاسخ مکر را با مکر داد. (زنان با بازگوکردن راز همسر عزیز مصر، نقشه کشیدند و او با یک میهمانى، نقشه آنان را پاسخ داد.) «ارسلت الیهنّ»
4- زلیخا براى کنترل جوسازى علیه خود، اقدام به توجیه افراد عمده ‏اى که در جوسازى و انتشار اخبار دخیل بودند پرداخت. ( واضح است که دعوت شدگان همه‏ زنان منطقه نبودند) «فلمّا سمعت بمکرهنّ ارسلت الیهنّ»*
5 - مجرم گاه براى تنزیه خود، جرم را گسترش مى‏ دهد و آن را عادّى جلوه مى‏ دهد. «فلمّا سمعت بمکرهنّ ارسلت الیهنّ»*
6- سرویس جداگانه براى هر میهمان کارى پسندیده و ارزشمند است. «آتت من واحدة منهنّ سکّیناً»*
7- اطاعت از مولى و صاحب تا وقتى معصیت نباشد لازم است. «قالت اخرج علیهنّ فلمّا رأینه»*
8 - شنیدن کى بود مانند دیدن. «فلمّا رأینه اکبرنه»*
9- انسان به طور فطرى در برابر بزرگى و بزرگوارى، تواضع مى‏ کند.«اکبرنه»
10- زلیخا خواست به زنان مصر تفهیم کند که شما یک لحظه یوسف را دیدید، طاقت از کف دادید؛ او شبانه روز در خانه من است؟! «فلمّا رأینه اکبرنه و قطّعن ایدیهنّ»* 11- در انتقاد عجله نکنید، شاید شما هم اگر به جاى او بودید مثل او مى‏ شدید. «قطّعن ایدیهنّ» (انتقاد کنندگان وقتى یوسف را دیدند، همه مثل زن عزیز مصر گرفتار شدند)
12- انسان تا وقتى در معرض امتحان قرار نگرفته ادّعایى دارد؛ امّا گاهى که مورد آزمایش قرار گرفت، ناخودآگاه ماهیّت خود را نشان مى‏دهد. «فلمّا رأینه اکبرنه و قطّعن ایدیهنّ»*
13- عشق که آمد، انسان بریدن دست خودش را نمى‏ فهمد. «قطّعن ایدیهنّ» (اگر شنیده‏ اید که حضرت على‏ (ع) به هنگام نماز، از پایش تیر را کشیدند و متوجّه نشد، تعجّب نکنید. زیرا اگر عشق سطحى دنیوى تا بریدن دست پیش مى ‏رود، عشق معنوى و عمیق به جمال واقعى، چه خواهد کرد!.)
14- یوسف در زیبایى بى نظیر و در عین حال در عفت الگویى براى همگان است. «فلمّا رأینه اکبرنه... قلن حاش للّه»*
15- جمال یوسف‏ (ع) موجب گرفتارى او شد، ولى علم و تقوایش موجب نجات او گردید. (آرى جمال معنوى مهم‏ تر از جمال ظاهرى است)*
16- مردم مصر در آن زمان، به خداوند و فرشتگان ایمان داشتند. «حاش للّه... ملک کریم»

منبع: پایگاه درس هایی از قرآن

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 10:55

مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

  • کاربر مهمان
    خداروشکر که براحتی و با یک جستجوی ساده تونستم به ابن مطلب گرانبها دستیابی داشته باشم. خداقوت به ایرانصداییان گرانقدر...

تصاویر

پایگاه سخنرانی مذهبی