display result search
منو
تفسیر آیه 87 و 88 سوره انبیاء

تفسیر آیه 87 و 88 سوره انبیاء

  • 1 تعداد قطعات
  • 11 دقیقه مدت قطعه
  • 808 دریافت شده
سخنرانی حجت الاسلام محسن قرائتی با موضوع تفسیر سوره انبیاء - آیه 87 و 88

وَذَا النُّونِ إِذ ذَّهَبَ مُغَضِباً فَظَنَّ أَن لَّن نَّقْدِرَ عَلَیْهِ فَنَادَى‏ فِى الظُّلُمَتِ أَن لَّا إِلَهَ إِلَّا أَنتَ سُبْحَنَکَ إِنِّى کُنتَ مِنَ الظَّلِمِینَ
فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَنَجَّیْنَهُ مِنَ الْغَمِّ وَکَذَلِکَ نُنجِى الْمُؤْمِنِینَ‏

ترجمه

و ذوالنون (یونس را به یاد آور) آن هنگام که خشمگین (و با قهر از میان مردم بیرون) رفت و گمان کرد که (آسوده شد و) ما بر او تنگ نخواهیم گرفت، (امّا همین که در کام نهنگ فرو رفت و سبب آن را دانست) پس در آن تاریکیها ندا داد که (خداوندا!) جز تو معبودى نیست، تو پاک و منزهى (و) همانا من از ستمکاران بودم (و نمى‏ بایست مردم را به خاطر سرسختى‏ شان رها کرده و تنها بگذارم).
پس ( دعاى ) او را اجابت کردیم و او را از آن اندوه نجات دادیم و ما این چنین، مؤمنان را نجات مى دهیم.


آنچه پیرامون داستان حضرت یونس در تفاسیر آمده این است که آن حضرت سال‏هاى بسیارى مردم را به سوى خداپرستى دعوت کرد ولى از این میان تنها دو نفر به او ایمان آوردند، یکى شخصى عابد و دیگرى انسانى عالم، وقتى وضع بدین صورت ادامه یافت، عابد به یونس (ع) پیشنهاد نفرین کرد و حضرت که از سرسختى و لجاجت آنان به ستوه آمده بود به این کار اقدام نمود و به محض پیدا شدن آثار بلا، بدون کسب اجازه از محضر خداوند، با خشم و غضب از منطقه خارج شد به این گمان که دیگر از دست آنان راحت شده است، امّا نمى دانست که خداوند به خاطر این کار زندگى را بر او سخت خواهد کرد.
وقتى از آنجا خارج شد، به سوى دریا رفت، سوار بر کشتى شده و به منطقه‏ اى دیگر عزیمت نمود. در میانه‏ راه ناگهان کشتى به خاطر مواجه شدن با نهنگى بزرگ، دچار اضطراب گردید و چیزى نمانده بود تا همه اهل کشتى غرق شوند.
صاحبان کشتى تصمیم گرفتند تا براى رفع این بلا، یک نفر از ساکنان کشتى را به دریا بیندازند و خود را از این مصیبت رها سازند و چون قرعه کشیدند، نام یونس‏علیه السلام درآمد، لذا او را به دریا انداختند، بلافاصله نهنگ او را بلعید و به درون دریا رفت، امّا به امر الهى از خوردن و هضم او منع گردید.
یونس (ع) در آن تاریکى ‏هاى شکم ماهى و اعماق آب به ظلم خود، به خروج نابجا از میان مردم پى برد و به آن اعتراف کرد، پس خداوند دعاى او را مستجاب فرمود و او را از آن حال نجات داد. از آن پس یونس لقب «ذوالنون» به معناى صاحب ماهى یافت.
در آیات 143 و 144 سوره‏ صافّات آمده است که: «فلولا انّه کان من المسبّحین . للبث فى بطنه الى یوم یبعثون» یعنى اگر نبود که او از زمره‏ تسبیح ‏کنندگان به شمار مى‏ رفت، هر آینه تا روز قیامت در شکم ماهى محبوس مى‏ گردید.


پیام ها
1- در بیان تاریخ، همیشه از شیرینى‏ ها و موفّقیّت‏ها سخن نگوییم، بلکه به حوادث تلخ و شکست‏ ها نیز اشاره کنیم. «وذاالنون»
2- هرگز رسالت الهى خویش را پایان یافته تلقّى و آن را رها نکنیم. «اذ ذهب»
3- گاه یک حرکت عجولانه، بدون حساب و بى‏ اجازه، کیفر سختى را به دنبال مى ‏آورد. «اذ ذهب - فنادى فى الظلمات»
4- خداوند بر خیالات، افکار و گمان‏ هاى ما آگاه است. «فظن ان لن نقدر علیه»
5 - گاهى انبیا بر حوادث آینده‏ى خود آگاهى ندارند. «فظن ان لن نقدر علیه»
6- یک غضب بیجا، گاه یک پیامبر خدا را گرفتار مى‏ کند. «مغاضباً - فنادى‏»
7- گاهى ناشایستگى یک عمل باعث انواع ظلمت‏ها مى‏ گردد. «الظلمات»
8 - در تحلیل گرفتارى‏ ها، خدا را منزّه بدانیم و سرچشمه‏ى آن را در عملکرد خود جستجو نماییم. «سبحانک اِنّى کنت»
9- اگر حرکت‏ها و حبّ و بغض‏ ها به فرمان خداوند و مرضى خاطر او نباشد، نتیجه مطلوب را در پى نخواهد داشت. «ذَهَب مغاضباً - اِنّى کنت من‏الظالمین»
10- اقرار به گناه در پیشگاه خداوند، خود یک کمال و از آداب دعاست. «اِنّى کنت من الظالمین»
11- دعایى که در آن، اقرار به توحید، تنزیه پروردگار و اعتراف به خطا و اشتباه و گناه باشد، مستجاب است. «سبحانک اِنّى کنتُ ... فاستجبنا»
12- تنزیه خداوند و اقرار به گناه، رمز نجات از مصائب و محرومیّت‏هاست. «سبحانک اِنّى کنتُ ... فاستجبنا»
13- تنها راه نجات، خواست و اراده‏ى الهى است. «فاستجینا له و نجّیناه»
14- داستان‏هاى قرآن، یک واقعه‏ى تمام شده نیست، یک جریان و سنّت دائمى است. «کذلک»
15- نجات اهل ایمان، یک سنّت و قانون خداوند است. «کذلک ننجى المؤمنین»
16- هر کس این ذکر را با آن حال بگوید نجات مى‏ یابد. «اِنّى کنتُ من‏الظالمین فاستجبنا... کذلک ننجى المؤمنین»

منبع: پایگاه درس هایی از قرآن

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 11:13

مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است

تصاویر

پایگاه سخنرانی مذهبی