- 1072
- 1000
- 1000
- 1000
امام زمان عج و انتظار
سخنرانی حجتالاسلام محسن قرائتی با موضوع «امام زمان عج و انتظار»، سال 1400
بحثی که میتوانیم بکنیم این است که اولاً وجود اولیای خدا منطقه را بیمه میکند. این یک مسئلهای است. ریشهی قرآنی حرفی که زدم چیست؟ خداوند به فرشتهها دستور دارد بروید شهر قوم لوط را زیر و رو کنید چون قوم لوط گناهان فجیعی انجام میدادند این هم نه مخفیانه، در خیابان (علنی) «فی نادیکُمُ الْمُنْکَر» نادی یعنی در جلسه علنی منکر انجام میدادند و کارشان به جایی رسید که حتی دو تا فرشته که در قیافهی دو تا انسان زیبا، جوان آمدند خدمت حضرت لوط پیغمبر، لاتهای محله فهمیدند. آمدند در خانه که مهمانها را تحویل ما بدهند. گفت اینها مهمان ما هستند. گفتند نه ما اهل فلان گناه هستیم باید تحویل ما بدهید. من خیلی دلم سوخت. لوط گفت من دختر دارم، دخترم را عقد میکنم به تو میدهم. دست از مهمانهای من بردار. اینها پسر هستند معصوم هستند. گفتند الا و لابد ما باید پسرهایت را به دست بیاوریم. قرآن میگوید حضرت لوط گفت ای کاش من یک قدرتی میداشتم. روایت داریم که حضرت میگوید ای کاش قدرت داشتم یعنی ای کاش مهدی داشتم. بعد رکن شدید داشتم یعنی ای کاش یاران مهدی را داشتم. یارانی باغیرت. این را ببینید انبیاء چقدر مظلوم هستند. این خیلی مظلوم است که انسان در خانه خودش امنیت نداشته باشد، نسبت به مهمانانش امنیت نداشته باشد، التماس کند دخترم را به شما میدهم دست از گناه بردارید. خیلی مظلومیت است. اینها را آدم یک چیزی میشنود. خب فرشتهها بنا شد این شهر را زیر و رو کنند چون دیگر به مقدار کافی نصیحت و موعظه شده بود و حجت تمام شد. فرشتهها که آمدند دیدند حضرت لوط آنجا است. لوط پیغمبر است. گفتند: «إِنَّ فیها لُوطاً» پیغمبر آنجاست. مگر میشود شهر را زیر و رو کرد؟ قرآن میگوید که خدا گفت: «نحن اعلم» ما هم میدانیم لوط آنجاست. به او گفتیم برود، وقتی رفت شما شما ماموریت خود را انجام دهید. از این آیه چه میفهمید؟ می فهمیم اگر یک جا ولی خدا باشد، آن منطقه بیمه است. به فرشتهها هم که گفت بروید شهر را زیر و رو کنید، گفتند چون مرد خداست نمیشود. یعنی وجود حضرت مهدی دنیا را بیمه میکند مثل وجود نخی که در اسکناس است. یعنی نخی بیشتر در اسکناس نیست اما این نخ اسکناس را اسکناس میکند. تمام این پروژکتورهایی که اینجا است به خاطر برق است. برقش برود هیچ است. اصل آن است.
بحثی که میتوانیم بکنیم این است که اولاً وجود اولیای خدا منطقه را بیمه میکند. این یک مسئلهای است. ریشهی قرآنی حرفی که زدم چیست؟ خداوند به فرشتهها دستور دارد بروید شهر قوم لوط را زیر و رو کنید چون قوم لوط گناهان فجیعی انجام میدادند این هم نه مخفیانه، در خیابان (علنی) «فی نادیکُمُ الْمُنْکَر» نادی یعنی در جلسه علنی منکر انجام میدادند و کارشان به جایی رسید که حتی دو تا فرشته که در قیافهی دو تا انسان زیبا، جوان آمدند خدمت حضرت لوط پیغمبر، لاتهای محله فهمیدند. آمدند در خانه که مهمانها را تحویل ما بدهند. گفت اینها مهمان ما هستند. گفتند نه ما اهل فلان گناه هستیم باید تحویل ما بدهید. من خیلی دلم سوخت. لوط گفت من دختر دارم، دخترم را عقد میکنم به تو میدهم. دست از مهمانهای من بردار. اینها پسر هستند معصوم هستند. گفتند الا و لابد ما باید پسرهایت را به دست بیاوریم. قرآن میگوید حضرت لوط گفت ای کاش من یک قدرتی میداشتم. روایت داریم که حضرت میگوید ای کاش قدرت داشتم یعنی ای کاش مهدی داشتم. بعد رکن شدید داشتم یعنی ای کاش یاران مهدی را داشتم. یارانی باغیرت. این را ببینید انبیاء چقدر مظلوم هستند. این خیلی مظلوم است که انسان در خانه خودش امنیت نداشته باشد، نسبت به مهمانانش امنیت نداشته باشد، التماس کند دخترم را به شما میدهم دست از گناه بردارید. خیلی مظلومیت است. اینها را آدم یک چیزی میشنود. خب فرشتهها بنا شد این شهر را زیر و رو کنند چون دیگر به مقدار کافی نصیحت و موعظه شده بود و حجت تمام شد. فرشتهها که آمدند دیدند حضرت لوط آنجا است. لوط پیغمبر است. گفتند: «إِنَّ فیها لُوطاً» پیغمبر آنجاست. مگر میشود شهر را زیر و رو کرد؟ قرآن میگوید که خدا گفت: «نحن اعلم» ما هم میدانیم لوط آنجاست. به او گفتیم برود، وقتی رفت شما شما ماموریت خود را انجام دهید. از این آیه چه میفهمید؟ می فهمیم اگر یک جا ولی خدا باشد، آن منطقه بیمه است. به فرشتهها هم که گفت بروید شهر را زیر و رو کنید، گفتند چون مرد خداست نمیشود. یعنی وجود حضرت مهدی دنیا را بیمه میکند مثل وجود نخی که در اسکناس است. یعنی نخی بیشتر در اسکناس نیست اما این نخ اسکناس را اسکناس میکند. تمام این پروژکتورهایی که اینجا است به خاطر برق است. برقش برود هیچ است. اصل آن است.
قطعات
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
-
کاربر مهمان