- 9
- 1000
- 1000
- 1000
سر خط شروع و تحلیل تاریخ اسلام، جلسه سی و دوم
سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین حامد کاشانی با موضوع «سر خط شروع و تحلیل تاریخ اسلام»، جلسه سی و دوم: ریزشهای دوران، سال 1399
چند نفر را امروز نام میبریم که کسانی هستند که خدمت کردند ولی فاصلهشان بعد از ریزش خیلی با اهلبیت زیاد شد. اولین نفر یزید بن حُجیّه است. یزید بن حُجیّه از یاران امیرالمؤمنین است. هم جمل، هم صفین و نهروان را درک کرده است و این خیلی کم پیش میآید کسی در سه جنگ شرکت کرده باشد. فرد مهمی بود، وقتی حکمیت رخ داد و قرار شد بین سپاه شام و کوفه دو نفر بیایند حکم شوند، در ماجرای بعد از قرآن به نیزه کردن، دو گروه شاهدانی که مورد وثوقشان بود قرار دادند که ببینند متن مکتوب چیست. در سپاه کوفه افرادی در نقلهای مختلف ذکر شده، مثلاً امام حسن و امام حسین(ع)، عبدالله بن عباس، مالک اشتر، حجر بن عدی، در بین اینطور اسامی یزید بن حُجیّه هم هست. بعد از نهروان حضرت ایشان را به سمت ری فرستاد، یعنی یک جایی بین ری و همدان امروزی، ایشان فکر کرد امیرالمؤمنین دست تنها است و نیرو کم دارد یک اختلاسی از بیت المال کرد. به امیرالمؤمنین خبر رسید بلافاصله گروه ضربت را فرستاد و ایشان را زندان انداختند. حضرت یک خادمی داشتند که به او فرمود: این را در خانه نگهدار تا ببینیم وضع پولها چه میشود، هنوز پولها را پس نگرفته بود. حضرت زندانیها را نگه میداشتند تا تکلیفشان معلوم شود.
ایشان یک لحظه از خواب این خادم حضرت استفاده کرد و فرار کرد و به رقه رفت. وقتی میخواهند به مستکبرین عالم پناهنده شوند، به ظالمین عالم پناه ببرند، باید بروند در یک کشور واسطی بمانند تا شرایطش پیش بیاید و اجازه بدهند، در کتاب الغارات گفته شده ایشان به رقه رفت، جایی که وقتی کسی میخواست به معاویه بپیوندد، باید رقه میرفت و آنجا اسمش را ثبت میکردند و یک کارهایی میکرد که معاویه او را به حضور بپذیرد و راه برگشت نداشته باشد تا بتواند برود. او رفت، کسی که سه جنگ در محضر امیرالمؤمنین بوده و در صفین مقابل معاویه قرار گرفته گاهی طرف مشکل اعتقادی ندارد که من شک کردم ببینم امیرالمؤمنین(ع) برترین حق است، فضیلت دارد یا معاویه، دیدم معاویه بهتر است. شاعر برجستهای است که اسامیاش در بین کتب ادبی ذکر شده است، گفت: ای هند به یک معشوقهای در شعر گفت، مرا فروختند، برو وطنت را عوض کن. کجا برو؟ برو به شام که چه کسانی آنجا هستند؟ کسانی که اهل فقاهت و اهل احکام الهی هستند. پیرو قرآن هستند، من اهل شام را خیلی دوست دارم و خیلی گریه میکنم برای خون خلیفهای که کشته شده است. اینجا حرفهایی زد که به حضرت جسارت کرد.
چند نفر را امروز نام میبریم که کسانی هستند که خدمت کردند ولی فاصلهشان بعد از ریزش خیلی با اهلبیت زیاد شد. اولین نفر یزید بن حُجیّه است. یزید بن حُجیّه از یاران امیرالمؤمنین است. هم جمل، هم صفین و نهروان را درک کرده است و این خیلی کم پیش میآید کسی در سه جنگ شرکت کرده باشد. فرد مهمی بود، وقتی حکمیت رخ داد و قرار شد بین سپاه شام و کوفه دو نفر بیایند حکم شوند، در ماجرای بعد از قرآن به نیزه کردن، دو گروه شاهدانی که مورد وثوقشان بود قرار دادند که ببینند متن مکتوب چیست. در سپاه کوفه افرادی در نقلهای مختلف ذکر شده، مثلاً امام حسن و امام حسین(ع)، عبدالله بن عباس، مالک اشتر، حجر بن عدی، در بین اینطور اسامی یزید بن حُجیّه هم هست. بعد از نهروان حضرت ایشان را به سمت ری فرستاد، یعنی یک جایی بین ری و همدان امروزی، ایشان فکر کرد امیرالمؤمنین دست تنها است و نیرو کم دارد یک اختلاسی از بیت المال کرد. به امیرالمؤمنین خبر رسید بلافاصله گروه ضربت را فرستاد و ایشان را زندان انداختند. حضرت یک خادمی داشتند که به او فرمود: این را در خانه نگهدار تا ببینیم وضع پولها چه میشود، هنوز پولها را پس نگرفته بود. حضرت زندانیها را نگه میداشتند تا تکلیفشان معلوم شود.
ایشان یک لحظه از خواب این خادم حضرت استفاده کرد و فرار کرد و به رقه رفت. وقتی میخواهند به مستکبرین عالم پناهنده شوند، به ظالمین عالم پناه ببرند، باید بروند در یک کشور واسطی بمانند تا شرایطش پیش بیاید و اجازه بدهند، در کتاب الغارات گفته شده ایشان به رقه رفت، جایی که وقتی کسی میخواست به معاویه بپیوندد، باید رقه میرفت و آنجا اسمش را ثبت میکردند و یک کارهایی میکرد که معاویه او را به حضور بپذیرد و راه برگشت نداشته باشد تا بتواند برود. او رفت، کسی که سه جنگ در محضر امیرالمؤمنین بوده و در صفین مقابل معاویه قرار گرفته گاهی طرف مشکل اعتقادی ندارد که من شک کردم ببینم امیرالمؤمنین(ع) برترین حق است، فضیلت دارد یا معاویه، دیدم معاویه بهتر است. شاعر برجستهای است که اسامیاش در بین کتب ادبی ذکر شده است، گفت: ای هند به یک معشوقهای در شعر گفت، مرا فروختند، برو وطنت را عوض کن. کجا برو؟ برو به شام که چه کسانی آنجا هستند؟ کسانی که اهل فقاهت و اهل احکام الهی هستند. پیرو قرآن هستند، من اهل شام را خیلی دوست دارم و خیلی گریه میکنم برای خون خلیفهای که کشته شده است. اینجا حرفهایی زد که به حضرت جسارت کرد.
تاکنون نظری ثبت نشده است