- 1947
- 1000
- 1000
- 1000
تفسیر آیه 8 - 14 سوره مدثر
سخنرانی حجت الاسلام محسن قرائتی با موضوع تفسیر سوره مدثر- آیه 8 -14
فَإِذَا نُقِرَ فِى النَّاقُورِ
فَذَ لِکَ یَوْمَئِذٍ یَوْمٌ عَسِیرٌ
عَلَى الْکَافِرِینَ غَیْرُ یَسِیرٍ
ذَرْنِى وَمَنْ خَلَقْتُ وَحِیداً
وَ جَعَلْتُ لَهُ مَالًا مَّمْدُوداً
وَبَنِینَ شُهُوداً
وَ مَهَّدتُّ لَهُ تَمْهِیداً
ترجمه
پس هنگامى که در صور دمیده شود.
پس آن روز، روز سختى است.
بر کافران آسان نیست.
مرا واگذار با آن که خود به تنهایى آفریدم.
و به او مالى پیوسته و در حال فزونى دادم.
و پسرانى که در کنارش حاضرند.
وبراى او اسباب کامیابى را به طور کامل آماده کردم.
«ناقور» چیزى است که براى ایجاد صدا بر آن مى کوبند، همچون طبل و یا در آن مىدمند همچون شیپور و مراد از آن در اینجا همان نفخ در صور است که در آیات دیگر مى فرماید: «فاذا نفخ فى الصور» به نوک پرندگان «منقار» گویند، چون وسیله کوبیدن و سوراخ کردن است و صداى شیپور، گویا گوش را سوراخ مىکند و در مغز فرو مى رود.
در قرآن، به دو نفخ در صور تصریح شده است: نفخه اوّل که در اثر آن همه مى میرند و نفخه دوم که در اثر آن دوباره همه زنده مى شوند.
در نزدیکى مسجدالحرام مرکزى به نام «دارالنّدوه» بود که مشرکان براى مشورت در آن جمع مىشدند. ولید بن مغیره که فردى سرشناس و به داشتن عقل و درایت معروف بود، در مجلسى در آن مرکز گفت: بیایید براى مقابله با محمّد، حرفهاى خود را یکى کنیم و به زائران کعبه درباره محمّد یک پاسخ بدهیم. یک نفر گفت: مىگوییم: محمّد شاعر است، دیگرى گفت: مى گوییم: او کاهن است، سوّمى گفت: مى گوییم: او مجنون است. ولید چهره در هم کشید و گفت: ما شعرهاى بسیارى شنیده ایم امّا سخن محمّد شباهتى به شعر ندارد، و در او اثرى از جنون نیست و کلامش نیز با کاهنان تفاوت دارد. بالاخره تصمیم گرفتند که بگویند: محمّد ساحر است و میان افراد خانواده جدایى مى اندازد و حتّى در یک خانه، کسانى که به او ایمان آورده اند از سایر اعضاى خانواده جدا مى شوند.
در این آیات، خداوند، در مورد ولید مى گوید: من او را آفریدم و به او مال و فرزند بسیار دادم، اما او از فکر و توان خود سوء استفاده کرد و در برابر پیامبر من ایستاد. پس مرگ بر او باد.
مراد از «وحیداً» در «خلقت وحیداً» یکى از معانى زیر است:
1- «وحید»، صفت مخلوق است، یعنى او تک و تنها و ناتوان ونادار بود و من به او نعمت دادم.
2- «وحید»، صفت خالق است، یعنى من به تنهایى او را آفریدم و اکنون هم خودم به تنهایى به حساب او مىرسم.
پیام ها
1- پایان این جهان و آغاز جهان دیگر، با صدایى وحشتناک و عظیم است. «نقر فى النّاقور»
2- قیامت براى کافران بسیار سخت است و با گذشت زمان هم انسانکافر با آن سختىها خو نمى گیرد و براى او آسان نمىشود. «عسیر... غیر یسیر»
3- خداوند، پیامبرش را دلدارى مى دهد که دشمن را به من واگذار. «ذرنى...»
4- هم اصل آفرینش و هم امور زندگى به دست خداوند است. «خلقت... جعلت»
5 - اگر امروز اموال و فرزندان در اطراف ما هستند، گرفتار غرور نشویم و فراموش نکنیم که روزى، تنها آمده ایم و تنها مى رویم. «خلقت وحیداً»
6- دارایى بشر به اراده و مشیّت خداوند وابسته است، نعمتهاى داده شده را در اثر علم و هنر خود ندانید. «جعلت... مهّدت»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
فَإِذَا نُقِرَ فِى النَّاقُورِ
فَذَ لِکَ یَوْمَئِذٍ یَوْمٌ عَسِیرٌ
عَلَى الْکَافِرِینَ غَیْرُ یَسِیرٍ
ذَرْنِى وَمَنْ خَلَقْتُ وَحِیداً
وَ جَعَلْتُ لَهُ مَالًا مَّمْدُوداً
وَبَنِینَ شُهُوداً
وَ مَهَّدتُّ لَهُ تَمْهِیداً
ترجمه
پس هنگامى که در صور دمیده شود.
پس آن روز، روز سختى است.
بر کافران آسان نیست.
مرا واگذار با آن که خود به تنهایى آفریدم.
و به او مالى پیوسته و در حال فزونى دادم.
و پسرانى که در کنارش حاضرند.
وبراى او اسباب کامیابى را به طور کامل آماده کردم.
«ناقور» چیزى است که براى ایجاد صدا بر آن مى کوبند، همچون طبل و یا در آن مىدمند همچون شیپور و مراد از آن در اینجا همان نفخ در صور است که در آیات دیگر مى فرماید: «فاذا نفخ فى الصور» به نوک پرندگان «منقار» گویند، چون وسیله کوبیدن و سوراخ کردن است و صداى شیپور، گویا گوش را سوراخ مىکند و در مغز فرو مى رود.
در قرآن، به دو نفخ در صور تصریح شده است: نفخه اوّل که در اثر آن همه مى میرند و نفخه دوم که در اثر آن دوباره همه زنده مى شوند.
در نزدیکى مسجدالحرام مرکزى به نام «دارالنّدوه» بود که مشرکان براى مشورت در آن جمع مىشدند. ولید بن مغیره که فردى سرشناس و به داشتن عقل و درایت معروف بود، در مجلسى در آن مرکز گفت: بیایید براى مقابله با محمّد، حرفهاى خود را یکى کنیم و به زائران کعبه درباره محمّد یک پاسخ بدهیم. یک نفر گفت: مىگوییم: محمّد شاعر است، دیگرى گفت: مى گوییم: او کاهن است، سوّمى گفت: مى گوییم: او مجنون است. ولید چهره در هم کشید و گفت: ما شعرهاى بسیارى شنیده ایم امّا سخن محمّد شباهتى به شعر ندارد، و در او اثرى از جنون نیست و کلامش نیز با کاهنان تفاوت دارد. بالاخره تصمیم گرفتند که بگویند: محمّد ساحر است و میان افراد خانواده جدایى مى اندازد و حتّى در یک خانه، کسانى که به او ایمان آورده اند از سایر اعضاى خانواده جدا مى شوند.
در این آیات، خداوند، در مورد ولید مى گوید: من او را آفریدم و به او مال و فرزند بسیار دادم، اما او از فکر و توان خود سوء استفاده کرد و در برابر پیامبر من ایستاد. پس مرگ بر او باد.
مراد از «وحیداً» در «خلقت وحیداً» یکى از معانى زیر است:
1- «وحید»، صفت مخلوق است، یعنى او تک و تنها و ناتوان ونادار بود و من به او نعمت دادم.
2- «وحید»، صفت خالق است، یعنى من به تنهایى او را آفریدم و اکنون هم خودم به تنهایى به حساب او مىرسم.
پیام ها
1- پایان این جهان و آغاز جهان دیگر، با صدایى وحشتناک و عظیم است. «نقر فى النّاقور»
2- قیامت براى کافران بسیار سخت است و با گذشت زمان هم انسانکافر با آن سختىها خو نمى گیرد و براى او آسان نمىشود. «عسیر... غیر یسیر»
3- خداوند، پیامبرش را دلدارى مى دهد که دشمن را به من واگذار. «ذرنى...»
4- هم اصل آفرینش و هم امور زندگى به دست خداوند است. «خلقت... جعلت»
5 - اگر امروز اموال و فرزندان در اطراف ما هستند، گرفتار غرور نشویم و فراموش نکنیم که روزى، تنها آمده ایم و تنها مى رویم. «خلقت وحیداً»
6- دارایى بشر به اراده و مشیّت خداوند وابسته است، نعمتهاى داده شده را در اثر علم و هنر خود ندانید. «جعلت... مهّدت»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
تاکنون نظری ثبت نشده است