- 2476
- 1000
- 1000
- 1000
تفسیر آیه 80 سوره انعام
سخنرانی حجت الاسلام محسن قرائتی با موضوع تفسیر سوره انعام- آیه 80
وَحَآجَّهُ قَوْمُهُ قَالَ أَتُحَجُّونِّى فِى اللَّهِ وَقَدْ هَدَینِ وَلَآ أَخَافُ مَا تُشْرِکُونَ بِهِ إلَّا أَنْ یَشَاءَ رَبِّى شَیْئاً وَسِعَ رَبِّى کُلَّ شَىْءٍ عِلْماً أَفَلَا تَتَذَکَّرُونَ
ترجمه
و قومش با وى به گفتگو و ستیزه پرداختند، او گفت: آیا درباره خدا با من محاجّه و ستیزه مى کنید؟ و حال آن که او مرا هدایت کرده است و من از آنچه شما شریک او مىپندارید بیم ندارم، مگر آنکه پروردگارم چیزى بخواهد، (که اگر هم آسیبى به من برسد، خواست خداست، نه بت ها) علم پروردگارم همه چیز را فراگرفته، پس آیا پند نمى گیرید؟
پیام ها
1- اهل باطل، تعصّب دارند. «حاجّه قومه» (آنگونه که اگر بدهکار را آرام بگذارند طلبکار مى شود، قوم منحرف هم به جاى شرم از شرک خود، قد علم کرده احتجاج مى کنند)
2- تعصّب و پافشارى اهل باطل، شگفت آور است. «أتحاجّونى فى اللَّه»
3- موحّد، حتّى اگر تنها باشد، از مقابله با یک جمعیّت نگرانى ندارد. «أتحاجّونى فى اللَّه... و لا اخاف...»
4- حقّ جویى از انسان است ولى هدایت از خداست. «هَدانِ» (حتّى انبیا نیاز به هدایت الهى دارند)
5 - آنکه مشمول هدایت الهى شود، بیم ندارد. «هَدانِ ولا أخاف»
6- نترسیدن از غیر خدا، نشانه توحید است. «لا أخاف» (مشرکین، حضرت ابراهیم را به خطر و انتقام بت ها تهدید مى کردند)
7- از ریشه هاى شرک، گمان ضرر و ترس از آسیب رسانى بت ها و طاغوت ها مى باشد. «لا أخاف ما تشرکون» (ترس موهوم از بتها، سبب پافشارى و تعصّب بر بت پرستى بود)
8 - تأثیر و نقش هر پدیده اى وابسته به اراده خداوند است. «لا أخاف ما تشرکون به الاّ ان یشاء ربّى»
9- ربوبیّت، سزاوار کسى است که احاطهى علمى دارد. «وسع ربّى کلّشىء علماً»
10- حقیقت، امرى فطرى و وجدانى است که براى شناخت آن، تذکّر کافى است. «أفلا تتذکّرون»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
وَحَآجَّهُ قَوْمُهُ قَالَ أَتُحَجُّونِّى فِى اللَّهِ وَقَدْ هَدَینِ وَلَآ أَخَافُ مَا تُشْرِکُونَ بِهِ إلَّا أَنْ یَشَاءَ رَبِّى شَیْئاً وَسِعَ رَبِّى کُلَّ شَىْءٍ عِلْماً أَفَلَا تَتَذَکَّرُونَ
ترجمه
و قومش با وى به گفتگو و ستیزه پرداختند، او گفت: آیا درباره خدا با من محاجّه و ستیزه مى کنید؟ و حال آن که او مرا هدایت کرده است و من از آنچه شما شریک او مىپندارید بیم ندارم، مگر آنکه پروردگارم چیزى بخواهد، (که اگر هم آسیبى به من برسد، خواست خداست، نه بت ها) علم پروردگارم همه چیز را فراگرفته، پس آیا پند نمى گیرید؟
پیام ها
1- اهل باطل، تعصّب دارند. «حاجّه قومه» (آنگونه که اگر بدهکار را آرام بگذارند طلبکار مى شود، قوم منحرف هم به جاى شرم از شرک خود، قد علم کرده احتجاج مى کنند)
2- تعصّب و پافشارى اهل باطل، شگفت آور است. «أتحاجّونى فى اللَّه»
3- موحّد، حتّى اگر تنها باشد، از مقابله با یک جمعیّت نگرانى ندارد. «أتحاجّونى فى اللَّه... و لا اخاف...»
4- حقّ جویى از انسان است ولى هدایت از خداست. «هَدانِ» (حتّى انبیا نیاز به هدایت الهى دارند)
5 - آنکه مشمول هدایت الهى شود، بیم ندارد. «هَدانِ ولا أخاف»
6- نترسیدن از غیر خدا، نشانه توحید است. «لا أخاف» (مشرکین، حضرت ابراهیم را به خطر و انتقام بت ها تهدید مى کردند)
7- از ریشه هاى شرک، گمان ضرر و ترس از آسیب رسانى بت ها و طاغوت ها مى باشد. «لا أخاف ما تشرکون» (ترس موهوم از بتها، سبب پافشارى و تعصّب بر بت پرستى بود)
8 - تأثیر و نقش هر پدیده اى وابسته به اراده خداوند است. «لا أخاف ما تشرکون به الاّ ان یشاء ربّى»
9- ربوبیّت، سزاوار کسى است که احاطهى علمى دارد. «وسع ربّى کلّشىء علماً»
10- حقیقت، امرى فطرى و وجدانى است که براى شناخت آن، تذکّر کافى است. «أفلا تتذکّرون»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
تاکنون نظری ثبت نشده است