display result search
منو
تفسیر آیه 1 - 6 سوره قیامة

تفسیر آیه 1 - 6 سوره قیامة

  • 1 تعداد قطعات
  • 12 دقیقه مدت قطعه
  • 524 دریافت شده
سخنرانی حجت‌ الاسلام محسن قرائتی با موضوع تفسیر سوره قیامة- آیه‌ 1 - 6

لَا أُقْسِمُ بِیَوْمِ الْقِیَامَةِ

وَلَا أُقْسِمُ بِالنَّفْسِ اللَّوَّامَةِ

أَیَحْسَبُ الْإِنسَانُ أَلَّن نَّجْمَعَ عِظَامَهُ

بَلَى‏ قَادِرِینَ عَلَى‏ أَن نُّسَوِّىَ بَنَانَهُ

بَلْ یُرِیدُ الْإِنسَانُ لِیَفْجُرَ أَمَامَهُ

یَسْئَلُ أَیَّانَ یَوْمُ الْقِیَامَةِ

ترجمه
به روز قیامت قسم مى‏خورم.
و به نفس ملامت‏گر قسم مى‏خورم (که شما پس از مرگ زنده خواهید شد.)
آیا انسان مى‏پندارد که استخوان‏هاى او را (بعد از مرگ) جمع نمى‏کنیم؟
بلکه ما قادریم (خطوط سر) انگشتان او را (بار دیگر) درست کنیم، ولى انسان مى‏خواهد راه فسق و فجور را پیش روى خود باز کند.
(لذا از روى تردید) مى‏پرسد: روز قیامت چه وقت است؟
نکته ها
این سوره و سوره بلد با جمله «لا اُقسم» آغاز شده است. به گفته بسیارى از مفسّران، حرف «لا» براى تأکید است ولى بعضى آن را براى نفى مى‏دانند، یعنى مطلب به قدرى روشن است که سوگند نمى‏خورم.
شاید شباهت قیامت با نفس لوّامه که هر دو مورد قسم واقع شده‏اند، در این باشد که در دنیاى کوچک وجود انسان دادگاهى به نام نفس لوّامه وجود دارد، در عالم هستى نیز دادگاهى به نام قیامت قرار دارد.(156)
پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله به ابن مسعود فرمود: اعمال خوب را زیاد انجام بده که نیکوکار و بدکار، هر دو در قیامت پشیمان خواهند بود. نیکوکاران از این که چرا کارهاى نیک بیشترى انجام نداده‏اند و بدکاران از کوتاهى‏ها و تقصیر خود. سپس فرمود: آیه «و لا اقسم بالنفس اللوّامة» شاهد و گواه این مطلب است.
نفس در قرآن‏
در قرآن و روایات و دعاها، چند گونه نفس براى انسان تصویر شده است:
الف) نفس امارّة: که همواره انسان را به بدى‏ها فرمان مى‏دهد و اگر با عقل و ایمان مهار نشود، انسان را به سقوط و تباهى مى‏ کشاند. در قرآن مى‏ خوانیم: «انّ النّفس لامّارة بالسوء الاّ ما رحم ربّى» به درستى که نفس (انسان را) به کارهاى زشت و ناروا فرمان مى‏دهد مگر آن که پروردگارم رحم کند.
این نفس، آنقدر خواهش و خواسته خود را تکرار مى‏کند تا انسان را گرفتار سازد. حضرت على‏ (ع) مى‏ فرماید: نفس امّارة همچون فرد منافق تملّق انسان را مى‏گوید و در قالب دوست جلوه مى‏کند تا بر انسان مسلّط شود و او را به مراحل بعد وارد کند.
قرآن کریم در سوره یوسف مى‏فرماید: پس از آن که برادران یوسف، بنیامین را در سرزمین مصر به جاى گذاشته و به نزد پدر برگشتند و ماجراى دستگیر شدن او به اتهام سرقت بیان کردند، حضرت یعقوب به آنان فرمود:«بل سوّلت لکم انفسکم» بلکه نفس، این کار زشت را براى شما زینت داد و شما را به سوى آن کشاند.
