- 6881
- 1000
- 1000
- 1000
تفسیر آیه 175 سوره اعراف
سخنرانی حجت الاسلام محسن قرائتی با موضوع تفسیر سوره اعراف- آیه 175
وَاتْلُ عَلَیْهِمْ نَبَأَ الَّذِى ءَاتَیْنَهُ ءَایَتِنَا فَانسَلَخَ مِنْهَا فَأَتْبَعَهُ الشَّیْطَنُ فَکَانَ مِنَ الْغَاوِینَ
ترجمه
و بر آنان، داستانِ آن کس (بَلعَم باعورا) را بخوان که آیات خود (از علم به معارف و اجابت دعا و صدور برخى کرامات) را به او داده بودیم، پس او (ناسپاسانه) خود را از آن آیات جدا ساخت، پس شیطان او را در پىخویش کشید تا از گمراهان شد.
«اِنسلاخ»، به معناى کندنِ پوست است و در جایى که چیزى به چیزى چسبیده باشد به کار مىرود و در اینجا کنایه از آگاهى و احاطه کامل او به معارف است.
جمله «فاتبعه»، بیانگر آن است که آن شخص در مسیر حقّ به چنان مقامى رسیده بود که شیطان از او قطع امید کرده بود، امّا با بروز نشانه هاى انحراف، شیطان به سرعت او را تعقیب کرد و سرانجام در صف گمراهان و شقاوتمندان قرار گرفت.
این آیه، به داستان دانشمندى از بنى اسرائیل، به نام «بَلعَم باعورا» اشاره مى کند که نخست در صف مؤمنان و حاملان آیات و علوم الهى بود، امّا با وسوسه شیطان و طاغوت، منحرف شد.
امام رضا (ع) فرمود: بَلعَم فرزند باعور، اسم اعظم الهى را مىدانست و دعایش مستجاب مى شد، ولى به دربار فرعون جذب شد و با آنکه در ابتداى کار، مبلّغ حضرت موسى بود، ولى سرانجام بر علیه موسى و یاران او اقدام کرده و بد عاقبت شد. آرى، زرق و برق دنیا و دربار، عامل سقوط علما و دانشمندان است.
قرآن، نام این شخص را نمى برد، ولى کارش را بازگو مى کند، تا به فرموده امام باقر (ع) بر هر کس که هواى نفس را بر حقّ غالب کند منطبق شود و چنین کسانى در هر زمانى یافت مى شوند و اختصاص به زمان و شخص خاصّى مانند بلعم با عورا ندارد.
ماجراى بَلعمباعورا، در تورات کنونى هم آمده است.
پیام ها
1- رهبر باید مردم را نسبت به خطرهاى قابل پیشبینى، آگاه کند و به آنان هشدار دهد. «واتل علیهم...»
2- گاهى طاغوتها، علما را هم مىفریبند. سرنوشت دانشمندى همچون بلعمباعورا باید براى تاریخ درس عبرت باشد. «واتل علیهم نبأ...» زیرا داستانى مهم و مفید است. («نبأ» به خبر مهم و مفید مىگویند)
3- انسان آزاد است و مى تواند تغییر جهت دهد. «آتیناه آیاتنا فانسلخ»
4- انسان هر چه بالا رود، نباید مغرور شود، چون احتمال سقوط وجود دارد. عاقبتِ کار مهم است. جایگاه هر کس بالاتر، خطرش بیشتر. «فانسلخ منها»
5 - آنکه از خدا جدا شود، طعمه شیطان مى گردد. «فانسلخمنها فأتبعه الشیطان»
6- شیطان وسوسه مى کند و در کمین است که هر گاه در کسى زمینه اى ببیند، او را دنبال کند. «فانسلخ فأتبعه» (کلمه «فاتبعه» در کنار کلمه «فانسلخ»، نشان مى دهد که شیطان در کمین است و به محض انسلاخ، انسان را دنبال مى کند.)
7- شیطان، حریف عالم ربّانى نمى شود. (تا بلعم از آیات دست نکشیده بود، شیطان بر او تسلّط نداشت) «فانسلخ منها فأتبعه الشیطان»
8 - علم، به تنهایى نجات بخش نیست، زیرا دانشمند دنیاپرست، اسیر شیطان مى شود. «فأتبعه الشیطان»
9- باید به بد فرجامى اندیشید و از سوء عاقبت ترس داشت، تا نعمت، تبدیل به نقمت نشود. «آتیناه آیاتنا... فکان من الغاوین»
10- رها کردن راه خدا، دور از عقل و خرد است. «فکان من الغاوین»
11- سقوط انسان در چند مرحله واقع مى شود: جداشدن از آیات الهى، پیروى از شیطان و پیوستن به جمع گمراهان. «فانسلخمنها فاتبعه الشیطان فکان من الغاوین»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
وَاتْلُ عَلَیْهِمْ نَبَأَ الَّذِى ءَاتَیْنَهُ ءَایَتِنَا فَانسَلَخَ مِنْهَا فَأَتْبَعَهُ الشَّیْطَنُ فَکَانَ مِنَ الْغَاوِینَ
ترجمه
و بر آنان، داستانِ آن کس (بَلعَم باعورا) را بخوان که آیات خود (از علم به معارف و اجابت دعا و صدور برخى کرامات) را به او داده بودیم، پس او (ناسپاسانه) خود را از آن آیات جدا ساخت، پس شیطان او را در پىخویش کشید تا از گمراهان شد.
