display result search
منو
تفسیر آیه 26و 27 سوره یوسف

تفسیر آیه 26و 27 سوره یوسف

  • 1 تعداد قطعات
  • 8 دقیقه مدت قطعه
  • 193 دریافت شده
سخنرانی حجت الاسلام محسن قرائتی با موضوع تفسیر سوره یوسف - آیه 26 و 27

قَالَ هِىَ رَاوَدَتْنِى عَن نَّفْسِى وَشَهِدَ شَاهِدٌ مِّنْ أَهْلِهَآ إِن کَانَ قَمِیصُهُ قُدَّ مِن قُبُلٍ فَصَدَقَتْ وَهُوَ مِنَ الْکَاذِبِینَ‏
وَ إِن کَانَ قَمِیصُهُ قُدَّ مِن دُبُرٍ فَکَذَبَتْ وَ هُوَ مِنَ الصَّادِقِینَ

ترجمه

(یوسف) گفت: او خواست که از من (برخلاف میلم) کام گیرد و شاهدى از خانواده زن، شهادت داد که اگر پیراهن یوسف از جلو پاره شده، پس زن راست مى‏ گوید و او از دروغگویان است. (زیرا در این صورت او و همسر عزیز، از رو به رو درگیر مى‏ شدند و پیراهن از جلو چاک مى‏ خورد.)
و اگر پیراهن او (یوسف) از پشت پاره شده، پس زن دروغ گفته و او از راستگویان است.


در برخى روایات، شاهد را کودکى معرّفى کرده‏اند که مثل عیسى‏ (ع) در گهواره به سخن آمد، ولى چون سند محکمى ندارد، نمى‏توان به آن اعتنا کرد. امّا بهتر است شاهد را یکى از مشاوران عزیز بدانیم که فامیل همسر و داراى هوش و ذکاوت بود و همانند عزیز مصر، شاهد این اتّفاق گردید، و الاّ اگر خود شاهد اصل ماجرا بود، معنى نداشت که به صورت جمله شرطیه، شهادت دهد و بگوید: «اِن کان...».
یوسف، ابتدا سخنى نگفت و شاید اگر همسر عزیز حرفى و تهمتى نمى‏زد، یوسف حاضر نمى‏شد آبروى او را بریزد و بگوید: «هى راودتنى»
گاهى برخى از پاکان در معرض تهمت قرار گرفته‏ اند: در میان زنان، پاکدامن‏ تر از مریم نبود، امّا او را متّهم به ناپاکى کردند، در میان مردان نیز کسى به پاکى یوسف یافت نمى‏شد، به او هم نسبت نارواى زنا دادند. امّا خداوند در هردو مورد به بهترین وجه پاکى آنان را ثابت نمود.
در داستان یوسف، پیراهن او نقش آفرین است: در اینجا؛ پارگى پیراهن از پشت، دلیل بى‏گناهى او و کشف جرم همسر عزیز گردید و در جاى دیگر؛ پاره نشدن پیراهن موجب کشف جرم برادران او گردید. زیرا بعد از انداختن یوسف به چاه، وقتى برادران پیراهن او را آغشته به خون کرده و به پدر نشان دادند و گفتند: یوسف را گرگ خورده است، پدر پرسید: پس چرا پیراهن او پاره نشده است؟! در پایان داستان نیز، پیراهنِ یوسف، وسیله‏ بینا شدن چشم پدر گردید.

پیام ها
1- متّهم باید از خود دفاع و مجرم اصلى را معرفى کند. حضرت یوسف‏ (ع) در برابر جمله «ما جزاء مَن اراد باهلک سوءً» با گفتن «هِىَ راودتنى»، پاسخ مناسبى به زلیخا داد.*
2- کسى که در مقام قضاوت است باید شکایت شاکى و دفاع متهم را بشنود و مدارک را بررسى کند و سپس نظر دهد. (در این ماجرا همسر گفت که یوسف سوء قصد داشته، «اراد باهلک سوء» یوسف تهمت را رد کرد و گفت: «هى راودتنى» شاهد نیز علامت صدق و کذب را از راه پاره شدن پیراهن جلو تا پشت سر مطرح کرد)*
3- دفاع از بى گناه، واجب است و سکوت در همه جا زیبا نیست. «شهد شاهد»
4- کمک به روشن شدن حقیقت، کارى پسندیده است. «و شهد شاهد»*
5 - خداوند از راهى که هیچ انتظارش نمى ‏رود، افراد را حمایت مى‏کند. «شهد شاهد من اهلها»
6- آنجا که خدا بخواهد، بستگان مجرم علیه او شهادت مى ‏دهند. «شهد شاهد من اهلها»
7- در شهادت و داورى، مراعات حسب، نسب، موقعیّت و خویشاوندى متّهم، جایز نیست. «شهد شاهد من اهلها»
8 - شهادت خویشان علیه یکدیگر، سبب اطمینان بیشترى مى ‏شود. «شاهد من اهلها»*
9- در قضاوت، بیش از توجّه به گفته‏ هاى شاکى و متهم، به بررسى مدارک و اسناد توجّه شود. «قالت ما جزاءُ... قال هى راودتنى... شهد شاهد... ان کان قمیصه...»*
10- در قضاوت، هر جرمى کارشناس نیاز دارد. «شهد شاهد... ان کان قمیصه...»*
11- در جرم‏ شناسى از آثار ظریف به جاى مانده، مجرم شناخته و مسایل کشف مى‏ شود. «ان کان قمیصه...»
12- قاضى مى‏تواند بر اساس قرائن، حکم کند. «ان کان قمیصه قُدّ من قُبُل فصدقت و هو من الکاذبین»
13- به کارگیرى روش هاى جرم‏ شناسى براى تشخیص جرم و مجرم، لازم است. «ان کان قمیصه قدّ من دبر...»


منبع: پایگاه درس هایی از قرآن

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 8:52

مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است

تصاویر

پایگاه سخنرانی مذهبی