- 1428
- 1000
- 1000
- 1000
تفسیر آیه 15 سوره فصلت
سخنرانی حجت الاسلام محسن قرائتی با موضوع تفسیر سوره فصلت - آیه 15
فَأَمَّا عَادٌ فَاسْتَکْبَرُواْ فِى الْأَرْضِ بِغَیْرِ الْحَقِّ وَ قَالُواْ مَنْ أَشَدُّ مِنَّا قُوَّةً أَوَلَمْ یَرَوْاْ أَنَّ اللَّهَ الَّذِى خَلَقَهُمْ هُوَ أَشَدُّ مِنْهُمْ قُوَّةً وَ کَانُواْ بِآیَاتِنَا یَجْحَدُونَ
ترجمه
پس قوم عاد به ناحقّ در زمین تکبّر ورزیدند و گفتند: «کیست که از ما قدرتمندتر باشد؟» آیا ندیدند که همان خداوندى که آنان را آفرید قوىتر از آنهاست؟ و پیوسته به آیات ما کفر ورزیدند.
قوم عاد که در جنوب جزیرة العرب زندگى مى کردند، افرادى نیرومند و جنگجو بودند و قلعه هاى محکم و ساختمانهاى بلندى داشتند و اینها سبب غرور و استکبار آنان شد.
قدرت و قوّت را اگر از خدا بدانیم و براى اهداف الهى بخواهیم ارزش دارد.
حضرت لوط براى بازداشتن مردم از فساد، آرزوى قوّت از خدا را داشت. «لو انّ لى بکم قوّة» اسلام به مردم سفارش مى کند که هر گونه قدرت را براى ارعاب دشمنان خدا آماده کنید. «و اعدّوا لهم ما استطعتم من قوّة» امّا اگر قدرت وسیله غرور و تکبّر شد به سرنوشت عاد گرفتار مى شویم.
پیام ها
1- در نقل تاریخ، تنها به آنچه مایه عبرت است، توجّه کنیم. (قرآن درباره قوم عاد، از تعداد آنان و شهر و قبیله آنان سخنى نگفته است). «فامّا عاد...»
2- استکبار، مایه هلاکت است. «صاعقة عاد... فاستکبروا»
3- تکبّر انسانِ ضعیف در برابر خداوند قهار کاملاً نابجاست. «استکبروا... بغیر الحقّ»
4- انگیزه تکبّر، مغرور شدن به قدرت و نداشتن رقیب است. «من اشدّ منّا قوّة»
5 - داروى مبارزه با خود برتربینى، توجّه به قدرت الهى است. «من اشدّ منّا قوّة... الّذى خلقهم هو اشدّ منهم»
6- قدرت، نشانه حقانیّت نیست. «من اشدّ منّا قوّة...»
7- نگاهى به آفرینش خود و ضعف هاى دوران جنین و کودکى، و نیازمندى امروز تکبّر را برطرف مى کند. «الّذى خلقهم هو اشد منهم»
8 - آن چه کفّار را به هلاکت مى رساند، استمرار در کفر و لجاجت است. «کانوا - یجحدون»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
فَأَمَّا عَادٌ فَاسْتَکْبَرُواْ فِى الْأَرْضِ بِغَیْرِ الْحَقِّ وَ قَالُواْ مَنْ أَشَدُّ مِنَّا قُوَّةً أَوَلَمْ یَرَوْاْ أَنَّ اللَّهَ الَّذِى خَلَقَهُمْ هُوَ أَشَدُّ مِنْهُمْ قُوَّةً وَ کَانُواْ بِآیَاتِنَا یَجْحَدُونَ
ترجمه
پس قوم عاد به ناحقّ در زمین تکبّر ورزیدند و گفتند: «کیست که از ما قدرتمندتر باشد؟» آیا ندیدند که همان خداوندى که آنان را آفرید قوىتر از آنهاست؟ و پیوسته به آیات ما کفر ورزیدند.
قوم عاد که در جنوب جزیرة العرب زندگى مى کردند، افرادى نیرومند و جنگجو بودند و قلعه هاى محکم و ساختمانهاى بلندى داشتند و اینها سبب غرور و استکبار آنان شد.
قدرت و قوّت را اگر از خدا بدانیم و براى اهداف الهى بخواهیم ارزش دارد.
حضرت لوط براى بازداشتن مردم از فساد، آرزوى قوّت از خدا را داشت. «لو انّ لى بکم قوّة» اسلام به مردم سفارش مى کند که هر گونه قدرت را براى ارعاب دشمنان خدا آماده کنید. «و اعدّوا لهم ما استطعتم من قوّة» امّا اگر قدرت وسیله غرور و تکبّر شد به سرنوشت عاد گرفتار مى شویم.
پیام ها
1- در نقل تاریخ، تنها به آنچه مایه عبرت است، توجّه کنیم. (قرآن درباره قوم عاد، از تعداد آنان و شهر و قبیله آنان سخنى نگفته است). «فامّا عاد...»
2- استکبار، مایه هلاکت است. «صاعقة عاد... فاستکبروا»
3- تکبّر انسانِ ضعیف در برابر خداوند قهار کاملاً نابجاست. «استکبروا... بغیر الحقّ»
4- انگیزه تکبّر، مغرور شدن به قدرت و نداشتن رقیب است. «من اشدّ منّا قوّة»
5 - داروى مبارزه با خود برتربینى، توجّه به قدرت الهى است. «من اشدّ منّا قوّة... الّذى خلقهم هو اشدّ منهم»
6- قدرت، نشانه حقانیّت نیست. «من اشدّ منّا قوّة...»
7- نگاهى به آفرینش خود و ضعف هاى دوران جنین و کودکى، و نیازمندى امروز تکبّر را برطرف مى کند. «الّذى خلقهم هو اشد منهم»
8 - آن چه کفّار را به هلاکت مى رساند، استمرار در کفر و لجاجت است. «کانوا - یجحدون»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
تاکنون نظری ثبت نشده است