- 2058
- 1000
- 1000
- 1000
تفسیر آیه 28 - 30 سوره ذاریات
سخنرانی حجت الاسلام محسن قرائتی با موضوع تفسیر سوره ذاریات- آیه28 - 30
فَأَوْجَسَ مِنْهُمْ خِیفَةً قَالُواْ لَا تَخَفْ وَبَشَّرُوهُ بِغُلاَمٍ عَلِیمٍ
فَأَقْبَلَتِ امْرَأَتُهُ فِى صَرَّةٍ فَصَکَّتْ وَجْهَهَا وَقَالَتْ عَجُوزٌ عَقِیمٌ
قَالُواْ کَذَلِکِ قَالَ رَبُّکِ إِنَّهُ هُوَ الْحَکِیمُ الْعَلِیمُ
ترجمه
پس ابراهیم از (غذا نخوردن) مهمانان در درون خود احساس ترس کرد، آنان به او گفتند: نترس (ما فرشتگان الهى هستیم) وآنگاه او را به نوجوانى دانا بشارت دادند.
پس همسر ابراهیم (با شنیدن مژده فرزند) فریادکنان پیش آمد و به صورت خود زد و گفت: پیرزنى نازا (چگونه صاحب فرزند شود)؟!
(فرشتگان به ابراهیم) گفتند: پروردگار تو اینگونه گفته والبتّه او حکیم و داناست.
«أوجس» از «ایجاس» به معناى احساس امرى در درون است. «خیفة» از «خوف» به معناى ترس است و تنوین آن، تنویع و براى بیان نوع است، یعنى نوعى ترس ابراهیم را فرا گرفت. «صرّة» در اینجا به معناى داد و فریاد است. «صکّ» به معناى ضربه محکم و سیلى، «عجوز» به معناى عاجز و پیر و «عقیم» به معناى نازا است.
ساره، همسر اول حضرت ابراهیم نازا بود و لذا ابراهیم، هاجر را به همسرى گرفت. امّا خداوند به هنگام پیرى این زن، بشارت فرزند به او مىدهد و او که پذیرش چنین امرى برایش مشکل است، ناله و فریاد بر مى آورد که من در جوانى نازا بودم، اکنون که پیر شدهام و به طور طبیعى هیچ زمینهاى براى فرزنددار شدنم نیست، چگونه فرزنددار شوم؟!
این آیات مربوط به فرزنددار شدن حضرت ابراهیم از طریق ساره و منظور از «غلام علیم» اسحاق است. البتّه در آیه 101 سوره صافّات، بشارت تولّد اسماعیل از طریق هاجر، با تعبیر «غلام حلیم» آمده است.
آن ترسى مورد انتقاد است که ترس از دشمن و در جبهه گیرى مقابل کفر باشد وگرنه ترس و نگرانى طبیعى که براى هر انسانى به طور ناخود آگاه پیدا مىشود، براى انبیا عیب نیست.
پیام ها
1- روحیات و رفتار خوشایند و ناخوشایند مهمان باید مورد توجه میزبان باشد. «فاوجس منهم خیفة»
2- انبیا از جنس بشر بوده اند و مثل سایر مردم گاهى ترس و نگرانى هایى پیدا مى کردند. «فاوجس منهم خیفة» (نخوردن غذا نشانه به اصطلاح نمکگیر نشدن و نوعى دشمنى است)
3- هر رفتار و حرکتى هرچند ساده و کم اهمیّت (همچون غذا نخوردن)، اگر موجب نگرانى دیگران شود، باید به نوعى جبران شود تا نگرانى برطرف گردد. «ألا تأکلون - فاوجس منهم خیفة - لاتخف و بشّروه»
4- کمال فرزند، به علم و دانش است. «بغلام علیم»
5 - انبیا، گاهى از طریق فرشتگان از آینده با خبر مى شدند. «بشّروه بغلام علیم»
6- زن، موجودى احساسى و عاطفى است و در مقابل آنچه مى شنود معمولاً خیلى زود عکس العمل نشان مىدهد. «فى صرّة فصکّت»
7- مرد نباید مانع بروز احساسات طبیعى زن شود. «فى صرّة فصکّت» (حضرت ابراهیم مانع ابراز احساسات همسرش نشد)
8 - قدرت خداوند محدودیّت ندارد. از پیرمرد و پیرزنى نازا، فرزندى با استعداد به دنیا مى آورد. «غلام علیم... عجوز عقیم»
9- اراده خداوند، بر عوامل طبیعى حاکم است. «قالوا کذلک...»
10- دادن ها و ندادن هاى الهى، همه عالمانه و حکیمانه است. «انه هو الحکیم العلیم» (خداوند در جوانى به ابراهیم و همسرش فرزند نمى دهد و در پیرى، پسرى مى دهد که پیامبر مى شود.)