در حدیث دیگرى مى‏ خوانیم: بعد از نماز، از خداوند چنین بخواهید: «الهى لا تکلنى الى نفسى طرفة عین ابداً» حتّى به اندازه چشم بر هم زدنى مرا به نفس خودم وامگذار.
امام زین العابدین (ع) در مناجات شاکّین به خداوند متعال عرض مى‏کند: من از نفسى به تو شکایت مى‏کنم که به بدى‏ها فرمان مى‏دهد، به سوى خطاها مى‏رود، نسبت به انجام گناه شتابان است، هنگامى که شرّى به او مى ‏رسد فریاد مى‏زند و هنگامى که قرار است خیرى از ناحیه او به کسى برسد بخل مى‏ورزد، به لهو و لعب تمایل شدید دارد، از غفلت و سهو و اشتباه پر شده است، به سوى گناه سرعتم مى‏بخشد و براى توبه، مرا به طفره وا مى‏دارد.
ب) نفس لوّامة: که در این سوره (قیامت) آمده است و شاید مراد از آن، همان وجدان اخلاقى باشد. آرى، انسان داراى حالتى است که در برابر انجام بدى‏ها یا کم شدن خوبى‏ها، هم در دنیا خود را ملامت مى‏کند و هم در آخرت. این ملامت‏ها، همان ندامت و پشیمانى است که مى‏تواند مقدّمه توبه باشد و یا بسترى براى یأس و خودباختگى فراهم آورد.
ج) نفس مطمئنّة: که در اثر نماز و یاد خدا حاصل مى‏شود و انسان به آرامش و اطمینان دست پیدا مى‏کند. قرآن کریم در یک مى‏فرماید: «اقم الصّلاة لذکرى» نماز را به پادار تا به یاد من برسى و در جاى دیگر مى‏ فرماید: «الا بذکر اللّه تطمئنّ القلوب» آگاه باشید که با یاد خداوند دلها اطمینان و آرامش پیدا مى‏ کنند.
انسان مطمئن، از مرگ نمى‏ هراسد، مشتاق شهادت است، به زرق و برق‏ها و جلوه‏ هاى دنیا بى‏اعتنا است و به مقدّرات الهى همواره راضى است.
منکران معاد گاهى سؤالاتى را براى انکار قیامت مطرح مى‏ کردند. از جمله این که مى‏گفتند: «من یحیى العظام و هى رمیم» چه کسى این استخوان‏ها را زنده مى‏کند در حالى که پوسیده و پراکنده شده‏اند؟ و گاهى به طور علنى قیامت را انکار مى‏کردند و مى‏گفتند: «ان هى الاّ حیاتنا الدنیا نموت و نحیى و ما نحن بمبعوثین» جز این زندگانى دنیا، زندگانى دیگرى نیست که ما در آن به دنیا مى‏آییم و مى‏میریم و ما مبعوث نمى‏شویم.
در مقابل تردید و تشکیک مخالفان در معاد که بازگشت آن به قدرت خداوند است، قرآن بر قدرت الهى در باز آفریدن انسان‏ها تأکید مى‏کند که به نمونه‏ هایى از آن اشاره مى‏کنیم:
«قادر على ان یخلق مثلهم» او قادر است که همانند آنها را دوباره خلق کند.
«بقادر على ان یحیى الموتى» خداوند بر اینکه مردگان را زنده کند توانا است.
«على رجعه لقادر» خداوند بر بازگرداندن او توانا است.
و در این آیه مى‏فرماید: نه تنها بازگرداندن اصل انسان، بلکه آفرینش خطوط نوک انگشتان او در نزد خداوند کار مهمّى نیست. «بلى قادرین على ان نسوّى بنانه»
در انگشتان هر انسانى خطوط خاصّى است که مخصوص به اوست و هیچ دو نفرى پیدا نمى‏شوند که خطوط انگشتان آنها یکسان باشد و به همین جهت براى شناسایى مجرمان، از انگشت نگارى استفاده مى‏ کنند. آرى علم خداوند و قدرت او بر ظریف‏ترین ذرّات وجود هر فردى جارى است. «نسوّى بنانه»

