- 5483
- 1000
- 1000
- 1000
تفسیر آیه 19 - 25 سوره الرحمن
سخنرانی حجت الاسلام محسن قرائتی با موضوع تفسیر سوره الرحمن- آیه 19 - 25
مَرَجَ الْبَحْرَیْنِ یَلْتَقِیَانِ
بَیْنَهُمَا بَرْزَخٌ لَّا یَبْغِیَانِ
فَبِأَىِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ
یَخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَالْمَرْجَانُ
فَبِأَىِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ
وَلَهُ الْجَوَارِ الْمُنشَئَاتُ فِى الْبَحْرِ کَالْأَعْلاَمِ
فَبِأَىِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ
ترجمه
دو دریا(ى شور و شیرین) را روان ساخت که به هم مى رسند.
(اما) میان آن دو فاصله اى قرار داد که به هم تجاوز نکنند.
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را انکار مى کنید؟
از هر دو (دریا)، مروارید و مرجان بیرون مى آید،
پس کدام یک ازنعمتهاى پروردگارتان را انکار مى کنید؟
و در دریا، کشتىهاى ساخته شده همانند کوه، براى اوست.
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را انکار مىکنید؟
«مرج» به معناى رها ساختن است و «برزخ» به حدّ فاصل میان دو چیز گفته مى شود. «لؤلؤ» به معناى مرواریدى است که درون صدف پرورش یابد و «مرجان»، هم به مرواریدهاى کوچک گفته مى شود و هم نوعى حیوان دریایى که شبیه شاخه درخت است و صیّادان آن را صید مى کنند.
«بحر» به آب زیاد گفته مى شود، خواه دریا باشد یا رودخانه و مقصود از «بحرَین»، آبهاى شور و شیرین است. معمولاً آب رودخانه ها شیرین و آب دریاها شور است. چنانکه در آیات دیگر مىفرماید: «مایستوى البحران هذا عذبٌ فرات سائغ شرابه و هذا مِلح اُجاج» دو دریا یکسان نیستند، یکى آبش گوارا، شیرین و نوشیدنش خوشگوار است و یکى شور و تلخ است. آب شور براى حفظ حیات جانداران دریایى است و آب شیرین براى حفظ حیات نباتات، گیاهان، انسانها و حیوانات که در خشکى زندگى مى کنند.
عبارتِ «مرَج البحرین» دو بار در قرآن آمده است: یک بار در سوره فرقان آیه 53 و یک بار در این سوره. در آنجا ابتدا از جهاد بزرگ با کفار سخن مى گوید. «لاتطع الکافرین و جاهدهم به جهاداً کبیراً» و به دنبال آن مىفرماید: «مرج البحرین هذا عذب فرات و هذا مِلحٌ اُجاج جَعَل بینهما برزخاً و حِجراً محجورا» ولى در این سوره، ابتدا سخن از میزان و حساب و عدل است، «وضع المیزان - اقیموا الوزن - لاتخسروا المیزان»، و پس از آن مىفرماید: «مرج البحرین یلتقیان . بینهما برزخ لا یبغیان» یعنى آب شور و شیرین به هم تجاوز نمىکنند، زیرا عدم تجاوز با عدل تناسب بیشترى دارد. به دنبال آن مىفرماید: «یخرج منهما اللؤلؤ و المرجان» آرى اگر عدالت بود و تجاوزگرى نبود، زیبایىها پیدا مى شوند.
دین اسلام، دین فطرى است و خداوند گرایشها و نیازهاى فطرى بشر را تأمین کرده است، که یکى از آنها گرایش به زیبایى و زینت است. آن هم گوهرى گرانبها همچون مروارید که از دریا استخراج مى شود.
قرآن، در بیان سایر نعمتها کلمه «لَه» را بکار نبرد، ولى در مورد کشتى فرمود: «و له الجوار» شاید به خاطر آن باشد تا بگوید ساخته دست شما نیز از اوست. زیرا فکر و طرح و قدرت جسمى شما براى ساخت و مواد و آثار آنها همگى از اوست.
هنگامى که امام على (ع) این آیات را تلاوت فرمود: «یخرج منهما اللؤلؤ و المرجان» از آن حضرت پرسیدند: پس چرا شما از این نعمتها استفاده نمى کنید؟ آن حضرت فرمود: خداوند بر رهبران عادل واجب کرده که زندگى خود را چنان ساده و تنگ بگیرند که فقر بر فقرا سخت نباشد.
