- 5306
- 1000
- 1000
- 1000
تفسیر آیه 7 - 10 سوره انسان
سخنرانی حجت الاسلام محسن قرائتی با موضوع تفسیر سوره انسان- آیه 7 - 10
یُوفُونَ بِالنَّذْرِ وَیَخَافُونَ یَوْماً کَانَ شَرُّهُ مُسْتَطِیراً
وَ یُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْکِیناً وَیَتِیماً وَأَسِیراً
إِنَّمَا نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِیدُ مِنکُمْ جَزَآءً وَلَا شُکُوراً
إِنَّا نَخَافُ مِن رَّبِّنَا یَوْماً عَبُوساً قَمْطَرِیراً
ترجمه
آنان به نذر وفا مىکنند و از روزى که شرش فراگیر است مىترسند.
و غذاى خود را با آن که دوستش دارند، به بینوا و یتیم و اسیر مىدهند.
(و مىگویند:) ما براى رضاى خدا به شما طعام مىدهیم و از شما پاداش و تشکّرى نمىخواهیم.
همانا ما از پروردگارمان، به خاطر روزى عبوس و سخت، مىترسیم.
«مُستطیر» از «سَیطره» یعنى سلطه است و ریشه آن «طَیر»، به معناى گستردگى است.
«قَمطریر» به معناى شرّى است که سخت باشد.
بر اساس برخى روایات، اطعام مسکین و یتیم و اسیر در یک شب واقع شد و براساس برخى، در سه شب متوالى اتفاق افتاد و هر شب، یکى از آنها مراجعه کرد.
مراد از «یطعمون الطعام على حبّه» آن است که اهل بیت با آنکه آن غذا را دوست داشتند، به دیگران دادند. چنانکه قرآن در جاى دیگر مىفرماید: «لن تنالوا البرّ حتّى تنفقوا ممّا تحبّون» به نیکى نمىرسید مگر آنکه از آنچه دوست دارید، انفاق کنید.
صاحب تفسیر المیزان مىفرماید: محبّت اهل بیت به خداوند در آیه بعد مطرح شده که مىگویند: «انّما نطعمکم لوجه اللّه» و منظور از «على حبّه»، علاقه به غذا است که در این صورت، علاوه بر اخلاص، ایثار آنان نیز ثابت مىشود.
اگر به فکر نام و شهرت نباشید، خداوند نامتان را جاودانه مى کند. کارى که اهل بیت کردند، ارزش مادى فراوانى نداشت ولى چون خالصانه بود، خداوند آن را ماندگار ساخت.
در این آیه، کلمات مسکین و یتیم و اسیر به صورت نکره آمده تا بگوید: در اطعام، نباید گزینش کرد، بلکه به هرکس که بود انفاق کنید.
پروین اعتصامى درباره اخلاص در انفاق مى گوید:
بزرگى داد یک درهم گدا را
که هنگام دعا یاد آر ما را
یکى خندید و گفت این درهم خُرد
نمىارزید این بیع و شرى را
مکن هرگز به طاعت خودنمایى
حجاب دل مکن روى و ریا را
تو نیکى کن به مسکین و تهیدست
که نیکى خود سبب گردد دعا را
به وقت بخشش و انفاق پروین
نباید داشت در دل جز خدا را
خوف از خداوند، به معناى خوف از مقام اوست. چنانکه در جاى دیگر مىفرماید: «و لمن خاف مقام ربّه»
پیام ها
1- کمال واقعى زمانى است که نیکى در انسان نهادینه شود. (تمام کمالات با فعل مضارع که نشانه استمرار فعل است، آمده است.) «یوفون، یخافون، یطعمون و...»
