display result search
منو
تفسیر آیه 38 و 39 سوره شوری

تفسیر آیه 38 و 39 سوره شوری

  • 1 تعداد قطعات
  • 16 دقیقه مدت قطعه
  • 281 دریافت شده
سخنرانی حجت الاسلام محسن قرائتی با موضوع تفسیر سوره شوری - آیه 38 و 39

وَالَّذِینَ اسْتَجَابُواْ لِرَبِّهِمْ وَأَقَامُواْ الصَّلَاةَ وَأَمْرُهُمْ شُورَى‏ بَیْنَهُمْ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنفِقُونَ‏

وَالَّذِینَ إِذَ آ أَصَابَهُمُ الْبَغْىُ هُمْ یَنتَصِرُونَ‏

ترجمه
و کسانى که دعوت پروردگارشان را اجابت کرده و نماز را بر پا داشته و کارشان با مشورت میانشان انجام مى‏ گیرد و از آنچه روزی شان داده‏ ایم انفاق مى‏ کنند.
و کسانى که هرگاه به آنان ستمى رسد (تسلیم نمى‏ شوند و) یارى مى‏ طلبند.


طلحه و زبیر به حضرت على (ع) گفتند: ما به شرطى با تو هستیم که در هر کار با ما مشورت کنى، زیرا حساب ما از دیگران جداست، حضرت فرمودند: «نظرتُ فى کتاب اللّه و سنّة رسوله فامضیت ما دلاّنى علیه و اتبعته و لم احتج الى آرائکما فیه ولا رأى غیرکما ولو وقع حکم لیس فى کتاب اللّه بیانه ولا فى السنّة برهانه و احتیج الى المشاورة فیه لشاورتکما فیه» من در کتاب خدا و سنّت رسول او نگاه مى‏کنم هر چه بود پیروى مى‏کنم و نیازى به رأى و مشورت شما و دیگران ندارم ولى هرگاه امرى بود که در کتاب و سنّت برهانى بر آن نداشتم و نیاز به مشورت بود با شما مشورت خواهم کرد.
در آیه 38، نظام شورى‏ براى اداره امور جامعه مورد تأکید قرار گرفته و به همین جهت این سوره شورى نام گرفته است. ما نیز به همین مناسبت، بخشى از روایات در باب مشورت و شورى را در اینجا مى ‏آوریم.
«شاور العلماء الصالحین» با دانشمندان وارسته مشورت کن.
«واجعل مشورتک من یخاف اللّه» در مشورت خود کسانى را قرار ده که خدا ترس باشند.
«شاور المتّقین الّذین یؤثرون الاخرة على الدنیا» با اهل تقوى که معاد را بر معاش ترجیح مى‏دهند مشورت نما.
«خیر من شاورت ذوى النهى والعلم و اولوا التجارب و الحزم» با عقلایى که داراى علم و تجربه هستند مشورت کن.
«لا تدخلّن فى مشورتک بخیلاً و لا جباناً و لا حریصا» با افراد بخیل و ترسو و حریص مشورت مکن.
«رأى الرجل على قدر تجربته» ارزش هر رأى به مقدار تجربه صاحب رأى است.
«أن یکون حرّاً متدیّناً صدیّقاً و ان تطلعه على سرّک» با افرادى مشورت کن که راستگو باشند و وابستگى نداشته باشند و او را بر راز خود آگاه کن تا بتواند رأى جامع و کامل ارائه دهد.
«مشاورة العاقل الناصح رشد و یمن و توفیق من اللّه» در مشورت با عاقل خیرخواه رشد و برکت و توفیق الهى است.
«شاور فى امورک من فیه خمس خصال...» در کارهاى خود با کسى مشورت کن که در او پنج خصلت باشد: عقل، علم، تجربه، خیرخواهى و تقوا.
سؤال: چرا در نامه 31 نهج البلاغه از مشورت با زنان نهى شده است؟
پاسخ: مشورت تابع جنسیّت نیست، بلکه تابع معیار و ملاک است. امام على (ع) مى‏ فرماید: «فانّ رأیهن الى افن»، چون زن عاطفى و احساساتى است، معمولاً رأى و نظر او استدلالى نیست. لذا در حدیث دیگرى مى‏ فرماید: هرگاه تجربه‏اى از عقل و کمال یک زن داشتید، با او مشورت کنید. بنابراین دلیل نهى از مشورت با زنان، سستى رأى بوده است و هرگاه مردى نیز این گونه باشد نباید مورد مشورت قرار گیرد.
سؤال: با اینکه قرآن مى ‏فرماید: اکثر مردم اهل اندیشه نیستند، «اکثرهم لا یعقلون»، «اکثرهم لا یعلمون»، بسیارى از آنان فاسقند، «اکثرهم فاسقون» و بسیارى در برابر حقّ تسلیم نیستند، «اکثرهم للحق کارهون» پس سفارش به مشورت براى چیست؟
پاسخ: قرآن اکثریّتِ مردمى را در نظر دارد که گرفتار شرک و فساد و هوس هستند و هرگز مرادش «اکثر المتّقین» و «اکثر المؤمنین» نیست.
فواید مشورت:
- احتمال خطا را کم مى‏کند.
- استعدادها را شکوفا مى‏ کند.
- مانع استبداد مى‏شود.
- مانع حسادت دیگران است. اگر با مشورت کامیاب شدیم چون دیگران رشد ما را در اثر فکر و مشورت خودشان مى‏ دانند نسبت به ما حسادت نمى‏ورزند. فرزندى که رشد مى‏ کند هرگز پدرش به او حسادت نمى‏ورزد، چون رشد او را بازتابى از رشد خود مى‏ داند.
- امداد الهى را به دنبال دارد، در فرهنگ دینى ماست که «یداللّه مع الجماعه»
- استفاده از آراى دیگران طرح را پخته و جامع مى‏کند. «من شاور الرجال شارک فى عقولها»
- مشورت نوعى احترام به مردم است، ممکن است در مشورت حرف تازه‏اى به دست نیاید ولى احترام به شخصیّت مردم است.
- وسیله شناخت دیگران است. تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد با مشورت مى‏توان درجه علمى و فکرى و تعهّد و برنامه ریزى افراد را شناخت.
سؤال: آیا مشورت پیامبر با مردم جنبه ظاهرى داشت؟
پاسخ: هرگز، زیرا اگر مشورت مى‏فرمود و خلاف آن را انجام مى‏ داد نه تنها به امّت احترام نگذاشته بود، بلکه به نوعى روح آنان را جریحه ‏دار مى ‏کرد.
پیامبر اکرم‏ در جنگ‏هاى بدر، اُحد، خندق، حدیبیه، جنگ با بنى‏قریظه و بنى‏نظیر و فتح مکّه و جنگ تبوک با مسلمانان مشورت فرمود.
مشورت در مسائلى است که مربوط به مردم باشد، ولى در امورى که مربوط به خداوند است نظیر بعثت، امامت و عبادت، جاى مشورت نیست. نماز پیمان الهى است، «الصلاة عهد اللّه» عهد خدا را باید انجام داد و نیازى به مشورت ندارد. امامت و رهبرى امّت نیز عهد الهى است، زیرا همین که حضرت ابراهیم از خداوند درخواست کرد که نسل او رهبر جامعه شود، خداوند فرمود: رهبرى و امامت پیمان و عهد من است و سپردن آن مربوط به گزینش من است نه دعاى تو و اگر از شخصى ظلمى سربزند لایق رهبرى نیست، «لاینال عهدى الظالمین» پس در رهبرى امّت، باید تسلیم او باشیم، چنانکه قرآن مى‏فرماید: «انى جاعلک للناس اماماً» امامت به انتخاب من است.
اسلام دین جامع و کامل است و در همه امور پرداخته است:
- در مسائل اعتقادى: «آمنوا و یتوکّلون»
- در مسائل اخلاقى: «یجتنبون، یغفرون»
- در مسائل اجتماعى: «شورى‏ بینهم»
- در مسائل عبادى: «اقاموا الصلاة»
- در مسائل اقتصادى: «ینفقون»
- در مسائل سیاسى و نظامى: «ینتصرون»
جالب است این صفات در قالب فعل مضارع آمده که نشان استمرار است.



