- 2583
- 1000
- 1000
- 1000
تفسیر آیه 139 - 144 سوره صافات
سخنرانی حجت الاسلام محسن قرائتی با موضوع تفسیر سوره صافات- آیه 139 - 144
وَإِنَّ یُونُسَ لَمِنَ الْمُرْسَلِینَ
إِذْ أَبَقَ إِلَى الْفُلْکِ الْمَشْحُونِ
فَسَاهَمَ فَکَانَ مِنَ الْمُدْحَضِینَ
فَالْتَقَمَهُ الْحُوتُ وَهُوَ مُلِیمٌ
فَلَوْلَا أَنَّهُ کَانَ مِنَ الْمُسَبِّحِینَ
لَلَبِثَ فِى بَطْنِهِ إِلَى یَوْمِ یُبْعَثُونَ
ترجمه
و همانا یونس از فرستادگان است. آن گاه که (از قوم خود) فرار کرد (و) به سوى کشتى پر (از بار و مسافر شتافت.
کشتى به خطر افتاد و بنا شد بر اساس قرعه، افرادى به دریا افکنده شوند).
پس یونس با مسافران کشتى قرعه انداخت و از بازندگان شد.
پس (او را به دریا افکندند و) ماهى بزرگى او را بلعید.
او خود را سرزنش مى کرد (و در شکم ماهى به تسبیح خداوند پرداخت).
پس اگر از تسبیح گویان نبود، تا روز قیامت در شکم ماهى مى ماند.
عبدِ «آبق»، برده فرارى را گویند که بدون اجازه مالکش فرار کند. حضرت یونس بدون اجازه خداوند، قومش را ترک کرد و سر به بیابان گذاشت.
«ساهم» از «سهم» به معناى قرعه کشى است، گویند: نهنگى مانع حرکت کشتى شد و دیدند که اگر یکى فدا نشود، خطر همه مسافران را تهدید مى کند. لذا با قرعه کشى، یونس را به دهان نهنگ انداختند تا خطر برطرف شود.
«مُدحضین» از «اِدحاض» به معناى لغزاندن و در این مورد کنایه از شکست و مغلوبیّت در امر قرعه کشى است.
«حوت» به ماهى گفته مى شود، خواه بزرگ و خواه کوچک، ولى بیشتر در مورد ماهى بزرگ به کار مى رود.
اگر خداوند دستور خروج و دورى از مردم را به پیامبرش بدهد، دورى کردن یک ارزش است، همان گونه که به لوط فرمود: «فَاَسر باهلک...» ولى اگر بدون اجازه خداوند، چنین حرکتى شد، ضد ارزش و فرار حساب مى شود. «اَبَقَ»
داستان باید کوتاه، متنوع و مفید باشد. در این سوره براى داستان هر پیامبرى چند آیه بیشتر نیامده است.
یونس به خاطر کم صبرى، از قوم خود فرار کرد و لذا الگوى پیامبران بعدى قرار نگرفت و خداوند به پیامبر اسلام مىفرماید: مثل یونس مباش «لا تکن کصاحب الحوت». در این سوره نیز داستانش در آخر بیان شد.
پیام ها
1- آشنایى با تاریخ انبیا، براى امروز ما درس است. «و اِنّ یونس لمن المرسلین»
2- قرعه کشى میان افراد، امرى مشروع و با سابقه است. «فساهم»
3- حیوانات، گاهى براى انجام یک کار، از طرف خداوند مأمور مى شوند. «فالتقمه الحوت»
4- فرار از مسئولیّت راه گشا نیست. (یونس از میان قومش رفت ولى وضعش بدتر شد). «فالتقمه الحوت و هو ملیم»
5 - برخى مشکلات ما در زندگى، ناشى از کوتاهى در انجام مسئولیّت است. «ابق الى الفلک... فالتقمه الحوت»
6- گاهى اولتیماتوم لازم است. «لولا انه کان من المسبّحین...»
7- تغییر شرایط، ما را از خدا جدا نکند. «من المسبّحین»
8 - تسبیح خداوند، عامل نجات از گرفتارىها است. حضرت یونس در شکم ماهى مى گفت: «سبحانک انّى کنت من الظالمین»، «کان من المسبّحین»
9- سابقه درخشان، یکى از عوامل نجات است. (فرعون و یونس هر دو در دل آب اقرار کردند، لیکن فرعون غرق و یونس آزاد شد، چون او بد سابقه و این خوش سابقه بود). «المرسلین - المسبّحین»
10- با اراده خداوند، انسان مى تواند در شکم ماهى تا قیامت زنده بماند. «للبث فى بطنه الى یوم یبعثون» پس عمر طولانى همانند عمر حضرت مهدى از هر استبعادى به دور است.
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
وَإِنَّ یُونُسَ لَمِنَ الْمُرْسَلِینَ
إِذْ أَبَقَ إِلَى الْفُلْکِ الْمَشْحُونِ
فَسَاهَمَ فَکَانَ مِنَ الْمُدْحَضِینَ
فَالْتَقَمَهُ الْحُوتُ وَهُوَ مُلِیمٌ
فَلَوْلَا أَنَّهُ کَانَ مِنَ الْمُسَبِّحِینَ
لَلَبِثَ فِى بَطْنِهِ إِلَى یَوْمِ یُبْعَثُونَ
ترجمه
و همانا یونس از فرستادگان است. آن گاه که (از قوم خود) فرار کرد (و) به سوى کشتى پر (از بار و مسافر شتافت.
کشتى به خطر افتاد و بنا شد بر اساس قرعه، افرادى به دریا افکنده شوند).
پس یونس با مسافران کشتى قرعه انداخت و از بازندگان شد.
پس (او را به دریا افکندند و) ماهى بزرگى او را بلعید.
او خود را سرزنش مى کرد (و در شکم ماهى به تسبیح خداوند پرداخت).
پس اگر از تسبیح گویان نبود، تا روز قیامت در شکم ماهى مى ماند.
عبدِ «آبق»، برده فرارى را گویند که بدون اجازه مالکش فرار کند. حضرت یونس بدون اجازه خداوند، قومش را ترک کرد و سر به بیابان گذاشت.
«ساهم» از «سهم» به معناى قرعه کشى است، گویند: نهنگى مانع حرکت کشتى شد و دیدند که اگر یکى فدا نشود، خطر همه مسافران را تهدید مى کند. لذا با قرعه کشى، یونس را به دهان نهنگ انداختند تا خطر برطرف شود.
«مُدحضین» از «اِدحاض» به معناى لغزاندن و در این مورد کنایه از شکست و مغلوبیّت در امر قرعه کشى است.
«حوت» به ماهى گفته مى شود، خواه بزرگ و خواه کوچک، ولى بیشتر در مورد ماهى بزرگ به کار مى رود.
اگر خداوند دستور خروج و دورى از مردم را به پیامبرش بدهد، دورى کردن یک ارزش است، همان گونه که به لوط فرمود: «فَاَسر باهلک...» ولى اگر بدون اجازه خداوند، چنین حرکتى شد، ضد ارزش و فرار حساب مى شود. «اَبَقَ»
داستان باید کوتاه، متنوع و مفید باشد. در این سوره براى داستان هر پیامبرى چند آیه بیشتر نیامده است.
یونس به خاطر کم صبرى، از قوم خود فرار کرد و لذا الگوى پیامبران بعدى قرار نگرفت و خداوند به پیامبر اسلام مىفرماید: مثل یونس مباش «لا تکن کصاحب الحوت». در این سوره نیز داستانش در آخر بیان شد.
پیام ها
1- آشنایى با تاریخ انبیا، براى امروز ما درس است. «و اِنّ یونس لمن المرسلین»
2- قرعه کشى میان افراد، امرى مشروع و با سابقه است. «فساهم»
3- حیوانات، گاهى براى انجام یک کار، از طرف خداوند مأمور مى شوند. «فالتقمه الحوت»
4- فرار از مسئولیّت راه گشا نیست. (یونس از میان قومش رفت ولى وضعش بدتر شد). «فالتقمه الحوت و هو ملیم»
5 - برخى مشکلات ما در زندگى، ناشى از کوتاهى در انجام مسئولیّت است. «ابق الى الفلک... فالتقمه الحوت»
6- گاهى اولتیماتوم لازم است. «لولا انه کان من المسبّحین...»
7- تغییر شرایط، ما را از خدا جدا نکند. «من المسبّحین»
8 - تسبیح خداوند، عامل نجات از گرفتارىها است. حضرت یونس در شکم ماهى مى گفت: «سبحانک انّى کنت من الظالمین»، «کان من المسبّحین»
9- سابقه درخشان، یکى از عوامل نجات است. (فرعون و یونس هر دو در دل آب اقرار کردند، لیکن فرعون غرق و یونس آزاد شد، چون او بد سابقه و این خوش سابقه بود). «المرسلین - المسبّحین»
10- با اراده خداوند، انسان مى تواند در شکم ماهى تا قیامت زنده بماند. «للبث فى بطنه الى یوم یبعثون» پس عمر طولانى همانند عمر حضرت مهدى از هر استبعادى به دور است.
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
تاکنون نظری ثبت نشده است