سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین حامد کاشانی با موضوع «بازخوانی اهداف طلبگی»، سال 1404
اندوهی ژرف و غربتی دیرین، بر دل اهل بیت علیهم السلام سنگینی میکند. این غربت نه از سر قهر زمانه که از قِبل کمکاری و قصور ماست؛ آنجا که ما امامان را چنان که شایسته است، نشناختهایم. آیا ممکن است فرزندی در سنین ده یا دوازده سالگی، دلباخته و والهٔ شخصیتی چون امام عسکری یا قهرمان زندگیاش زینالعابدین باشد؟ پاسخ، غالباً منفی است؛ چرا که ما گوهر وجودی ایشان را چنان که باید، ارائه نکردهایم. این تقصیر از ماست، زیرا حتی همان اندک روایات و سیرهای که از ایشان نقل شده، برایمان ناشناخته مانده است.
سیرهای که ناتمام ماند:
ما در فهم سیره معصومین، علیهم صلوات الله، دچار فاصلهای عمیق گشتهایم. گویی تنها از زاویهای به ایشان نگریستهایم که خود دوست داشتیم. تقویمهای تبلیغی ما گاه چنان درگیر مسئله شهادت شدهاند که گویا تا مقامی به خون نیالاید، نمیتوان مجلس و محفلی برپا کرد. از همین روست که بخشهایی از زندگی ایشان در نظر ما مهم جلوه میکند و باقی، گویی اهمیتی ندارد.
این کجفهمی حتی در سیره مبارک ائمه نیز بازتاب مییابد؛ برای نمونه، در سیره امام باقر (علیه الصلاة و السلام)، ممکن است تمرکز بر اموری چون عزاداری ده روزه در مِنا باشد، در حالی که لزوماً تمام کار ایشان، در شکلی که ما از انجام وظیفه تصور میکنیم، محدود نبوده است.
پیوند علم و جهاد (مدل آخوندی روزگار):
طلاب امروز و عالمان دیروز، باید از زندگی ائمه، مدل حقیقی عالم مجاهد را استخراج کنند. فقه و دانش حوزوی، اگر صرفاً در حُجره و جدا از میدان مبارزه و دفاع از مکتب باشد، خستگیآور و ملالآور خواهد بود. فقیهانی که شاگردان ائمه بودند، در قلب مناظرات و مبارزات حضور داشتند، چرا که یکی از وجوه برتری مکتب اهل بیت، توانایی حل گرههای فقهی و علمی بود.
طلبهای که حس جهاد ندارد و کار خود را از عالم منفک میبیند، دیر زمانی نخواهد پایید که شیطان او را از مسیر اصلی منحرف سازد، نه با دعوت به گناه، بلکه با القای این پرسش که: «این مباحث که چیست؟».
جهاد تنها به مفهوم متبادر آن نیست، بلکه تکیه مجاهدان، بر علم و دانش است. مردان بزرگی چون شهید نصرالله که الگوی جهادی ماست، بر مباحث علمی تکیه داشتند و نیازمند مراجعه به مفسر و استاد در مباحث تفسیری، اعتقادی و مهدویت بودند تا در جهادشان مؤثر باشند.
درخشش کرامت و معنویت:
یکی از ویژگیهای بنیادین ائمه، که مردم در ایشان میدیدند، کَرَم و معنویت بود. کرامت، نه وابسته به مال و ثروت، که صفتی ذاتی است؛ چه بسیارند مردمان فقیری که بر خودشان ایثار میکنند (ویؤثرون علی أنفسهم).
اندوهی ژرف و غربتی دیرین، بر دل اهل بیت علیهم السلام سنگینی میکند. این غربت نه از سر قهر زمانه که از قِبل کمکاری و قصور ماست؛ آنجا که ما امامان را چنان که شایسته است، نشناختهایم. آیا ممکن است فرزندی در سنین ده یا دوازده سالگی، دلباخته و والهٔ شخصیتی چون امام عسکری یا قهرمان زندگیاش زینالعابدین باشد؟ پاسخ، غالباً منفی است؛ چرا که ما گوهر وجودی ایشان را چنان که باید، ارائه نکردهایم. این تقصیر از ماست، زیرا حتی همان اندک روایات و سیرهای که از ایشان نقل شده، برایمان ناشناخته مانده است.
سیرهای که ناتمام ماند:
ما در فهم سیره معصومین، علیهم صلوات الله، دچار فاصلهای عمیق گشتهایم. گویی تنها از زاویهای به ایشان نگریستهایم که خود دوست داشتیم. تقویمهای تبلیغی ما گاه چنان درگیر مسئله شهادت شدهاند که گویا تا مقامی به خون نیالاید، نمیتوان مجلس و محفلی برپا کرد. از همین روست که بخشهایی از زندگی ایشان در نظر ما مهم جلوه میکند و باقی، گویی اهمیتی ندارد.
این کجفهمی حتی در سیره مبارک ائمه نیز بازتاب مییابد؛ برای نمونه، در سیره امام باقر (علیه الصلاة و السلام)، ممکن است تمرکز بر اموری چون عزاداری ده روزه در مِنا باشد، در حالی که لزوماً تمام کار ایشان، در شکلی که ما از انجام وظیفه تصور میکنیم، محدود نبوده است.
پیوند علم و جهاد (مدل آخوندی روزگار):
طلاب امروز و عالمان دیروز، باید از زندگی ائمه، مدل حقیقی عالم مجاهد را استخراج کنند. فقه و دانش حوزوی، اگر صرفاً در حُجره و جدا از میدان مبارزه و دفاع از مکتب باشد، خستگیآور و ملالآور خواهد بود. فقیهانی که شاگردان ائمه بودند، در قلب مناظرات و مبارزات حضور داشتند، چرا که یکی از وجوه برتری مکتب اهل بیت، توانایی حل گرههای فقهی و علمی بود.
طلبهای که حس جهاد ندارد و کار خود را از عالم منفک میبیند، دیر زمانی نخواهد پایید که شیطان او را از مسیر اصلی منحرف سازد، نه با دعوت به گناه، بلکه با القای این پرسش که: «این مباحث که چیست؟».
جهاد تنها به مفهوم متبادر آن نیست، بلکه تکیه مجاهدان، بر علم و دانش است. مردان بزرگی چون شهید نصرالله که الگوی جهادی ماست، بر مباحث علمی تکیه داشتند و نیازمند مراجعه به مفسر و استاد در مباحث تفسیری، اعتقادی و مهدویت بودند تا در جهادشان مؤثر باشند.
درخشش کرامت و معنویت:
یکی از ویژگیهای بنیادین ائمه، که مردم در ایشان میدیدند، کَرَم و معنویت بود. کرامت، نه وابسته به مال و ثروت، که صفتی ذاتی است؛ چه بسیارند مردمان فقیری که بر خودشان ایثار میکنند (ویؤثرون علی أنفسهم).


تاکنون نظری ثبت نشده است