امام صادق (ع) در تفسیر آیه «مرج البحرین یلتقیان» فرمود: «علىّ و فاطمة بحران عمیقان، لایبغى احدهما على صاحبه، یخرج منهما اللؤلؤ و المرجان، الحسن و الحسین»( على و فاطمه دو دریاى عمیق اند که هیچیک بر دیگر تجاوز نمى کند و از این دو دریا، لؤلؤ و مرجانى چون حسن (ع) و حسین (ع) خارج مى شود.
پیام ها
1- هستى کلاس توحید است؛ آسمان و زمین و دریایش. «و السّماء رفعها... والارض وضعها... مرج البحرین...»
2- دریا، براى همه انسانها و جنّیان نعمت است، گرچه همه در کنار دریا زندگى نمى کنند. «مرج البحرین... فباىّ آلاء ربّکما»
3- آثار قدرت خدا و برترى اراده او بر همه چیز هویداست. آب دریاى شور با آب دریاى شیرین تلاقى و برخورد مىکند، از کنار هم مى گذرند و در یکدیگر داخل نمى شوند. «بینهما برزخ لایبغیان»
4- بهره بردارى از نعمتها، نیاز به تلاش و کوشش دارد. «یخرج منهما اللؤلؤ...»
5 - آب و خاک، بستر و منبع تأمین نیازهاى بشر است. «فیها فاکهة و النخل... و الحب ذو العصف...یخرج منهما اللؤلؤ و المرجان»
6- نقش دریا در حمل و نقل مسافر و بار، به عنوان معبرى رایگان و آماده و وسیع و گسترده، از دیرباز مورد توجّه بشر بوده است و خداوند در این آیات، انسان را به آن توجّه مى دهد. «الجوار المنشئات فى البحر کالاعلام»
7- نعمت دریا و آفریده هاى آن، از نعمتهاى بزرگى است که خداوند، تکذیب کننده آن را سرزنش مىکند. جمله «فباىّ آلاء ربّکما تکذّبان» سه بار در این آیات تکرار شده است.
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
مَرَجَ الْبَحْرَیْنِ یَلْتَقِیَانِ
بَیْنَهُمَا بَرْزَخٌ لَّا یَبْغِیَانِ
فَبِأَىِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ
یَخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَالْمَرْجَانُ
فَبِأَىِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ
وَلَهُ الْجَوَارِ الْمُنشَئَاتُ فِى الْبَحْرِ کَالْأَعْلاَمِ
فَبِأَىِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ
ترجمه
دو دریا(ى شور و شیرین) را روان ساخت که به هم مى رسند.
(اما) میان آن دو فاصله اى قرار داد که به هم تجاوز نکنند.
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را انکار مى کنید؟
از هر دو (دریا)، مروارید و مرجان بیرون مى آید،
پس کدام یک ازنعمتهاى پروردگارتان را انکار مى کنید؟
و در دریا، کشتىهاى ساخته شده همانند کوه، براى اوست.
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را انکار مىکنید؟
«مرج» به معناى رها ساختن است و «برزخ» به حدّ فاصل میان دو چیز گفته مى شود. «لؤلؤ» به معناى مرواریدى است که درون صدف پرورش یابد و «مرجان»، هم به مرواریدهاى کوچک گفته مى شود و هم نوعى حیوان دریایى که شبیه شاخه درخت است و صیّادان آن را صید مى کنند.
«بحر» به آب زیاد گفته مى شود، خواه دریا باشد یا رودخانه و مقصود از «بحرَین»، آبهاى شور و شیرین است. معمولاً آب رودخانه ها شیرین و آب دریاها شور است. چنانکه در آیات دیگر مىفرماید: «مایستوى البحران هذا عذبٌ فرات سائغ شرابه و هذا مِلح اُجاج» دو دریا یکسان نیستند، یکى آبش گوارا، شیرین و نوشیدنش خوشگوار است و یکى شور و تلخ است. آب شور براى حفظ حیات جانداران دریایى است و آب شیرین براى حفظ حیات نباتات، گیاهان، انسانها و حیوانات که در خشکى زندگى مى کنند.
