display result search
منو
تفسیر آیه 1- 11 سوره عادیات

تفسیر آیه 1- 11 سوره عادیات

  • 1 تعداد قطعات
  • 16 دقیقه مدت قطعه
  • 847 دریافت شده
سخنرانی حجت‌ الاسلام محسن قرائتی با موضوع تفسیر سوره عادیات- آیه‌ 1-11

وَ الْعَادِیَاتِ ضَبْحاً

فَالْمُورِیَاتِ قَدْحاً

فَالمُغِیرَاتِ صُبْحاً

فَأَثَرْنَ بِهِ نَقْعاً

فَوَسَطْنَ بِهِ جَمْعاً

إِنَّ الْإِنسَانَ لِرَبِّهِ لَکَنُودٌ

وَإِنَّهُ عَلَى‏ ذَ لِکَ لَشَهِیدٌ

وَ إِنَّهُ لِحُبِّ الْخَیْرِ لَشَدِیدٌ

أَفَلاَ یَعْلَمُ إِذَا بُعْثِرَ مَا فِى الْقُبُورِ

وَ حُصِّلَ مَا فِى الصُّدُورِ

إِنَّ رَبَّهُم بِهِمْ یَوْمَئِذٍ لَّخَبِیرٌ

ترجمه
سوگند به اسبان دونده که (در میدان جهاد) نفسشان به شماره افتاد.
و (به هنگام تاختن، از برخورد نعل اسبان با سنگ‏هاى بیابان) به شدّت برق افروزند.
و صبحگاهان بر دشمن هجوم برند.
و گرد و غبار برانگیزند.
و در میان معرکه و جمع دشمنان در آمده‏اند.
همانا انسان نسبت به پروردگارش بسیار ناسپاس است.
و بى‏شک بر این (ناسپاسى) گواه است.
و همانا او علاقه شدیدى به مال دارد.
آیا انسان نمى‏داند که وقتى آنچه در گورهاست برانگیخته شود.
و آنچه در سینه‏هاست فاش شود.
همانا خداوند در آن روز به کارشان آگاه است.

«عَدْو» به معناى تجاوز است. چون دویدن، تجاوز از حدّ حرکت عادى است، به آن «عَدْو» گفته مى‏شود. «ضَبْح» به معناى صداى نفس اسب است. «قَدْح» به معناى خروج آتش از سنگ چخماق، «المغیرات» از «اِغارة» به معناى تاختن سریع، «صُبحا» کنایه از غافلگیر کردن دشمن و پنهان کردن زمان هجوم است.
«أثَرن» از «اِثارة» به معناى منتشر ساختن، «نَقْع» به معناى غبار و «کَنود» به معناى کَفور است.
در کلمه «بُعثر» معناى بعث و اثاره نهفته است یعنى بیرون کشیدن و زیرو رو کردن. «حُصّل» به معناى استخراج مغز از پوسته و متمایز شدن خصلت‏هاى نیک و بد در آن روز از یکدیگر است.
قرآن در برخى آیات، انسان را به خاطر برخى صفات، مورد سرزنش قرار داده و او را «ظلوماً جهولاً» (ستمگر و نادان)، «هلوعاً»(حریص)، «یؤوساً» (ناامید)، «کفوراً» (ناسپاس)، «جزوعاً»(بى صبر)، «منوعاً» (بخیل) خوانده است. ولى از سوى دیگر درباره انسان مى‏فرماید: «کرّمنا» (گرامى داشتیم)، «فضّلنا» (برترى دادیم)، «احسن تقویم» (بهترین قوام را به او دادیم)، «نفخت فیه من روحى» (روح الهى در او دمیدیم) و این دوگانگى به خاطر آن است که در انسان دو نوع عامل حرکت وجود دارد: یکى عقل و یکى غریزه. اگر در مسیر بندگى خدا و تربیت اولیاى خدا قرار گیرد، به گونه‏اى است و اگر در مسیر هوسها و طاغوت‏ها و وسوسه ‏ها قرار گیرد، به گونه دیگر.
در قرآن از علاقه شدید و حریصانه به مال دنیا که سبب فراموش کردن آخرت و محرومان شود، انتقاد شده است. «انّه لحبّ الخیر لشدید»
قرآن از مال دنیا به «خیر» تعبیر کرده است: «لحبّ الخیر» تا بفهماند مال باید از راه خیر بدست آید و در راه خیر با نیت خیر و با شیوه خیر مصرف گردد.

