- 4749
- 1000
- 1000
- 1000
تفسیر آیه 47 و 48 سوره احزاب
سخنرانی حجت الاسلام محسن قرائتی با موضوع تفسیر سوره احزاب- آیه 47 و 48
وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِینَ بِأَنَّ لَهُم مِّنَ اللَّهِ فَضْلاً کَبِیراً
وَلَا تُطِعِ الْکَافِرِینَ وَالْمُنَافِقِینَ وَدَعْ أَذَاهُمْ وَتَوکَّلْ عَلَى اللَّهِ وَ کَفَى بِاللَّهِ وَکِیلاً
ترجمه
و به مؤمنان بشارت ده که براى آنان از سوى خداوند بخششى بزرگ است.
و کافران و منافقان را اطاعت مکن، و به آزارشان اعتنا مکن، و بر خدا توکّل نما که خداوند براى وکالت کافى است.
بى اعتنایى به آزار و اذیّت دشمنان به معناى سستى و کوتاهى در برخورد با آنان نیست، بلکه به معناى توکّل و امیدوارى به رحمت الهى، دلسرد نشدن از برخوردهاى آنان است.
پیامبر، از جانب خداوند مأمور مى شود تا به مؤمنان بشارت دهد که لطف و فضل ویژه او شامل حال آنان مى شود و این خود بزرگ ترین لطف خداست.
این آیه، «و بشّر ...» مصداق و نمونه آیه قبل است که فرمود: «مبشّراً».
پیام ها
1- ایمان، شرط دریافت الطاف ویژه الهى است. «بشّر المؤمنین»
2- رهبر باید به مؤمنان بشارت دهد. «بشّر المؤمنین»
3- رفتار خدا با مؤمنان بر اساس فضل است. «من اللّه فضلاً» البتّه تفضّلات الهى بر بندگان، داراى درجات و مراتبى است. «فضلاً کبیراً»
4- کسى که به سرچشمه قدرتِ حقّ دلگرم شد، مى تواند از منحرفان جدا شود. «من اللّه فضلا کبیرا - ولا تطع ...»
5 - بى اعتنایى به کار شکنى هاى کفّار و منافقان و مقاومت در برابر خواسته هاى آنان، به توکّل نیاز دارد. «لا تطع - دَع اَذاهم - توکّل»
6- کفّار و منافقان در یک خط هستند. «ولا تطع الکافرین و المنافقین» کار هر دو آزار دادن مؤمنان است. «اذاهم»
7- در شرایطى، رهبر باید فقط ارشاد کند و به فکر مقابله به مثل و انتقام از مخالفان نباشد. «دَع اَذاهم»
8 - به خداوند توکّل کنیم، زیرا او وکیل لایق و با کفایتى است. «و کفى باللّه وکیلا»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِینَ بِأَنَّ لَهُم مِّنَ اللَّهِ فَضْلاً کَبِیراً
وَلَا تُطِعِ الْکَافِرِینَ وَالْمُنَافِقِینَ وَدَعْ أَذَاهُمْ وَتَوکَّلْ عَلَى اللَّهِ وَ کَفَى بِاللَّهِ وَکِیلاً
ترجمه
و به مؤمنان بشارت ده که براى آنان از سوى خداوند بخششى بزرگ است.
و کافران و منافقان را اطاعت مکن، و به آزارشان اعتنا مکن، و بر خدا توکّل نما که خداوند براى وکالت کافى است.
بى اعتنایى به آزار و اذیّت دشمنان به معناى سستى و کوتاهى در برخورد با آنان نیست، بلکه به معناى توکّل و امیدوارى به رحمت الهى، دلسرد نشدن از برخوردهاى آنان است.
پیامبر، از جانب خداوند مأمور مى شود تا به مؤمنان بشارت دهد که لطف و فضل ویژه او شامل حال آنان مى شود و این خود بزرگ ترین لطف خداست.
این آیه، «و بشّر ...» مصداق و نمونه آیه قبل است که فرمود: «مبشّراً».
پیام ها
1- ایمان، شرط دریافت الطاف ویژه الهى است. «بشّر المؤمنین»
2- رهبر باید به مؤمنان بشارت دهد. «بشّر المؤمنین»
3- رفتار خدا با مؤمنان بر اساس فضل است. «من اللّه فضلاً» البتّه تفضّلات الهى بر بندگان، داراى درجات و مراتبى است. «فضلاً کبیراً»
4- کسى که به سرچشمه قدرتِ حقّ دلگرم شد، مى تواند از منحرفان جدا شود. «من اللّه فضلا کبیرا - ولا تطع ...»
5 - بى اعتنایى به کار شکنى هاى کفّار و منافقان و مقاومت در برابر خواسته هاى آنان، به توکّل نیاز دارد. «لا تطع - دَع اَذاهم - توکّل»
6- کفّار و منافقان در یک خط هستند. «ولا تطع الکافرین و المنافقین» کار هر دو آزار دادن مؤمنان است. «اذاهم»
7- در شرایطى، رهبر باید فقط ارشاد کند و به فکر مقابله به مثل و انتقام از مخالفان نباشد. «دَع اَذاهم»
8 - به خداوند توکّل کنیم، زیرا او وکیل لایق و با کفایتى است. «و کفى باللّه وکیلا»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
تاکنون نظری ثبت نشده است