پیام ها
1- در نزد خداوند، وقوع قیامت قطعى است و لذا به آن سوگند مى‏ خورد. «لا اقسم بیوم القیامة»
2- یکى از ویژگى‏هاى انسان، داشتن وجدان اخلاقى و شناخت فطرى خوبى‏ها و بدى‏ها و سرزنش و ملامت خود یا دیگران به هنگام انجام بدى‏ها است. «النفس اللوّامة»
3- در میان سه نفس امّاره، مطمئنّة و لوّامة، آن که به سرزنش‏ها و حسرت‏هاى روز قیامت شباهت دارد، نفس لوّامة است. «لااقسم بیوم القیامة... بالنفس اللوّامة»
4- ایمان به معاد مانع از انجام فسق و فجور است. لذا آنان که بناى بر انجام گناه و فجور دارند، معاد را زیر سؤال مى‏برند. «بل یرید الانسان لیفجر امامه یسئل ایّان یوم القیامة»
5 - منکران معاد، بر اساس پندار و خیال به انکار قیامت مى‏پردازند نه استدلال و دلیل و برهان. «أ یحسب الانسان ان لن نجمع عظامه»
6- اعضا و جوارح و استخوان‏هاى پوسیده و پراکنده، در قیامت قابل جمع‏آورى است. «نجمع عظامه»
7- معاد جسمانى است و در قیامت وجود انسان از استخوانهاى خودش است. «نجمع عظامه»
8 - نقل پندارهاى باطل و ردّ آنها جایز است. «أیحسب... بلى قادرین»
9- آفریده خداوند، داراى نظم و نظام است، چه در دنیا: «الّذى خلق فسوّى» و چه در آخرت: «نسوّى بنانه»
10- انسان قیامت، همان انسان دنیایى است. «بلى قادرین على ان نسوّى بنانه»
11- خداوند به انسان قدرت انتخاب و اختیار و اراده عطا کرده است و او مى‏تواند بر خلاف عقل و فطرت و آگاهى خود تصمیم بگیرد. «بل یرید الانسان لیفجر امامه»
12- بسیارى از کسانى که قیامت را انکار مى‏کنند مشکل علمى ندارند، بلکه از نظر روانى انکار آنان براى آن است که به خیال خود راه را براى خواسته‏هاى خود باز کنند. «یرید الانسان لیفجر امامه»

توضیحات
سیماى سوره قیامت‏
این سوره چهل آیه دارد و در مکّه نازل شده است.
نام آن برگرفته از آیه اول است و به معناى رستاخیز مى ‏باشد.
محور مطالب این سوره چنانکه از نامش پیداست، موضوع معاد و روز قیامت مى‏باشد. ابتدا حوادث سخت و سهمگین پایان این جهان مطرح شده و سپس چهره ‏هاى شادمان و غمگین نیکوکاران و بدکاران آمده است.
ادامه سوره، حالات انسان در هنگام جان دادن و مرگ را بیان کرده و با اشاره‏ اى به آفرینش انسان از قطره‏اى آب پست، که نشانه قدرت خداوند بر آفرینش دوباره انسان است، پایان مى ‏یابد.
البتّه چهار آیه میانى سوره، در مورد قرآن و نحوه نزول و قرائت آن است.
در روایات براى کسى که به قرائت این سوره مداومت داشته و نسبت به آن عامل باشد، عبور بر صراط و حضور در قیامت با چهره ‏اى بشّاش و خندان تضمین شده است.


منبع: پایگاه درس هایی از قرآن

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 12:11

مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است

تصاویر

پایگاه سخنرانی مذهبی