- 1381
- 1000
- 1000
- 1000
جنگ روایتها، جلسه یازدهم
سخنرانی از حجت الاسلام والمسلمین حامد کاشانی با موضوع «جنگ روایتها»، جلسه یازدهم، سال 1399
ما در فاطمیه فقط در مجلس ختم یک مادر و یک مسئله تمام شده شرکت نمی کنیم. جایگاه فاطمیه در باور و عقاید ما، به جهت اهمیتی که دارد، کلمه استراتژیک برای آن کم است. دستی که به صورت حضرت زهرا سلام الله علیها اصابت کرد، تا به امروز لحظه به لحظه، از جهت روایت در حال اصابت است. پایی که به آن در کوبیده شد، هنوز در حال کوبیده شدن است.
همه ما با روایت هایی که باور می کنیم در حال زندگی هستیم. حالا آن روایت درست است یا غلط. ما هستیم و روایاتی از بیان واقعه و الآن شناختن دوست از دشمن بسیار سخت است. لذا سیلی ای که در اینجا زده می شود، سیلی به حیثیت، شخصیت، به هویت، به دستاوردها و به آرمان ها است و لحظه ای هم تعطیلی ندارد. جنگی است که در یک طرف حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها ایستاده با یک تفکری و یک طرف افراد دیگری که دنبال این هستند که بگویند حضرت زهرا دارای اوصافی بوده و به مرگ طبیعی از دنیا رفته و مال دوست و... بوده است. اینکه کدام روایت باور شود، این به رفتار مخاطبان بستگی دارد و این برای این صد سال اخیر و فضای مجازی و اینها نیست. تا بوده همین بوده است. چون آن فاطمه حقیقی هر که بوده، شناخت الآن جامعه اسلامی از او، از این روایتی است که باور می کند و اینکه کدام روایت را باور کند.
اگر حضرت زهرا اقدامی نکرده بود، یا در آن واقع حضرت علی کشته می شد، نگاه شما به امیرالمومنین همان نگاهی بود که دیگران به معاویه و اربابان معاویه دارند.
ما با بقیه فِرَق دشمنی نداریم. تمام تلاش ما این است که چشم آنها را باز کنیم. دعوای ما یک دعوای تاریخی است که تا به امروز ادامه دارد. اگر قرار بر این بود که مسئله فاطمیه از دست برود، امروز به یزید بن معاویه می گفتیم "امیرالمومنین". فقط به اینجا بسنده نمی شد. مسئله فقط یک درگیری اولیه نبود. ما مجبور بودیم فقه خود را هم بدهیم. فکر خود را هم بدهیم. منطق سقیفه یک منطقی است که حاکم کشور اسلامی هر بلایی که بیاورد باید قربة الی الله صبر کنی و اینجا بود که حضرت زهرا جلوی همچنین منطقی ایستاد.
ما در فاطمیه فقط در مجلس ختم یک مادر و یک مسئله تمام شده شرکت نمی کنیم. جایگاه فاطمیه در باور و عقاید ما، به جهت اهمیتی که دارد، کلمه استراتژیک برای آن کم است. دستی که به صورت حضرت زهرا سلام الله علیها اصابت کرد، تا به امروز لحظه به لحظه، از جهت روایت در حال اصابت است. پایی که به آن در کوبیده شد، هنوز در حال کوبیده شدن است.
همه ما با روایت هایی که باور می کنیم در حال زندگی هستیم. حالا آن روایت درست است یا غلط. ما هستیم و روایاتی از بیان واقعه و الآن شناختن دوست از دشمن بسیار سخت است. لذا سیلی ای که در اینجا زده می شود، سیلی به حیثیت، شخصیت، به هویت، به دستاوردها و به آرمان ها است و لحظه ای هم تعطیلی ندارد. جنگی است که در یک طرف حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها ایستاده با یک تفکری و یک طرف افراد دیگری که دنبال این هستند که بگویند حضرت زهرا دارای اوصافی بوده و به مرگ طبیعی از دنیا رفته و مال دوست و... بوده است. اینکه کدام روایت باور شود، این به رفتار مخاطبان بستگی دارد و این برای این صد سال اخیر و فضای مجازی و اینها نیست. تا بوده همین بوده است. چون آن فاطمه حقیقی هر که بوده، شناخت الآن جامعه اسلامی از او، از این روایتی است که باور می کند و اینکه کدام روایت را باور کند.
اگر حضرت زهرا اقدامی نکرده بود، یا در آن واقع حضرت علی کشته می شد، نگاه شما به امیرالمومنین همان نگاهی بود که دیگران به معاویه و اربابان معاویه دارند.
ما با بقیه فِرَق دشمنی نداریم. تمام تلاش ما این است که چشم آنها را باز کنیم. دعوای ما یک دعوای تاریخی است که تا به امروز ادامه دارد. اگر قرار بر این بود که مسئله فاطمیه از دست برود، امروز به یزید بن معاویه می گفتیم "امیرالمومنین". فقط به اینجا بسنده نمی شد. مسئله فقط یک درگیری اولیه نبود. ما مجبور بودیم فقه خود را هم بدهیم. فکر خود را هم بدهیم. منطق سقیفه یک منطقی است که حاکم کشور اسلامی هر بلایی که بیاورد باید قربة الی الله صبر کنی و اینجا بود که حضرت زهرا جلوی همچنین منطقی ایستاد.
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان