- 3012
- 1000
- 1000
- 1000
تفسیر آیه 18 - 21 سوره جن
سخنرانی حجت الاسلام محسن قرائتی با موضوع تفسیر سوره جن- آیه 12 - 21
وَأَنَّ الْمَسَاجِدَ لِلَّهِ فَلَا تَدْعُواْ مَعَ اللَّهِ أَحَداً
وَأَنَّهُ لَمَّا قَامَ عَبْدُ اللَّهِ یَدْعُوهُ کَادُواْ یَکُونُونَ عَلَیْهِ لِبَداً
قُلْ إِنَّمَآ أَدْعُواْ رَبِّى وَلَا أُشْرِکُ بِهِ أَحَداً
قُلْ إِنِّى لَا أَمْلِک لَکُمْ ضَرّاً وَلَا رَشَداً
ترجمه
و اینکه مساجد براى خداوند است پس (در آنها) با خداوند احدى را نخوانید
و اینکه وقتى بنده خدا بر پا ایستاده و او را مىخواند نزدیک بود (جنیان) بر او ازدحام کنند.
بگو: من فقط پروردگارم را مىخوانم و احدى را شریک او نمىگیرم.
بگو: همانا من مالک هیچ سود و زیانى براى شما نیستم.
«مساجد» جمع «مسجد» به معناى محل سجده است.
امام صادق (ع) فرمود: چون یهود و نصارى در مراکز عبادت خود به خدا شرک مىورزیدند، خداوند فرمود: در مساجد اسلامى با خداوند احدى را نخوانید و خدا لعنت کند کسى که به مسجد احترام نگذارد.
«لُبدا» به معناى تراکم اجتماع و ازدحام است.
در جمله «فلا تدعوا مع اللّه احدا» دعا به معناى عبادت است، به دلیل آیه «ادعونى استجب لکم انّ الّذین یستکبرون عن عبادتى» بنابراین خواندن غیر خدا به عنوان عبادت او حرام است، امّا خواندن عادى شرک نیست.
مراد از ازدحام مردم به هنگام عبادت پیامبر که آیه مى فرماید: «لمّا قام عبد اللّه یدعوه کادوا یکونون علیه لبدا»، یا ازدحام مخالفان است براى استهزا و مزاحمت و یا ازدحام عاشقان از جن و انس براى یادگیرى .
اخلاص، زمانى به اوج مىرسد که انسان خودش را نبیند و هر چه هست از او ببیند. در این آیات ابتدا مىفرماید: من احدى را شریک او نمىدانم. سپس مى فرماید: حتّى خودم را مالک چیزى نمىدانم. «لا اشرکُ به احداً... لا املک لکم ضراً و لا رشدا»
جلوه بندگى پیامبر به این است که براى خود نقشى قائل نباشد و هر چه هست از او بداند و بگوید: «لا املک لکم ضراً ولا رشدا»
از آغاز سوره تا اینجا، چهار بار واژه رشد به کار رفته تا هدف گیرى وحى هر لحظه مورد توجه باشد. «یهدى الى الرشد، اراد بهم ربّهم رشداً، تحرّوا رشداً، ضراً ولا رشداً»
مراد از مالک سود و زیان نبودن پیامبر، آن است که آن حضرت در برابر خداوند، به طور مستقل مالک نیست وگرنه در آیات فراوانى براى پیامبر از طرف خداوند نقش مهمى مطرح است. مانند آمرزش خواهى براى مردم: «واستغفر لهم الرّسول لوجدوا اللّه توّابا»، «تعالوا یستغفر لکم رسول اللّه»
نکاتى چند پیرامون مسجد
1. اول بناى روى کره زمین مسجد بود. «انّ اول بیت وضع للناس للذى ببکّة مبارکا»
2. جایگاه مسجد باید از قداستى برخوردار باشد. چنانکه مؤمنان گفتند: بر مزار اصحاب کهف مسجدى بنا مىکنیم: «نتّخذن علیهم مسجداً»
3. اولین کار پیامبر در مدینه، ساختن مسجد بود. «لمسجد اسّس على التقوى من اوّل یوم»
4. بیش از ده مرتبه نام مسجدالحرام در قرآن آمده است.
5. خداوند، مسجد را خانه خود دانسته و برترین مردم، یعنى ابراهیم و اسماعیل، دو پیامبر بزرگ را خادم آن قرار داده است. «طهّرا بیتى»
6. براى حضور در مسجد، سفارش زینت شده است. «خذوا زینتکم عند کلّ مسجد»
7. اگر ساخت مسجد بر اساس تقوا نباشد، و مسجد، عامل تفرقه گردد،باید خراب شود. «مسجداً ضرارا»
8. قداست مسجد تا آنجاست که هر کسى حق ساخت و تعمیر مسجد را ندارد. «ما کان للمشرکین ان یعمروا مساجد اللّه» و این امر، مخصوص مؤمنان متقى است. «انما یعمر مساجد اللّه من آمن باللّه... ولم یخش الاّ اللّه»
9. مسجد و سایر مراکز عبادت یهود و نصارى (دیرها و صومعه ها و معابد) به قدرى ارزش دارد که براى حفظ آنها، باید خون داد. «...لهدّمت صوامع و بیع و صلوات»
10. مسجد آدابى دارد از جمله این که با صداى بلند در آن گفتگو نشود، سخنان باطل مطرح نشود، درباره خرید و فروش صحبتى نشود و از مطالب لغو دورى گردد.
11. براى هر گامى که به سوى مسجد برداشته شود، پاداش است.
12. نشستن در مسجد به انتظار نماز پاداش دارد.
13. مسجدى که در آن نماز خوانده نشود، نزد خدا شکایت مى کند.
14. همسایه مسجد اگر نمازش را در مسجد نخواند، ارزشى ندارد.
15. خداوند به خاطر اهل مسجد، عذاب را از دیگران برطرف مى کند.
16. شخصى از نزد معتصم (خلیفه عباسى) غمناک بر مى گشت و مى گفت: سارقى به سرقت خود اعتراف کرد و خلیفه فقها را جمع کرد و حکم او را پرسید. یکى گفت: دست سارق باید از مچ قطع شود، زیرا در آیه تیمم مى خوانیم: «فامسحوا بوجوهکم و ایدیکم» دیگرى گفت: دست را از آرنج قطع کنید زیرا قرآن در آیه وضو مى فرماید: «و ایدیکم الى المرافق»
آنگاه معتصم که از قبل امام جواد (ع) را دعوت کرده بود، حکم سرقت را از حضرتش پرسید. امام جوادعلیه السلام فرمود: فقط چهار انگشت قطع شود. زیرا قرآن مى فرماید: «وانّ المساجد للّه» جاى سجده مخصوص خدااست و آنچه در سجده روى زمین قرار گیرد، نباید قطع شود. معتصم استدلال امام را پسندید و به نظریه آن حضرت عمل شد.
پیام ها
1- مکانهاى عبادت براى خداست. «انّ المساجد للّه»
2- هفت موضعى که هنگام سجده بر زمین نهاده مىشود مخصوص خداست و سجده براى غیر خدا ممنوع است.«وانّ المساجد للّه»
3- جایى که به قصد مسجد ساخته شد و در آن نماز خوانده شد، احکام ویژهاى پیدا مىکند. «وانّ المساجد للّه فلا تدعوا مع اللّه احدا»
4- از نظر قرآن، برخى مکانها مىتواند قداست مخصوص داشته باشد. «انّ المساجد للّه فلا تدعوا...»
5 - احدى را در کنار خدا و هم ردیف خدا نخوانید. «فلا تدعوا مع اللّه احدا»
6- بندگى خدا، مقدمه تمام کمالات و رسالتهاست. «قام عبداللّه» (عنوان «عبداللّه» را خداوند به پیامبر عطاکرد.)
7- عبادت خداوند، نیاز به قیام و انگیزه و نشاط وتصمیم دارد.«قام عبداللّه»
8 - در برابر پندارهاى باطل، باید با صراحت اعلام موضع کرد. «قل انّما ادعوا ربّى»
9- دعایى ارزش دارد که خالصانه باشد. «ادعوا ربّى ولا اشرک به احدا»
10- کسى که دیگران را به اخلاص فرا مىخواند باید خودش مخلص باشد. «فلا تدعوا مع اللّه احدا... انّما ادعوا ربّى ولا اشرک به احدا»
11- در کنار توحید، نفى شرک لازم است. «ادعوا ربّى ولا اشرک به احدا»
12- سود واقعى در گرو هدایت است و کسى که راه رشد را نپذیرد ضرر کرده است. آرى در برابر رشد چیزى جز ضرر نیست. «ضراً و لا رشداً»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
وَأَنَّ الْمَسَاجِدَ لِلَّهِ فَلَا تَدْعُواْ مَعَ اللَّهِ أَحَداً
وَأَنَّهُ لَمَّا قَامَ عَبْدُ اللَّهِ یَدْعُوهُ کَادُواْ یَکُونُونَ عَلَیْهِ لِبَداً
قُلْ إِنَّمَآ أَدْعُواْ رَبِّى وَلَا أُشْرِکُ بِهِ أَحَداً
قُلْ إِنِّى لَا أَمْلِک لَکُمْ ضَرّاً وَلَا رَشَداً
ترجمه
و اینکه مساجد براى خداوند است پس (در آنها) با خداوند احدى را نخوانید
و اینکه وقتى بنده خدا بر پا ایستاده و او را مىخواند نزدیک بود (جنیان) بر او ازدحام کنند.
بگو: من فقط پروردگارم را مىخوانم و احدى را شریک او نمىگیرم.
بگو: همانا من مالک هیچ سود و زیانى براى شما نیستم.
«مساجد» جمع «مسجد» به معناى محل سجده است.
امام صادق (ع) فرمود: چون یهود و نصارى در مراکز عبادت خود به خدا شرک مىورزیدند، خداوند فرمود: در مساجد اسلامى با خداوند احدى را نخوانید و خدا لعنت کند کسى که به مسجد احترام نگذارد.
«لُبدا» به معناى تراکم اجتماع و ازدحام است.
در جمله «فلا تدعوا مع اللّه احدا» دعا به معناى عبادت است، به دلیل آیه «ادعونى استجب لکم انّ الّذین یستکبرون عن عبادتى» بنابراین خواندن غیر خدا به عنوان عبادت او حرام است، امّا خواندن عادى شرک نیست.
مراد از ازدحام مردم به هنگام عبادت پیامبر که آیه مى فرماید: «لمّا قام عبد اللّه یدعوه کادوا یکونون علیه لبدا»، یا ازدحام مخالفان است براى استهزا و مزاحمت و یا ازدحام عاشقان از جن و انس براى یادگیرى .
اخلاص، زمانى به اوج مىرسد که انسان خودش را نبیند و هر چه هست از او ببیند. در این آیات ابتدا مىفرماید: من احدى را شریک او نمىدانم. سپس مى فرماید: حتّى خودم را مالک چیزى نمىدانم. «لا اشرکُ به احداً... لا املک لکم ضراً و لا رشدا»
جلوه بندگى پیامبر به این است که براى خود نقشى قائل نباشد و هر چه هست از او بداند و بگوید: «لا املک لکم ضراً ولا رشدا»
از آغاز سوره تا اینجا، چهار بار واژه رشد به کار رفته تا هدف گیرى وحى هر لحظه مورد توجه باشد. «یهدى الى الرشد، اراد بهم ربّهم رشداً، تحرّوا رشداً، ضراً ولا رشداً»
مراد از مالک سود و زیان نبودن پیامبر، آن است که آن حضرت در برابر خداوند، به طور مستقل مالک نیست وگرنه در آیات فراوانى براى پیامبر از طرف خداوند نقش مهمى مطرح است. مانند آمرزش خواهى براى مردم: «واستغفر لهم الرّسول لوجدوا اللّه توّابا»، «تعالوا یستغفر لکم رسول اللّه»
نکاتى چند پیرامون مسجد
1. اول بناى روى کره زمین مسجد بود. «انّ اول بیت وضع للناس للذى ببکّة مبارکا»
2. جایگاه مسجد باید از قداستى برخوردار باشد. چنانکه مؤمنان گفتند: بر مزار اصحاب کهف مسجدى بنا مىکنیم: «نتّخذن علیهم مسجداً»
3. اولین کار پیامبر در مدینه، ساختن مسجد بود. «لمسجد اسّس على التقوى من اوّل یوم»
4. بیش از ده مرتبه نام مسجدالحرام در قرآن آمده است.
5. خداوند، مسجد را خانه خود دانسته و برترین مردم، یعنى ابراهیم و اسماعیل، دو پیامبر بزرگ را خادم آن قرار داده است. «طهّرا بیتى»
6. براى حضور در مسجد، سفارش زینت شده است. «خذوا زینتکم عند کلّ مسجد»
7. اگر ساخت مسجد بر اساس تقوا نباشد، و مسجد، عامل تفرقه گردد،باید خراب شود. «مسجداً ضرارا»
8. قداست مسجد تا آنجاست که هر کسى حق ساخت و تعمیر مسجد را ندارد. «ما کان للمشرکین ان یعمروا مساجد اللّه» و این امر، مخصوص مؤمنان متقى است. «انما یعمر مساجد اللّه من آمن باللّه... ولم یخش الاّ اللّه»
9. مسجد و سایر مراکز عبادت یهود و نصارى (دیرها و صومعه ها و معابد) به قدرى ارزش دارد که براى حفظ آنها، باید خون داد. «...لهدّمت صوامع و بیع و صلوات»
10. مسجد آدابى دارد از جمله این که با صداى بلند در آن گفتگو نشود، سخنان باطل مطرح نشود، درباره خرید و فروش صحبتى نشود و از مطالب لغو دورى گردد.
11. براى هر گامى که به سوى مسجد برداشته شود، پاداش است.
12. نشستن در مسجد به انتظار نماز پاداش دارد.
13. مسجدى که در آن نماز خوانده نشود، نزد خدا شکایت مى کند.
14. همسایه مسجد اگر نمازش را در مسجد نخواند، ارزشى ندارد.
15. خداوند به خاطر اهل مسجد، عذاب را از دیگران برطرف مى کند.
16. شخصى از نزد معتصم (خلیفه عباسى) غمناک بر مى گشت و مى گفت: سارقى به سرقت خود اعتراف کرد و خلیفه فقها را جمع کرد و حکم او را پرسید. یکى گفت: دست سارق باید از مچ قطع شود، زیرا در آیه تیمم مى خوانیم: «فامسحوا بوجوهکم و ایدیکم» دیگرى گفت: دست را از آرنج قطع کنید زیرا قرآن در آیه وضو مى فرماید: «و ایدیکم الى المرافق»
آنگاه معتصم که از قبل امام جواد (ع) را دعوت کرده بود، حکم سرقت را از حضرتش پرسید. امام جوادعلیه السلام فرمود: فقط چهار انگشت قطع شود. زیرا قرآن مى فرماید: «وانّ المساجد للّه» جاى سجده مخصوص خدااست و آنچه در سجده روى زمین قرار گیرد، نباید قطع شود. معتصم استدلال امام را پسندید و به نظریه آن حضرت عمل شد.
پیام ها
1- مکانهاى عبادت براى خداست. «انّ المساجد للّه»
2- هفت موضعى که هنگام سجده بر زمین نهاده مىشود مخصوص خداست و سجده براى غیر خدا ممنوع است.«وانّ المساجد للّه»
3- جایى که به قصد مسجد ساخته شد و در آن نماز خوانده شد، احکام ویژهاى پیدا مىکند. «وانّ المساجد للّه فلا تدعوا مع اللّه احدا»
4- از نظر قرآن، برخى مکانها مىتواند قداست مخصوص داشته باشد. «انّ المساجد للّه فلا تدعوا...»
5 - احدى را در کنار خدا و هم ردیف خدا نخوانید. «فلا تدعوا مع اللّه احدا»
6- بندگى خدا، مقدمه تمام کمالات و رسالتهاست. «قام عبداللّه» (عنوان «عبداللّه» را خداوند به پیامبر عطاکرد.)
7- عبادت خداوند، نیاز به قیام و انگیزه و نشاط وتصمیم دارد.«قام عبداللّه»
8 - در برابر پندارهاى باطل، باید با صراحت اعلام موضع کرد. «قل انّما ادعوا ربّى»
9- دعایى ارزش دارد که خالصانه باشد. «ادعوا ربّى ولا اشرک به احدا»
10- کسى که دیگران را به اخلاص فرا مىخواند باید خودش مخلص باشد. «فلا تدعوا مع اللّه احدا... انّما ادعوا ربّى ولا اشرک به احدا»
11- در کنار توحید، نفى شرک لازم است. «ادعوا ربّى ولا اشرک به احدا»
12- سود واقعى در گرو هدایت است و کسى که راه رشد را نپذیرد ضرر کرده است. آرى در برابر رشد چیزى جز ضرر نیست. «ضراً و لا رشداً»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
تاکنون نظری ثبت نشده است