پیام ها
1- شیفتگان نماز و انفاق، از نعمت‏هاى برتر و ابدى قیامت برخوردارند. «ما عنداللّه خیر و ابقى... والّذین استجابوا...»
2- توجّه به ربوبیّت خداوند سبب شیفتگى انسان نسبت به انجام دستورات است. «استجابوا لربّهم»
3- اجابت دعوت خدا، باید با عمل باشد نه ادّعا. «استجابوا... اقاموا»
4- غرائز را کنترل و موانع را برطرف کنیم تا راه بندگى خدا باز شود. «یجتنبون - یغفرون - استجابوا لربهم»
5 - مؤمن استبداد ندارد، اهل انزوا نیست و به رأى دیگران احترام مى‏گذارد. «و امرهم شورى بینهم»
6- آنچه مورد سفارش است، اقامه نماز است نه فقط خواندن نماز. (یعنى انجام باشکوه نماز با تمام شرایط) «اقاموا الصلاة»
7- حساب نماز از سایر عبادات جداست. (با اینکه نماز جزو امور موجب استجابت ربّ است، ولى نام آن جداگانه آمده است.) «استجابوا لربّهم و اقاموا الصلاة»
8 - شورى و مشورت، مربوط به امور اجتماعى مردم است، نه احکام و دستورات دینى. «امرهم شورى بینهم»
9- از بیگانگان نظریه نخواهید. «بینهم»
10- انفاق مخصوص مال نیست بلکه از علم و آبرو و قدرت نیز باید به دیگران کمک کرد. «ممّا رزقناهم»
11- انفاق کننده بداند آنچه دارد از خودش نیست، رزق خداست. «رزقناهم»
12- نماز، تکبّر را؛ مشورت، استبداد را و انفاق، بخل را در جامعه محو مى‏ کند. «الصلاة، شورى، ینفقون»
13- دفاع لازم است گرچه با استمداد از مؤمنان باشد و سکوت و ظلم پذیرى ممنوع است. «ینتصرون»
14- در برابر خودى‏ها گذشت و بخشش و در برابر ستمکاران، استمداد و دفاع لازم است. «یغفرون - ینتصرون»

منبع: پایگاه درس هایی از قرآن

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 16:40

مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است

تصاویر

پایگاه سخنرانی مذهبی