display result search
منو
تفسیر آیه 110 سوره یوسف

تفسیر آیه 110 سوره یوسف

  • 1 تعداد قطعات
  • 6 دقیقه مدت قطعه
  • 194 دریافت شده
سخنرانی حجت الاسلام محسن قرائتی با موضوع تفسیر سوره یوسف- آیه 110

حَتَّى‏ إِذَا اسْتَیْئَسَ الرُّسُلُ وَظَنُّواْ أَنَّهُمْ قَدْ کُذِبُواْ جَآءَهُمْ نَصْرُنَا فَنُجِّىَ مَن نَّشَآءُ وَلَا یُرَدُّ بَأْسُنَا عَنِ الْقَوْمِ الْمُجْرِمینَ

ترجمه
(دعوت پیامبران و مخالفت دشمنان همچنان ادامه داشت) تا هنگامى که پیامبران (از هدایت مردم) به آستانه نومیدى رسیدند و کفار گمان کردند که (وعده عذاب) به دروغ به آنان داده شده است. آنگاه یارى ما به آنان رسید، پس کسانى را که مى‏خ واستیم نجات یافتند و(لى) عذاب ما از گروه مجرمان باز گردانده نمى‏ شود.



در طول تاریخ، پیامبران در دعوت خود مستمر و مصرّ بودند، تا آنکه از هدایت مردم مأیوس مى‏ شدند، چنانکه مخالفانِ لجوج نیز دست از مقاومت برنمى‏ داشتند. نمونه ‏هایى از آن را در قرآن مى ‏خوانیم:
الف: نمونه یأس انبیا:
بعد از آنکه نوح سالیان متمادى مردم را دعوت کرد، جز گروه اندکى کسى ایمان نیاورد، خداوند به او فرمود: «لن یؤمن من قومک الاّ من قد آمن» جز کسانى که ایمان آورده ‏اند، کس دیگرى از قوم تو ایمان نخواهد آورد. نوح در نفرین خود که نشان از یأس او نیز دارد، مى‏ گوید: «و لایلدوا الاّ فاجراً کفّاراً» یعنى از اینان جز کافر فاجر نیز متولد نخواهد شد.
در داستان زندگى و دعوت هود، صالح، شعیب، موسى، و عیسى (ع) نیز این یأس از ایمان آوردن کفار به چشم مى‏ خورد.
ب: نمونه سوءظن مردم به انبیا:
کفّار تهدید انبیا را توخالى و دروغ مى‏ پنداشتند. در سوره هود آیه 27 مى‏ خوانیم «بل نظنّکم کاذبین» گمان مى ‏کنیم شما دروغگویید. یا اینکه فرعون به موسى‏ (ع) گفت: «انّى لاظنّک یا موسى مسحوراً» به راستى که گمان مى‏کنم که تو افسون زده‏ اى.
ج: نمونه نصرت خداوند:
قرآن نصرت الهى را حقّى مى ‏داند که خداوند بر خود لازم کرده است «و کان حقّاً علینا نصر المؤمنین» یعنى یارى مؤمنان بر ما لازم است. یا در جاى دیگر مى ‏فرماید: «نجّینا هوداً و الّذین آمنوا معه» ما هود و مؤمنان را نجات دادیم.
امّا درباره قهر خداوند که از مجرمان برنمى ‏گردد، در سوره‏ رعد آیه 11 مى ‏فرماید: «اذا اراد اللَّه بقوم سوءً فلامردّ له» هرگاه خداوند بر قومى قهر بگیرد، برگشت ندارد.

پیام ها

1- قساوت و لجاجت در انسان، تا آنجا اوج مى ‏گیرد که انبیاى بردبار را نیز مأیوس مى‏ کند. «اذا اسْتیئَس الرسل»
2- خوش ‏بینى و حسن‏نیّت و حوصله اندازه دارد. «حتّى»
3- نیروى خود را صرف زمینه ‏هاى غیرقابل نفوذ نکنید. باید از برخى مردم صرف نظر کرد. «استیئس الرُّسل»
4- مهلت دادن به مجرمان و تاخیر عذاب آنان، از سنت‏ هاى الهى است. «حتّى اذا استیئس» یعنى به قدرى ما به مجرمان مهلت دادیم که انبیا مأیوس شدند.
5 - تاخیر عذاب الهى سبب جرأت و تکذیب مجرمین مى‏ گردد. «حتّى اذا... وظنّوا انّهم قد کذبوا»
6- ناامیدى انبیا از هدایت مردم، شرط نزول قهر خداست. «اذا استیئس... لایرد بأسنا...»
7- امدادهاى الهى نسبت به پیامبران هم زمان خاصى دارد. «اذا استیئس... جاءهم»
8 - قهر الهى شامل انبیا و مومنان واقعى نمى‏ شود. «فنُجّى»
9- هم قهر و عذاب و هم لطف و امداد به دست خداست. «نصرنا ... بأسنا»
10- سرنوشت قهر یا نجات انسان به دست خود اوست. «من نشاء، مجرمین»
11- اراده و خواست خدا قانون‏مند است. «من نشاء ولایردّ بأسنا عن القوم المجرمین»
12- راه خدا بن‏ بست ندارد. «اذا استیئس الرسل...جاءهم نصرنا» (هر کجا مردم کار را به بن‏بست کشاندند قدرت خدا جلوه مى ‏کند.)
13- هیچ قدرتى مانع قهر خدا نمى‏ شود. «لایردّ بأسنا»
14- سنت خداوند در حمایت انبیا و هلاکت مجرمان است. «جاءهم نصرنا ، لایُرّد بأسنا»

منبع: پایگاه درس هایی از قرآن

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 6:38

مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است

تصاویر

پایگاه سخنرانی مذهبی