پیام ها
1- جهاد و دفاع به قدرى ارزش دارد که خداوند به نفس اسب‏هاى زیر پاى جهادگران سوگند یاد مى‏کند. «و العادیات ضَبحا»
2- مسلمانان باید اسب سوار و چابک باشند. (در سوگند به نفس اسب، نوعى تشویق به اسب سوارى هدفدار است.) «و العادیات ضَبحا»
3- اسبان در راه خدا مى‏دوند، ولى انسان در برابر خدا سرسختى مى‏کند. «والعادیات... انّ الانسان لربّه لکنود»
4- در جهاد با دشمن، سرعت عمل یک ارزش است. «و العادیات ضَبحا»
5 - هنگام غفلت دشمن براى حمله استفاده کنید. «فالمغیرات صُبحا»
6- دشمن را چنان غافلگیر کنید که ناگاه در وسط آنان باشید تا فرصت مقابله با شما را نداشته باشند. «فوسطن به جمعًا»
7- ناسپاسى و مال دوستى انسان را در برابر جبهه حق قرار مى‏دهد. «و العادیات... انّ الانسان لربّه لکنود... لحبّ الخیر لشدید»
8 - شهداى جبهه‏ها و امدادهاى الهى را فراموش نکنید. «انّ الانسان لربّه لکنود»
9- پیروزى و امنیّت انسان را مغرور مى‏کند، هشدار لازم است. «لربّه لکنود»
10- وجدان انسان آگاه است؛ حتى در مواردى که عذر و بهانه مى‏آورد خود مى‏داند که چه کاره است. «و انّه على ذلک لشهید»
11- در فرهنگ اسلامى، ثروت و مال خیر است. «انّه لحبّ الخیر لشدید»
12- علاقه به مال، امرى فطرى است، آنچه مذموم است علاقه افراطى است که انسان از یک سو دست به هر نوع درآمدى مى‏زند و از سوى دیگر حقوق واجب الهى را نمى‏پردازد. «لشدید»
13- معاد جسمانى است زیرا سخن از قبر است. «بعثر ما فى القبور» (در آیه‏اى دیگر مى‏فرماید: «یبعث من فى القبور»)
14- یاد قیامت، عامل هشدار به ناسپاسان و مال پرستان است. «أفلا یعلم اذا بعثر ما فى القبور»
15- روز قیامت اسرار درونى کشف وحسابرسى خواهد شد. «حصّل ما فى الصّدور»
16- خداوند بر افکار و اعمال ما آگاهى کامل دارد. («خبیر» به معناى آگاهى از ظاهر و باطن است) «انّ ربّهم بهم... لخبیر»
17- خداوند در دنیا نیز به امور مردم آگاه است، امّا در قیامت، این خبیر بودن براى همه ظاهر مى‏شود. «یومئذ»
18- چون خداوند خبیر است، حسابرسى او نیز دقیق است. «یومئذ لخبیر»
19- انسان در برابر دیگران این همه سرکشى ندارد، کفر و ناسپاسى شدید انسان تنها در برابر پروردگارش است. «لربّه لکنود»

منبع: پایگاه درس هایی از قرآن

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 16:43

مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

  • کاربر مهمان
    عالی بود.اجرکم علی الله
  • کاربر مهمان
    خداوند به حاج‌ آقا قرائتی عمر با عزت بده ان شاء الله تفسیر ساده وروان
  • کاربر مهمان
    سلام علیکم. لطفا تفسیر هارو به صورت صوتی بذارید من دانلود میکنم ویدئو هستش اجرتون با امام زمان

تصاویر

پایگاه سخنرانی مذهبی