display result search
منو
چطور از گناه دوری کنیم

چطور از گناه دوری کنیم

  • 1 تعداد قطعات
  • 36 دقیقه مدت قطعه
  • 254 دریافت شده
سخنرانی حجت‌الاسلام محسن قرائتی با موضوع «چطور از گناه دوری کنیم»، سال 1392

همه ی ما گول دنیا را خورده ایم. فردی از من پرسید که چکار کنم که سرنماز حواسم پرت نباشد، به او گفتم: اگر دکتری را پیدا کردی، بیا باهم پیش او برویم. قرآن می فرماید: دین آمده است که انسان گول نخورد. هر کسی بر اساس خیالاتش گول می خورد. مثلا ابلیس گول نژادش را خورد و گفت که نژاد من از آدم بهتر است. زیرا نژاد من از آتش است و نژاد آدم از گِل است،آتش بر گل برتری دارد پس من بر آدم سجده نمی کنم.
وقتی قرآن نازل می شد مردم می گفتند که چرا قرآن بر محمد نازل شده است که فرد فقیری است. چرا قرآن بر افراد برجسته ی مکه نازل نشده است. این خودبرتربینی است. مثلا فردی مدرک دارد ولی نمی تواند قرآن بخواند و خجالت می کشد که شاگردی کند یا اینکه فرد برجسته ای اشتباه کرده است و خجالت می کشد که عذرخواهی کند.
گاهی اوقات ما گرفتار خودمان هستیم. پیامبر به مردم فرمود که من هم بشری مثل شما هستم. پیامبر در بازار راه می رفت و مثل مردم غذا می خورد. فردی نزد پیامبر آمد و می‌لرزید. پیامبر فرمود: چرا می‌لرزی؟ من هم مثل تو هستم. ما گاهی می‌گوییم که چرا فلانی ما را تحویل نگرفت. ما گرفتار خودمان هستیم. در قرآن وقتی کلمه ی تزکیه را می آورد می فرماید که قطعا رستگار می شوید زیرا تزکیه کار مشکلی است.
امام خمینی از استادش نقل می کرد که عالم شدن آسان است ولی آدم شدن مشکل است. اگر یک کاندیدای ریاست جمهوری بگوید که فلانی از من بهتر است و من به نفع او کنار می روم، این کار سختی است. اگر پزشکی به بیمار بگوید که فلان پزشک از من حاذق‌تر است و پیش او برو، این کار سختی است. اگر انسان بخواهد گیر خودش نباشد کار سختی است.
گاهی انسان خودش را کم می بیند و مایوس می شود. این هم برای انسان مشکلاتی ایجاد می کند. فردی برای امیرکبیر شعری خواند که در آن تملق بود. امیرکبیر هم با زبان شعر گفت: هر آنچه هستم بگو هر آنچه نیستم مگو. به ما می گویند که اگر کسی تملق می گوید باید خاک در دهانش بریزید. یعنی او را تحقیر کنید. گاهی ما بیخودی از کسی تعریف می کنیم یا گاهی از خودمان تعریف می کنیم و خودمان را بزرگ می کنیم. بعضی انسانها مثل بادکنک هستند که وقتی آنها را باد می کنی، سوراخ هایشان پیدا می شود. مثلا فردی ماشین ندارد و آرام راه می رود ولی وقتی به او یک ماشین می دهند تند می رود و بوق می زند. هم خود برتربینی و هم خود کم بینی بد است. یک بار که نمایندگان رای آورده بودند پیش امام رفتند و آن روز آقای فخرالدین حجازی رای اول مردم تهران را آورده بود و در جماران سخنرانی کرد. او چند بار به امام گفت: جانم فدای تو. امام فرمود: این طوری صحبت نکنید، من اینها را باور می‌کنم. اگر به کسی لقبی دادند و او بداند که این لقب برای او زیاد است، اگر داد نزد، جهنمی است. در ضمن غیبت چنین فردی جایز است. مثلا فردی ادعا می کند که سید است و بعد می‌فهمید که او سید نیست، غیبت چنین فردی جایز است.

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 36:55

مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است

تصاویر

پایگاه سخنرانی مذهبی