- 4022
- 1000
- 1000
- 1000
نفسیر آیه 66 سور ه کهف
سخنرانی حجت الاسلام محسن قرائتی با موضوع تفسیر سوره کهف - آیه 66
قَالَ لَهُ مُوسَى هَلْ أَتَّبِعُکَ عَلَى أَن تُعَلِّمَنِ مِمَّا عُلِّمْتَ رُشْداً
ترجمه
موسى به او (خضر) گفت: آیا (اجازه مى دهى) در پى تو بیایم، تا از آنچه براى رشد وکمال به تو آموخته اند، به من بیاموزى؟
پیامبر اکرم فرمودند: هنگامى که موسى، خضر را ملاقات کرد، پرنده اى در برابر آنان قطره اى از آب دریا را با منقارش برداشت و بر زمین ریخت. خضر به موسى گفت: آیا رمز این کار پرنده را دانستى؟ او به ما مى آموزد که علم ما در برابر علم خداوند، همانند قطره اى در برابر دریایى بىکران است.
در این آیات کوتاه، نکات متعدّدى در ادب و تواضع نسبت به استاد دیده مى شود، از جمله:
الف: موسى شاگردى خود را با اجازه آغاز کرد. «هل»
ب: خود را پیرو استاد معرّفى کرد. «اتبعّک»
ج: خضر را استاد معرفى کرد. «تعلّمن»
د: خود را شاگرد بخشى از علوم استاد دانست. «ممّا»
ه : علم استاد را به غیب پیوند داد. «علّمت»
و: تعلیم استاد را اثربخش دانست. «رشداً»
ز: همانگونه که خداوند به تو آموخت تونیز به من بیاموز. «ممّا عُلِّمت رشداً»
ح: قول داد که نافرمانى نکند. (دو آیه بعد): «لا اعصى لک امراً»
ط: کارها و سخنان استاد را فرمان دانست. «لا اعصى لک امراً»
ى: براى آینده و پایداریش وعده نداد و گفت: «اِن شاء اللّه»
پیام ها
1- براى دریافت علم، باید در مقابل استاد، ادب و تواضع داشت. «هل اتّبعک ...»
2- تواضع نسبت به عالمان و اساتید، از اخلاق انبیاست. «هل اتّبعک ...»
3- کسى که عاشق علم و آموختن است، تلاش و حرکت مى کند. «هل اتّبعک»
4- مسافرت با عالم و تحمّل سختىها در راه کسب علم و دانش و رسیدن به رشد و کمال ارزش دارد. «هل اتّبعک»
5 - طالب علم باید هدف داشته باشد و شخصیّت زده نباشد. «على أن تُعلّمن»
6- کارهاى الهى گرچه گاهى با معجزه پیش مى رود، ولى قانون اصلى، پیمودن مسیر طبیعى است. موسى باید شاگردى کند تا حکمت بیاموزد. «أن تُعلّمن»
7- پیامبران اولواالعزم نیز از فراگیرى دانش دریغ نداشتند. «على أن تُعلّمن»
8 - حضرت خضر، پیامبر و داراى علم لدنّى از سوى خدا بود. «عُلِّمت»
9- پیمودن راه تکامل و رسیدن به معارف ویژه الهى، به معلّم و راهنما نیاز دارد. «تعلّمن ممّا عُلّمت»
10- علم انبیا، محدود و قابل افزایش است. «تُعلّمن ممّا...» (اعلم افراد زمان نیز محدودیّت علمى دارند.)
11- مراتب انبیا در بهرهمندى از علم و کمال متفاوت است. «تُعَلّمن ممّا...»