منبعک پایگاه درس هایی از قرآن
فَأَوْجَسَ مِنْهُمْ خِیفَةً قَالُواْ لَا تَخَفْ وَبَشَّرُوهُ بِغُلاَمٍ عَلِیمٍ
فَأَقْبَلَتِ امْرَأَتُهُ فِى صَرَّةٍ فَصَکَّتْ وَجْهَهَا وَقَالَتْ عَجُوزٌ عَقِیمٌ
قَالُواْ کَذَلِکِ قَالَ رَبُّکِ إِنَّهُ هُوَ الْحَکِیمُ الْعَلِیمُ
ترجمه
پس ابراهیم از (غذا نخوردن) مهمانان در درون خود احساس ترس کرد، آنان به او گفتند: نترس (ما فرشتگان الهى هستیم) وآنگاه او را به نوجوانى دانا بشارت دادند.
پس همسر ابراهیم (با شنیدن مژده فرزند) فریادکنان پیش آمد و به صورت خود زد و گفت: پیرزنى نازا (چگونه صاحب فرزند شود)؟!
(فرشتگان به ابراهیم) گفتند: پروردگار تو اینگونه گفته والبتّه او حکیم و داناست.
«أوجس» از «ایجاس» به معناى احساس امرى در درون است. «خیفة» از «خوف» به معناى ترس است و تنوین آن، تنویع و براى بیان نوع است، یعنى نوعى ترس ابراهیم را فرا گرفت. «صرّة» در اینجا به معناى داد و فریاد است. «صکّ» به معناى ضربه محکم و سیلى، «عجوز» به معناى عاجز و پیر و «عقیم» به معناى نازا است.
ساره، همسر اول حضرت ابراهیم نازا بود و لذا ابراهیم، هاجر را به همسرى گرفت. امّا خداوند به هنگام پیرى این زن، بشارت فرزند به او مىدهد و او که پذیرش چنین امرى برایش مشکل است، ناله و فریاد بر مى آورد که من در جوانى نازا بودم، اکنون که پیر شدهام و به طور طبیعى هیچ زمینهاى براى فرزنددار شدنم نیست، چگونه فرزنددار شوم؟!
این آیات مربوط به فرزنددار شدن حضرت ابراهیم از طریق ساره و منظور از «غلام علیم» اسحاق است. البتّه در آیه 101 سوره صافّات، بشارت تولّد اسماعیل از طریق هاجر، با تعبیر «غلام حلیم» آمده است.
آن ترسى مورد انتقاد است که ترس از دشمن و در جبهه گیرى مقابل کفر باشد وگرنه ترس و نگرانى طبیعى که براى هر انسانى به طور ناخود آگاه پیدا مىشود، براى انبیا عیب نیست.
پیام ها
1- روحیات و رفتار خوشایند و ناخوشایند مهمان باید مورد توجه میزبان باشد. «فاوجس منهم خیفة»
2- انبیا از جنس بشر بوده اند و مثل سایر مردم گاهى ترس و نگرانى هایى پیدا مى کردند. «فاوجس منهم خیفة» (نخوردن غذا نشانه به اصطلاح نمکگیر نشدن و نوعى دشمنى است)
3- هر رفتار و حرکتى هرچند ساده و کم اهمیّت (همچون غذا نخوردن)، اگر موجب نگرانى دیگران شود، باید به نوعى جبران شود تا نگرانى برطرف گردد. «ألا تأکلون - فاوجس منهم خیفة - لاتخف و بشّروه»
4- کمال فرزند، به علم و دانش است. «بغلام علیم»
5 - انبیا، گاهى از طریق فرشتگان از آینده با خبر مى شدند. «بشّروه بغلام علیم»
6- زن، موجودى احساسى و عاطفى است و در مقابل آنچه مى شنود معمولاً خیلى زود عکس العمل نشان مىدهد. «فى صرّة فصکّت»
7- مرد نباید مانع بروز احساسات طبیعى زن شود. «فى صرّة فصکّت» (حضرت ابراهیم مانع ابراز احساسات همسرش نشد)
8 - قدرت خداوند محدودیّت ندارد. از پیرمرد و پیرزنى نازا، فرزندى با استعداد به دنیا مى آورد. «غلام علیم... عجوز عقیم»
9- اراده خداوند، بر عوامل طبیعى حاکم است. «قالوا کذلک...»
10- دادن ها و ندادن هاى الهى، همه عالمانه و حکیمانه است. «انه هو الحکیم العلیم» (خداوند در جوانى به ابراهیم و همسرش فرزند نمى دهد و در پیرى، پسرى مى دهد که پیامبر مى شود.)
منبعک پایگاه درس هایی از قرآن
تاکنون نظری ثبت نشده است