- 4416
- 1000
- 1000
- 1000
تفسیر آیه 51 تا 56 سوره حجر
سخنرانی حجت الاسلام محسن قرائتی با موضوع تفسیر سوره حجر- آیه 56- 51
وَ نَبِّئْهُمْ عَن ضَیْفِ إِبْرَاهِیمَ
إِذْ دَخَلُواْ عَلَیْهِ فَقَالُواْ سَلاَماً قَالَ إِنَّا مِنکُمْ وَجِلُونَ
قَالُواْ لَاتَوْجَلْ إِنَّا نُبَشِّرُکَ بِغُلاَمٍ عَلِیمٍ
قَالَ أَبَشَّرْتُمُونِى عَلَى أَن مَّسَّنِىَ الْکِبَرُ فَبِمَ تُبَشِّرُونَ
قَالُواْ بَشَّرْنَاکَ بِالْحَقِّ فَلَا تَکُن مِّنَ الْقَانِطِینَ
قَالَ وَمَن یَقْنَطُ مِن رَّحْمَةِ رَبِّهِ إِلَّا الضَّآلُّونَ
ترجمه
و آنان را از (داستان) مهمانان ابراهیم خبر ده.
آنگاه که بر او وارد شده و سلام کردند، ابراهیم گفت: همانا ما از شما بیمناکیم.
گفتند: مترس که ما تو را به فرزند پسرى دانا مژده مىدهیم.
ابراهیم گفت: آیا با اینکه پیرى به من رسیده، مرا چنین بشارتى مى دهید؟ پس به چه چیز (عجیبى) بشارت مى دهید.
(مهمانان) گفتند: ما تو را به حقیقت بشارت دادیم، پس از ناامیدان مباش!
(ابراهیم) گفت: جز گمراهان چه کسى از رحمت پروردگارش مأیوس مى شود.
یکى از نمونه هاى رحمت و غضب الهى، داستان میهمانان حضرت ابراهیم (ع) است که فرشتگان از یک سو بشارت فرزند به او دادند، و از سوى دیگر خبر هلاکت قوم لوط را.
«ضیف» هم به یک مهمان گفته مى شود و هم به چند مهمان.
خداوند یک بار به حضرت ابراهیم از کنیزش (هاجر) پسرى به نام اسماعیل داد و این بشارت در مورد همسرش ساره است که خداوند به او اسحاق داد. درباره اسماعیل فرمود: «بغلام حلیم» و درباره اسحاق «بغلام علیم» فرموده است.
پیام ها
1- از حوادث تلخ و شیرین تاریخ، درس بگیریم. «نبّئهم» (بهترین تاریخ ها زندگى انبیا و بهترین تاریخگویان نیز آن بزرگواران هستند)
2- گاهى ملائکه با اراده الهى، به صورت انسان درمى آیند و با او در تماس مى باشند. «ضیف ابراهیم»
3- سلام کردن، یک ادب الهى در طول تاریخ بوده است. «فقالوا سلاما»
4- علم و شناخت انبیا، محدود و مشروط به اذن خداوند است. «انا منکم و جلون» (حضرت ابراهیم در ابتدا آنها را نشناخت و ترسید)
5 - خبرهاى تلخ را همراه با خبرهاى شیرین بیان کنیم. «بشرنا» (به فرموده امام باقر (ع) شیرینى خبر فرزند براى جبران تلخى خبر هلاکت قوم لوط بود)
6- تعجب از قدرت خداوند منافاتى با توحید ندارد. «فبم تبشرون»
(در اینجا تعجب حضرت ابراهیم (ع) بیان شده و در سوره هود تعجب همسرش ساره آمده است «ءَاَلِدُ و اَنَا عجوز وهذا بعلى شیخاً»
7- انبیا به ادب الهى تربیت مىشوند. «لاتکن من القانطین»
8 - عصمت انبیا، منافاتى با هشدارهاى الهى ندارد. «لاتکن من القانطین»
9- همه جا نهى خدا، نشانه انجام شدن عملى خلاف نیست، گاهى نهى ها براى پیشگیرى است. «لاتکن من القانطین»
10- یأس و ناامیدى را با یاد رحمت و ربوبیّت خداوند درمان کنیم. «رحمة ربّه»
11- کسانى که به علم و قدرت و رحمت خداوند اطمینان دارند، هرگز مایوس نمى شوند. «من یقنط ...الا الضّالون»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
وَ نَبِّئْهُمْ عَن ضَیْفِ إِبْرَاهِیمَ
إِذْ دَخَلُواْ عَلَیْهِ فَقَالُواْ سَلاَماً قَالَ إِنَّا مِنکُمْ وَجِلُونَ
قَالُواْ لَاتَوْجَلْ إِنَّا نُبَشِّرُکَ بِغُلاَمٍ عَلِیمٍ
قَالَ أَبَشَّرْتُمُونِى عَلَى أَن مَّسَّنِىَ الْکِبَرُ فَبِمَ تُبَشِّرُونَ
قَالُواْ بَشَّرْنَاکَ بِالْحَقِّ فَلَا تَکُن مِّنَ الْقَانِطِینَ
قَالَ وَمَن یَقْنَطُ مِن رَّحْمَةِ رَبِّهِ إِلَّا الضَّآلُّونَ
ترجمه
و آنان را از (داستان) مهمانان ابراهیم خبر ده.
آنگاه که بر او وارد شده و سلام کردند، ابراهیم گفت: همانا ما از شما بیمناکیم.
گفتند: مترس که ما تو را به فرزند پسرى دانا مژده مىدهیم.
ابراهیم گفت: آیا با اینکه پیرى به من رسیده، مرا چنین بشارتى مى دهید؟ پس به چه چیز (عجیبى) بشارت مى دهید.
(مهمانان) گفتند: ما تو را به حقیقت بشارت دادیم، پس از ناامیدان مباش!
(ابراهیم) گفت: جز گمراهان چه کسى از رحمت پروردگارش مأیوس مى شود.
یکى از نمونه هاى رحمت و غضب الهى، داستان میهمانان حضرت ابراهیم (ع) است که فرشتگان از یک سو بشارت فرزند به او دادند، و از سوى دیگر خبر هلاکت قوم لوط را.
«ضیف» هم به یک مهمان گفته مى شود و هم به چند مهمان.
خداوند یک بار به حضرت ابراهیم از کنیزش (هاجر) پسرى به نام اسماعیل داد و این بشارت در مورد همسرش ساره است که خداوند به او اسحاق داد. درباره اسماعیل فرمود: «بغلام حلیم» و درباره اسحاق «بغلام علیم» فرموده است.
پیام ها
1- از حوادث تلخ و شیرین تاریخ، درس بگیریم. «نبّئهم» (بهترین تاریخ ها زندگى انبیا و بهترین تاریخگویان نیز آن بزرگواران هستند)
2- گاهى ملائکه با اراده الهى، به صورت انسان درمى آیند و با او در تماس مى باشند. «ضیف ابراهیم»
3- سلام کردن، یک ادب الهى در طول تاریخ بوده است. «فقالوا سلاما»
4- علم و شناخت انبیا، محدود و مشروط به اذن خداوند است. «انا منکم و جلون» (حضرت ابراهیم در ابتدا آنها را نشناخت و ترسید)
5 - خبرهاى تلخ را همراه با خبرهاى شیرین بیان کنیم. «بشرنا» (به فرموده امام باقر (ع) شیرینى خبر فرزند براى جبران تلخى خبر هلاکت قوم لوط بود)
6- تعجب از قدرت خداوند منافاتى با توحید ندارد. «فبم تبشرون»
(در اینجا تعجب حضرت ابراهیم (ع) بیان شده و در سوره هود تعجب همسرش ساره آمده است «ءَاَلِدُ و اَنَا عجوز وهذا بعلى شیخاً»
7- انبیا به ادب الهى تربیت مىشوند. «لاتکن من القانطین»
8 - عصمت انبیا، منافاتى با هشدارهاى الهى ندارد. «لاتکن من القانطین»
9- همه جا نهى خدا، نشانه انجام شدن عملى خلاف نیست، گاهى نهى ها براى پیشگیرى است. «لاتکن من القانطین»
10- یأس و ناامیدى را با یاد رحمت و ربوبیّت خداوند درمان کنیم. «رحمة ربّه»
11- کسانى که به علم و قدرت و رحمت خداوند اطمینان دارند، هرگز مایوس نمى شوند. «من یقنط ...الا الضّالون»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
تاکنون نظری ثبت نشده است