«اِنسلاخ»، به معناى کندنِ پوست است و در جایى که چیزى به چیزى چسبیده باشد به کار مىرود و در اینجا کنایه از آگاهى و احاطه کامل او به معارف است.
جمله «فاتبعه»، بیانگر آن است که آن شخص در مسیر حقّ به چنان مقامى رسیده بود که شیطان از او قطع امید کرده بود، امّا با بروز نشانه هاى انحراف، شیطان به سرعت او را تعقیب کرد و سرانجام در صف گمراهان و شقاوتمندان قرار گرفت.
این آیه، به داستان دانشمندى از بنى اسرائیل، به نام «بَلعَم باعورا» اشاره مى کند که نخست در صف مؤمنان و حاملان آیات و علوم الهى بود، امّا با وسوسه شیطان و طاغوت، منحرف شد.
امام رضا (ع) فرمود: بَلعَم فرزند باعور، اسم اعظم الهى را مىدانست و دعایش مستجاب مى شد، ولى به دربار فرعون جذب شد و با آنکه در ابتداى کار، مبلّغ حضرت موسى بود، ولى سرانجام بر علیه موسى و یاران او اقدام کرده و بد عاقبت شد. آرى، زرق و برق دنیا و دربار، عامل سقوط علما و دانشمندان است.
قرآن، نام این شخص را نمى برد، ولى کارش را بازگو مى کند، تا به فرموده امام باقر (ع) بر هر کس که هواى نفس را بر حقّ غالب کند منطبق شود و چنین کسانى در هر زمانى یافت مى شوند و اختصاص به زمان و شخص خاصّى مانند بلعم با عورا ندارد.
ماجراى بَلعمباعورا، در تورات کنونى هم آمده است.
پیام ها
1- رهبر باید مردم را نسبت به خطرهاى قابل پیشبینى، آگاه کند و به آنان هشدار دهد. «واتل علیهم...»
2- گاهى طاغوتها، علما را هم مىفریبند. سرنوشت دانشمندى همچون بلعمباعورا باید براى تاریخ درس عبرت باشد. «واتل علیهم نبأ...» زیرا داستانى مهم و مفید است. («نبأ» به خبر مهم و مفید مىگویند)
3- انسان آزاد است و مى تواند تغییر جهت دهد. «آتیناه آیاتنا فانسلخ»
4- انسان هر چه بالا رود، نباید مغرور شود، چون احتمال سقوط وجود دارد. عاقبتِ کار مهم است. جایگاه هر کس بالاتر، خطرش بیشتر. «فانسلخ منها»
5 - آنکه از خدا جدا شود، طعمه شیطان مى گردد. «فانسلخمنها فأتبعه الشیطان»
6- شیطان وسوسه مى کند و در کمین است که هر گاه در کسى زمینه اى ببیند، او را دنبال کند. «فانسلخ فأتبعه» (کلمه «فاتبعه» در کنار کلمه «فانسلخ»، نشان مى دهد که شیطان در کمین است و به محض انسلاخ، انسان را دنبال مى کند.)
7- شیطان، حریف عالم ربّانى نمى شود. (تا بلعم از آیات دست نکشیده بود، شیطان بر او تسلّط نداشت) «فانسلخ منها فأتبعه الشیطان»
8 - علم، به تنهایى نجات بخش نیست، زیرا دانشمند دنیاپرست، اسیر شیطان مى شود. «فأتبعه الشیطان»
9- باید به بد فرجامى اندیشید و از سوء عاقبت ترس داشت، تا نعمت، تبدیل به نقمت نشود. «آتیناه آیاتنا... فکان من الغاوین»
10- رها کردن راه خدا، دور از عقل و خرد است. «فکان من الغاوین»
11- سقوط انسان در چند مرحله واقع مى شود: جداشدن از آیات الهى، پیروى از شیطان و پیوستن به جمع گمراهان. «فانسلخمنها فاتبعه الشیطان فکان من الغاوین»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
کاربر مهمان