display result search
- 27455
- 1000
- 1000
- 1000
تفسیر آیه 25 - 28 سوره طه
سخنرانی حجت الاسلام محسن قرائتی با موضوع تفسیر سوره طه- آیه 25 - 28
قَالَ رَبِّ اشْرَحْ لِى صَدْرِى
وَیَسِّرْ لِى أَمْرِى
وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِّسَانِى
یَفْقَهُواْ قَوْلِى
ترجمه
(موسى) گفت: پروردگارا! (اکنون که مرا به این کار بزرگ مأمور فرمودى) سینه ام را برایم گشاده گردان (و بر صبر و حوصله ام بیفزا).
و کارم را برایم آسان فرما.
و گره از زبانم باز نما.
تا (آنها) سخنان مرا (خوب) بفهمند.
همین که حضرت موسى (ع) به رسالت الهى مأمور گردید، چهار خواسته را از خداوند طلب نمود:
1- سعه صدر. «ربّ اشرح لى صدرى»
2- شرایط آماده. «و یَسّرلى أمرى»
3- بیان روان. «واحلُل عُقدةً من لسانى»
4- داشتن وزیر. «واجعل لى وزیراً»
چون حضرت موسى (ع) به مسائل متعدّد عبادى، سیاسى، انقلابى، اجتماعى، اخلاقى، فردى و جمعى مأمور شده بود و طبعاً پرداختن و توجّه لازم به هر کدام، انسان را از سایر امور غافل مى سازد، لذا سعه صدر در رسیدن به همه این موارد کاملاً ضرورت دارد.
سعه ى صدر، هم براى خود انسان لازم است، هم براى انجام مسئولیّت وکلمه «لى» رمز آن است که دریافت وحى، نیاز به ظرفیت بزرگ دارد. چنانکه در سوره انشراح در مورد پیامبر آمده است: «ألم نَشرَح لک صدرک... اِنّ مع العُسر یُسرا»
ویژگى هاى قلب مؤمن و کافر
قلب مؤمن و کافر هریک جایگاه امرى است، از جمله:
قلب مؤمن قلب کافر
1- حیات. «أو مَن کان میتاً فاحییناه» 1- مرض. «فى قلوبهم مَرَض»
2- شفا. «و یَشفِ صدور قوم مؤمنین» 2- قساوت. «جعلنا قلوبهم قاسیة»
3- طهارت. «اِمتَحن اللّه قلوبهم» 3- عدم پذیرش. «اَزاغ اللّه قلوبهم»
4- سعه صدر. «ربّ اشرح لى صدرى» 4- مُهرخوردن.«طبع اللَّه على قلوبهم»
5 - هدایت. «مَنیؤمن باللّه یَهدقلبه» 5- احاطه ظلمت.«رانعلىقلوبهم»
6- ایمان. «کتب فى قلوبهم الایمان» 6- حجاب. «جعلنا على قلوبهم أکنّة»
7- سکینه. «السکینة فى قلوب المؤمنین» 7- قفل شدن. «أم على قلوب اقفالها»
8 - الفت. «و ألّف بین قلوبهم» 8 - سختى. «ختم اللّه على قلوبهم»
9- اطمینان قلبى. «الا بذکر اللّه تطمئنّ 9- برگشت و نفهمى. «صرفاللّه
القلوب» قلوبهم»
پیام ها
1- سعه صدر اوّلین شرط موفقیّت در هر کارى است. «ربّ اشرح لى صدرى»
2- به جاى ترس و فرار از مسئولیّت، امکانات و مقدّمات و ابزار آن را از خداوند بخواهیم. «ربّ اشرح لى صدرى»
3- دعا قبل از هر کارى، رمز توکّل و مایه ى دفع خطرات و آفات راه است، هر چند دعا خود نیز عبادت و اعلام نیاز به شمار مى رود. «ربّاشرحلىصدرى»
4- ارشاد و تربیت مردم و مبارزه با طاغوتها، بستگى تام به صبر و حوصله ى مربى و مجاهد دارد. «ربّ اشرح لى صدرى»
5 - رسالت، با تندى و خشونت سازگار نیست. کار بزرگ، روح بزرگ مى خواهد. «ربّ اشرح لى صدرى» (موسى (ع) در یک درگیرى، یک نفر را با مشت کشته بود، از این روى از خداوند طلب شرح صدر کرد.)
6- دعاى انبیا در قرآن، با اسم «ربّ» است. «ربّ»
7- دریافت الطاف الهى، روح و سینه اى گشاده لازم دارد. «ربّ اشرح لى صدرى»
8 - با سعه صدر کارها آسان مى شود. «ربّ اشرح لى صدرى و یسّر لى أمرى»
9- ساده گویى و بیان روان، کمال است. «واحلُل عُقدةً من لسانى»
10- در هدایت و بسیج کردن مردم و روحیه دادن به نیروها و ارعاب و تضعیف روحیه طاغوت، زبان گویا بسیار مهم است. «واحلُل عُقدة من لسانى»
11- اصل، فهمیدن مردم است، نه اصطلاحات زیبا. «یَفقَهوا قولى» شرط موفقیت در تبلیغ آن است که مردم حرف مبلغ را خوب بفهمند.