2- اطعام و انفاق زمانى ارزش بیشتر دارد که شىء انفاق شده، مورد نیاز و علاقه انسان باشد. «یطعمون الطعام على حبّه»
3- اسلام، حامى مستمندان و یتیمان و اسیران است. «و یطعمون الطعام... مسکینا و یتیما و اسیراً»
4- گروهى طعام را دوست دارند و گروهى اطعام را. «یطعمون الطعام على حبّه»
5 - اطعام، زمانى ارزش بیشترى دارد که از خود و با دست خود باشد. «نطعمکم»
6- کمکى ارزش دارد که خالصانه و به دور از هر منّت و انتظارى باشد. «نطعمکم لوجه اللّه»
7- آنچه به عمل ارزش مى دهد، انگیزه خالصانه و اخلاص در عمل است. «نطعمکم لوجه اللّه لا نرید منکم جزاء و لا شکورا»
8 - نیکان، نه تنها با زبان درخواست تشکّر ندارند، بلکه در دل هم به فکر تمجید و تشکّر نیستند. «لا نرید... شکوراً»
9- گرچه ابرار انتظار پاداش ندارند ولى مردم نباید بىتفاوت باشند. در آیه 25 سوره قصص مىخوانیم: حضرت شعیب دخترش را فرستاد تا پاداش سقّایى و آب دادن حضرت موسى را بپردازد. «انّ ابى یدعوک لیجزیک اجر ما سقیت»
10- گذشتن از پاداش، به تنهایى نشانه اخلاص نیست، بلکه گذشتن از تمجید و تشکّر نیز لازم است. «لا نرید منکم جزاءً و لا شکورا»
11- وفاى به نذر واجب است و کسى که به نذر خود وفا نکند، از قهر الهى بترسد. «یوفون بالنذر و یخافون یوماً»
12- اگر کارى براى خدا باشد، فقط از قهر او مىترسیم، نه مردم. «نخاف من ربّنا»
13- داشتن انگیزه الهى، منافاتى با شوق به ثواب یا خوف از عقاب ندارد. زیرا ثواب و عقاب نیز از خداست. «لوجه اللّه... انّا نخاف من ربّنا یوماً عبوساً»
14- در قیامت، نه تنها مردم عبوسند، بلکه روز عبوس است. «یوماً عبوساً»
15- براى فرار از آن روز عبوس، امروز در برابر مسکین و یتیم و اسیر، عبوس نکنید. « نخاف من ربّنا یوماً عبوساً»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
یُوفُونَ بِالنَّذْرِ وَیَخَافُونَ یَوْماً کَانَ شَرُّهُ مُسْتَطِیراً
وَ یُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْکِیناً وَیَتِیماً وَأَسِیراً
إِنَّمَا نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِیدُ مِنکُمْ جَزَآءً وَلَا شُکُوراً
إِنَّا نَخَافُ مِن رَّبِّنَا یَوْماً عَبُوساً قَمْطَرِیراً
ترجمه
آنان به نذر وفا مىکنند و از روزى که شرش فراگیر است مىترسند.
و غذاى خود را با آن که دوستش دارند، به بینوا و یتیم و اسیر مىدهند.
(و مىگویند:) ما براى رضاى خدا به شما طعام مىدهیم و از شما پاداش و تشکّرى نمىخواهیم.
همانا ما از پروردگارمان، به خاطر روزى عبوس و سخت، مىترسیم.
«مُستطیر» از «سَیطره» یعنى سلطه است و ریشه آن «طَیر»، به معناى گستردگى است.
«قَمطریر» به معناى شرّى است که سخت باشد.
بر اساس برخى روایات، اطعام مسکین و یتیم و اسیر در یک شب واقع شد و براساس برخى، در سه شب متوالى اتفاق افتاد و هر شب، یکى از آنها مراجعه کرد.
مراد از «یطعمون الطعام على حبّه» آن است که اهل بیت با آنکه آن غذا را دوست داشتند، به دیگران دادند. چنانکه قرآن در جاى دیگر مىفرماید: «لن تنالوا البرّ حتّى تنفقوا ممّا تحبّون» به نیکى نمىرسید مگر آنکه از آنچه دوست دارید، انفاق کنید.
صاحب تفسیر المیزان مىفرماید: محبّت اهل بیت به خداوند در آیه بعد مطرح شده که مىگویند: «انّما نطعمکم لوجه اللّه» و منظور از «على حبّه»، علاقه به غذا است که در این صورت، علاوه بر اخلاص، ایثار آنان نیز ثابت مىشود.
