display result search
منو
تمدن پایه‌گذاری شده توسط رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله، جلسه شانزدهم

تمدن پایه‌گذاری شده توسط رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله، جلسه شانزدهم

  • 1 تعداد قطعات
  • 42 دقیقه مدت قطعه
  • 8 دریافت شده
سخنرانی آیت الله سید حسن عاملی با موضوع «تمدن پایه‌گذاری شده توسط رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله»، جلسه شانزدهم: ظلم غیر معلوم، سال 1402

کتاب قرآن، کتابی است ضد ظلم بر اساس عدل صحبت‌هایش را پایه‌گذاری کرده. تأکیدی که بر عدل دارد و حساسیتی که به ظلم دارد، کاملاً نشان می‌دهد که روح کلی حاکم بر شریعت ما چیست و خدای متعال حساس است در اینکه بندگانش آلوده به ظلم نشوند.
در این خصوص من آیاتی را خدمت عزیزان عرض کردم. در این دنیا که خدای متعال می‌خواهد روابط را تنظیم کند، زمانی ما یک رابطه آرمانی داریم بین انسان و خدا و بین انسان و طبیعت و بین انسان‌ها در مجتمعات خاص و عام، زمانی است که ما بتوانیم یک کف نفس و قدرت روحی داشته باشیم که طرف ظلم نرویم.
با ظلم کرامت انسان‌ها شکسته می‌شود، حق ضایع می‌شود و جهنم از همین‌جا شروع می‌شود؛ همچنان که اگر در مملکت بدل، قوه عاقله که نمایندگی می‌کند عدل را در انسان، حاکم باشد و « فکانَ أوَّلُ عَدلِهِ نَفیَ الهَوى عَن نَفسِهِ» باشد که امیرالمؤمنین در توصیف یکی از بهترین دوستانش فرموده، بهشت از همین‌جا شروع می‌شود.
ما گفتیم که آخرت ظالم خیلی وحشتناک است؛ یعنی در دنیایش که خدای متعال دستوراتی راجع به عدل و ظلم داده است، اما آخرتش خیلی وحشتناک است. در آن خصوص گفتیم ظالم دو لحظه خطرناک در آخرت دارد: یکی آن لحظه است که حساب‌وکتاب تمام شده؛ « لَمَّا رَأَوُا الْعَذابَ» برای اولین بار چشمش می‌افتد به عذاب، یعنی به جهنم، سخت‌ترین لحظه است که ما عاجزیم از اینک تصورش بکنیم. لحظه دوم جایی است که چشمش می‌افتد به کتاب؛ یعنی کتاب اعمالی که در آن هشتاد سالی که زندگی کرده است. ما ظالم را می‌گوییم، انسان کلاً همین‌طور است؛ اعمالش جمع شده و ظهور حقیقی دارد اعمالش در آنجا، نوشته نیست.
آنجا هم خدای متعال یک آیه‌ای دارد: « وَ وُضِع‌َ الکِتاب‌ُ فَتَرَی‌ المُجرِمِین‌َ مُشفِقِین‌َ مِمّا فِیه‌ِ» وقتی چشمش به کتاب می‌افتد، می‌لرزد! اگر یک‌ذره‌ای از این لرزه و ترس و واهمه را در این دنیا داشت، کارش به آنجا نمی‌رسید! همچنان که اهل جهنم که می‌خواهند به جهنم بروند، از خدا اذن می‌گیرند که کنار جهنم گریه بکنند. اگر هزارویک آن گریه را در دنیا داشتند، کارشان به آنجا نمی‌رسید.
خدا مشتری است، ولی اشک چشمی که ناشی از خوف خدا باشد، ناشی از خشیت باشد. در آخرت که کسی را حکم می‌کنند که برود جهنم، یک مویی از پلکش می‌گوید که من می‌خواهم شفاعتی داشته باشم. می‌گوید خدایا من شهادت می‌دهم یک‌شبی یک‌ذره از خوف تو چشمش خیس شد و پای من خیس شد؛ این مو می‌گوید! آن‌وقت خدا می‌گوید به خاطر همین این آقا را از جهنم برگردید؛ اسمش را می‌گذارند (؟08:54) آزادشده‌ی یک مو. تعبیرم اگر بد نباشد، یعنی این‌قدر خدا دنبال بهانه است که بندگانش را مورد رحمت قرار بدهد.

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 42:34

مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است

تصاویر

پایگاه سخن