12- برخوردارى از تمام مراتب علم و کمال، شرط نبوّت نیست. «تُعَلّمن»
13- آگاهى به معارف و علوم الهى، تضمین کننده رشد و کمال انسان است. «تُعلّمن ممّا عُلِّمت رُشدا»
14- علم به تنهایى هدف نیست، بلکه باید مایهى رشد باشد وانسان را به عمل صالح بکشاند و فروتنى آورد، نه غرور و مجادله. «رُشداً»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
قَالَ لَهُ مُوسَى هَلْ أَتَّبِعُکَ عَلَى أَن تُعَلِّمَنِ مِمَّا عُلِّمْتَ رُشْداً
ترجمه
موسى به او (خضر) گفت: آیا (اجازه مى دهى) در پى تو بیایم، تا از آنچه براى رشد وکمال به تو آموخته اند، به من بیاموزى؟
پیامبر اکرم فرمودند: هنگامى که موسى، خضر را ملاقات کرد، پرنده اى در برابر آنان قطره اى از آب دریا را با منقارش برداشت و بر زمین ریخت. خضر به موسى گفت: آیا رمز این کار پرنده را دانستى؟ او به ما مى آموزد که علم ما در برابر علم خداوند، همانند قطره اى در برابر دریایى بىکران است.
در این آیات کوتاه، نکات متعدّدى در ادب و تواضع نسبت به استاد دیده مى شود، از جمله:
الف: موسى شاگردى خود را با اجازه آغاز کرد. «هل»
ب: خود را پیرو استاد معرّفى کرد. «اتبعّک»
ج: خضر را استاد معرفى کرد. «تعلّمن»
د: خود را شاگرد بخشى از علوم استاد دانست. «ممّا»
ه : علم استاد را به غیب پیوند داد. «علّمت»
و: تعلیم استاد را اثربخش دانست. «رشداً»
ز: همانگونه که خداوند به تو آموخت تونیز به من بیاموز. «ممّا عُلِّمت رشداً»
ح: قول داد که نافرمانى نکند. (دو آیه بعد): «لا اعصى لک امراً»
ط: کارها و سخنان استاد را فرمان دانست. «لا اعصى لک امراً»
ى: براى آینده و پایداریش وعده نداد و گفت: «اِن شاء اللّه»
پیام ها
1- براى دریافت علم، باید در مقابل استاد، ادب و تواضع داشت. «هل اتّبعک ...»
2- تواضع نسبت به عالمان و اساتید، از اخلاق انبیاست. «هل اتّبعک ...»
3- کسى که عاشق علم و آموختن است، تلاش و حرکت مى کند. «هل اتّبعک»
4- مسافرت با عالم و تحمّل سختىها در راه کسب علم و دانش و رسیدن به رشد و کمال ارزش دارد. «هل اتّبعک»
5 - طالب علم باید هدف داشته باشد و شخصیّت زده نباشد. «على أن تُعلّمن»
6- کارهاى الهى گرچه گاهى با معجزه پیش مى رود، ولى قانون اصلى، پیمودن مسیر طبیعى است. موسى باید شاگردى کند تا حکمت بیاموزد. «أن تُعلّمن»
7- پیامبران اولواالعزم نیز از فراگیرى دانش دریغ نداشتند. «على أن تُعلّمن»
8 - حضرت خضر، پیامبر و داراى علم لدنّى از سوى خدا بود. «عُلِّمت»
9- پیمودن راه تکامل و رسیدن به معارف ویژه الهى، به معلّم و راهنما نیاز دارد. «تعلّمن ممّا عُلّمت»
10- علم انبیا، محدود و قابل افزایش است. «تُعلّمن ممّا...» (اعلم افراد زمان نیز محدودیّت علمى دارند.)
11- مراتب انبیا در بهرهمندى از علم و کمال متفاوت است. «تُعَلّمن ممّا...»
12- برخوردارى از تمام مراتب علم و کمال، شرط نبوّت نیست. «تُعَلّمن»
13- آگاهى به معارف و علوم الهى، تضمین کننده رشد و کمال انسان است. «تُعلّمن ممّا عُلِّمت رُشدا»
14- علم به تنهایى هدف نیست، بلکه باید مایهى رشد باشد وانسان را به عمل صالح بکشاند و فروتنى آورد، نه غرور و مجادله. «رُشداً»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
تاکنون نظری ثبت نشده است