عبارتِ «مرَج البحرین» دو بار در قرآن آمده است: یک بار در سوره فرقان آیه 53 و یک بار در این سوره. در آنجا ابتدا از جهاد بزرگ با کفار سخن مى گوید. «لاتطع الکافرین و جاهدهم به جهاداً کبیراً» و به دنبال آن مىفرماید: «مرج البحرین هذا عذب فرات و هذا مِلحٌ اُجاج جَعَل بینهما برزخاً و حِجراً محجورا» ولى در این سوره، ابتدا سخن از میزان و حساب و عدل است، «وضع المیزان - اقیموا الوزن - لاتخسروا المیزان»، و پس از آن مىفرماید: «مرج البحرین یلتقیان . بینهما برزخ لا یبغیان» یعنى آب شور و شیرین به هم تجاوز نمىکنند، زیرا عدم تجاوز با عدل تناسب بیشترى دارد. به دنبال آن مىفرماید: «یخرج منهما اللؤلؤ و المرجان» آرى اگر عدالت بود و تجاوزگرى نبود، زیبایىها پیدا مى شوند.
دین اسلام، دین فطرى است و خداوند گرایشها و نیازهاى فطرى بشر را تأمین کرده است، که یکى از آنها گرایش به زیبایى و زینت است. آن هم گوهرى گرانبها همچون مروارید که از دریا استخراج مى شود.
قرآن، در بیان سایر نعمتها کلمه «لَه» را بکار نبرد، ولى در مورد کشتى فرمود: «و له الجوار» شاید به خاطر آن باشد تا بگوید ساخته دست شما نیز از اوست. زیرا فکر و طرح و قدرت جسمى شما براى ساخت و مواد و آثار آنها همگى از اوست.
هنگامى که امام على (ع) این آیات را تلاوت فرمود: «یخرج منهما اللؤلؤ و المرجان» از آن حضرت پرسیدند: پس چرا شما از این نعمتها استفاده نمى کنید؟ آن حضرت فرمود: خداوند بر رهبران عادل واجب کرده که زندگى خود را چنان ساده و تنگ بگیرند که فقر بر فقرا سخت نباشد.
امام صادق (ع) در تفسیر آیه «مرج البحرین یلتقیان» فرمود: «علىّ و فاطمة بحران عمیقان، لایبغى احدهما على صاحبه، یخرج منهما اللؤلؤ و المرجان، الحسن و الحسین»( على و فاطمه دو دریاى عمیق اند که هیچیک بر دیگر تجاوز نمى کند و از این دو دریا، لؤلؤ و مرجانى چون حسن (ع) و حسین (ع) خارج مى شود.
پیام ها
1- هستى کلاس توحید است؛ آسمان و زمین و دریایش. «و السّماء رفعها... والارض وضعها... مرج البحرین...»
2- دریا، براى همه انسانها و جنّیان نعمت است، گرچه همه در کنار دریا زندگى نمى کنند. «مرج البحرین... فباىّ آلاء ربّکما»
3- آثار قدرت خدا و برترى اراده او بر همه چیز هویداست. آب دریاى شور با آب دریاى شیرین تلاقى و برخورد مىکند، از کنار هم مى گذرند و در یکدیگر داخل نمى شوند. «بینهما برزخ لایبغیان»
4- بهره بردارى از نعمتها، نیاز به تلاش و کوشش دارد. «یخرج منهما اللؤلؤ...»
5 - آب و خاک، بستر و منبع تأمین نیازهاى بشر است. «فیها فاکهة و النخل... و الحب ذو العصف...یخرج منهما اللؤلؤ و المرجان»
6- نقش دریا در حمل و نقل مسافر و بار، به عنوان معبرى رایگان و آماده و وسیع و گسترده، از دیرباز مورد توجّه بشر بوده است و خداوند در این آیات، انسان را به آن توجّه مى دهد. «الجوار المنشئات فى البحر کالاعلام»
7- نعمت دریا و آفریده هاى آن، از نعمتهاى بزرگى است که خداوند، تکذیب کننده آن را سرزنش مىکند. جمله «فباىّ آلاء ربّکما تکذّبان» سه بار در این آیات تکرار شده است.
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
تاکنون نظری ثبت نشده است