13- در تبلیغ باید از هر وسیله اى که شناخت مردم را عمیق تر مى کند استفاده کرد. «یَفقَهوا قولى»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
قَالَ رَبِّ اشْرَحْ لِى صَدْرِى
وَیَسِّرْ لِى أَمْرِى
وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِّسَانِى
یَفْقَهُواْ قَوْلِى
ترجمه
(موسى) گفت: پروردگارا! (اکنون که مرا به این کار بزرگ مأمور فرمودى) سینه ام را برایم گشاده گردان (و بر صبر و حوصله ام بیفزا).
و کارم را برایم آسان فرما.
و گره از زبانم باز نما.
تا (آنها) سخنان مرا (خوب) بفهمند.
همین که حضرت موسى (ع) به رسالت الهى مأمور گردید، چهار خواسته را از خداوند طلب نمود:
1- سعه صدر. «ربّ اشرح لى صدرى»
2- شرایط آماده. «و یَسّرلى أمرى»
3- بیان روان. «واحلُل عُقدةً من لسانى»
4- داشتن وزیر. «واجعل لى وزیراً»
چون حضرت موسى (ع) به مسائل متعدّد عبادى، سیاسى، انقلابى، اجتماعى، اخلاقى، فردى و جمعى مأمور شده بود و طبعاً پرداختن و توجّه لازم به هر کدام، انسان را از سایر امور غافل مى سازد، لذا سعه صدر در رسیدن به همه این موارد کاملاً ضرورت دارد.
سعه ى صدر، هم براى خود انسان لازم است، هم براى انجام مسئولیّت وکلمه «لى» رمز آن است که دریافت وحى، نیاز به ظرفیت بزرگ دارد. چنانکه در سوره انشراح در مورد پیامبر آمده است: «ألم نَشرَح لک صدرک... اِنّ مع العُسر یُسرا»
ویژگى هاى قلب مؤمن و کافر
قلب مؤمن و کافر هریک جایگاه امرى است، از جمله:
قلب مؤمن قلب کافر
1- حیات. «أو مَن کان میتاً فاحییناه» 1- مرض. «فى قلوبهم مَرَض»
2- شفا. «و یَشفِ صدور قوم مؤمنین» 2- قساوت. «جعلنا قلوبهم قاسیة»
3- طهارت. «اِمتَحن اللّه قلوبهم» 3- عدم پذیرش. «اَزاغ اللّه قلوبهم»
4- سعه صدر. «ربّ اشرح لى صدرى» 4- مُهرخوردن.«طبع اللَّه على قلوبهم»
5 - هدایت. «مَنیؤمن باللّه یَهدقلبه» 5- احاطه ظلمت.«رانعلىقلوبهم»
6- ایمان. «کتب فى قلوبهم الایمان» 6- حجاب. «جعلنا على قلوبهم أکنّة»
7- سکینه. «السکینة فى قلوب المؤمنین» 7- قفل شدن. «أم على قلوب اقفالها»
8 - الفت. «و ألّف بین قلوبهم» 8 - سختى. «ختم اللّه على قلوبهم»
9- اطمینان قلبى. «الا بذکر اللّه تطمئنّ 9- برگشت و نفهمى. «صرفاللّه
القلوب» قلوبهم»
پیام ها
1- سعه صدر اوّلین شرط موفقیّت در هر کارى است. «ربّ اشرح لى صدرى»
2- به جاى ترس و فرار از مسئولیّت، امکانات و مقدّمات و ابزار آن را از خداوند بخواهیم. «ربّ اشرح لى صدرى»
3- دعا قبل از هر کارى، رمز توکّل و مایه ى دفع خطرات و آفات راه است، هر چند دعا خود نیز عبادت و اعلام نیاز به شمار مى رود. «ربّاشرحلىصدرى»
4- ارشاد و تربیت مردم و مبارزه با طاغوتها، بستگى تام به صبر و حوصله ى مربى و مجاهد دارد. «ربّ اشرح لى صدرى»
5 - رسالت، با تندى و خشونت سازگار نیست. کار بزرگ، روح بزرگ مى خواهد. «ربّ اشرح لى صدرى» (موسى (ع) در یک درگیرى، یک نفر را با مشت کشته بود، از این روى از خداوند طلب شرح صدر کرد.)
6- دعاى انبیا در قرآن، با اسم «ربّ» است. «ربّ»
7- دریافت الطاف الهى، روح و سینه اى گشاده لازم دارد. «ربّ اشرح لى صدرى»
8 - با سعه صدر کارها آسان مى شود. «ربّ اشرح لى صدرى و یسّر لى أمرى»
9- ساده گویى و بیان روان، کمال است. «واحلُل عُقدةً من لسانى»
10- در هدایت و بسیج کردن مردم و روحیه دادن به نیروها و ارعاب و تضعیف روحیه طاغوت، زبان گویا بسیار مهم است. «واحلُل عُقدة من لسانى»
11- اصل، فهمیدن مردم است، نه اصطلاحات زیبا. «یَفقَهوا قولى» شرط موفقیت در تبلیغ آن است که مردم حرف مبلغ را خوب بفهمند.
13- در تبلیغ باید از هر وسیله اى که شناخت مردم را عمیق تر مى کند استفاده کرد. «یَفقَهوا قولى»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
تاکنون نظری ثبت نشده است