اگر به فکر نام و شهرت نباشید، خداوند نامتان را جاودانه مى کند. کارى که اهل بیت کردند، ارزش مادى فراوانى نداشت ولى چون خالصانه بود، خداوند آن را ماندگار ساخت.
در این آیه، کلمات مسکین و یتیم و اسیر به صورت نکره آمده تا بگوید: در اطعام، نباید گزینش کرد، بلکه به هرکس که بود انفاق کنید.
پروین اعتصامى درباره اخلاص در انفاق مى گوید:
بزرگى داد یک درهم گدا را
که هنگام دعا یاد آر ما را
یکى خندید و گفت این درهم خُرد
نمىارزید این بیع و شرى را
مکن هرگز به طاعت خودنمایى
حجاب دل مکن روى و ریا را
تو نیکى کن به مسکین و تهیدست
که نیکى خود سبب گردد دعا را
به وقت بخشش و انفاق پروین
نباید داشت در دل جز خدا را
خوف از خداوند، به معناى خوف از مقام اوست. چنانکه در جاى دیگر مىفرماید: «و لمن خاف مقام ربّه»
پیام ها
1- کمال واقعى زمانى است که نیکى در انسان نهادینه شود. (تمام کمالات با فعل مضارع که نشانه استمرار فعل است، آمده است.) «یوفون، یخافون، یطعمون و...»
2- اطعام و انفاق زمانى ارزش بیشتر دارد که شىء انفاق شده، مورد نیاز و علاقه انسان باشد. «یطعمون الطعام على حبّه»
3- اسلام، حامى مستمندان و یتیمان و اسیران است. «و یطعمون الطعام... مسکینا و یتیما و اسیراً»
4- گروهى طعام را دوست دارند و گروهى اطعام را. «یطعمون الطعام على حبّه»
5 - اطعام، زمانى ارزش بیشترى دارد که از خود و با دست خود باشد. «نطعمکم»
6- کمکى ارزش دارد که خالصانه و به دور از هر منّت و انتظارى باشد. «نطعمکم لوجه اللّه»
7- آنچه به عمل ارزش مى دهد، انگیزه خالصانه و اخلاص در عمل است. «نطعمکم لوجه اللّه لا نرید منکم جزاء و لا شکورا»
8 - نیکان، نه تنها با زبان درخواست تشکّر ندارند، بلکه در دل هم به فکر تمجید و تشکّر نیستند. «لا نرید... شکوراً»
9- گرچه ابرار انتظار پاداش ندارند ولى مردم نباید بىتفاوت باشند. در آیه 25 سوره قصص مىخوانیم: حضرت شعیب دخترش را فرستاد تا پاداش سقّایى و آب دادن حضرت موسى را بپردازد. «انّ ابى یدعوک لیجزیک اجر ما سقیت»
10- گذشتن از پاداش، به تنهایى نشانه اخلاص نیست، بلکه گذشتن از تمجید و تشکّر نیز لازم است. «لا نرید منکم جزاءً و لا شکورا»
11- وفاى به نذر واجب است و کسى که به نذر خود وفا نکند، از قهر الهى بترسد. «یوفون بالنذر و یخافون یوماً»
12- اگر کارى براى خدا باشد، فقط از قهر او مىترسیم، نه مردم. «نخاف من ربّنا»
13- داشتن انگیزه الهى، منافاتى با شوق به ثواب یا خوف از عقاب ندارد. زیرا ثواب و عقاب نیز از خداست. «لوجه اللّه... انّا نخاف من ربّنا یوماً عبوساً»
14- در قیامت، نه تنها مردم عبوسند، بلکه روز عبوس است. «یوماً عبوساً»
15- براى فرار از آن روز عبوس، امروز در برابر مسکین و یتیم و اسیر، عبوس نکنید. « نخاف من ربّنا یوماً عبوساً»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
کاربر مهمان