- 5419
- 1000
- 1000
- 1000
تفسیر آیه 38 سوره یوسف
سخنرانی حجت الاسلام محسن قرائتی با موضوع تفسیر سوره یوسف - آیه 38
وَاتَّبَعْتُ مِلَّةَ ءَابَآءِى إِبْرَهِیمَ وَإِسْحَقَ وَیَعْقُوبَ مَا کَانَ لَنَآ أَن نُّشْرِکَ بِاللَّهِ مِن شَىْءٍ ذَ لِکَ مِن فَضْلِ اللَّهِ عَلَیْنَا وَعَلَى النَّاسِ وَ لَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یَشْکُرُونَ
ترجمه
و آیین پدرانم ابراهیم و اسحاق و یعقوب را پیروى کرده ام. براى ما سزاوار نیست که چیزى را شریک خداوند قرار دهیم. این از فضل خدا بر ما و بر مردم است ولى بیشتر مردم سپاسگزارى نمى کنند.
اصالت خانوادگى، همچنان که در ساختار شخصیّت افراد مؤثر است، در پذیرش مردم نیز اثر دارد. لذا حضرت یوسف براى معرفى خود، به پدران خود که انبیاى الهى هستند تکیه مى کند تا هم اصالت خانوادگیش را ارائه دهد و هم قداست دعوت خود را.
این همان روشى است که پیامبر نیز در معرّفى خود به کار مى برد و مى فرمود: من همان پیامبر امّى هستم که نام و نشانم در تورات و انجیل آمده است. سیدالشهدا حسین ابن علىّ در کربلا و امام سجاد (ع) نیز در برابر مردم شام، خود را چنین معرّفى کردند: «اَنا ابن فاطمة الزّهرا»
«ملّة» در قرآن به معناى آیین بکار رفته است. سیماى «ملّة ابراهیم» این گونه ترسیم شده است: «با تمام قُوا در راه خدا جهاد کنید و اهل نماز و زکات و اعتصام به خدا باشید. در دین سختى و حرجى نیست، تسلیم خدا باشید، این است ملّت پدرتان ابراهیم.»
پیام ها
1- رسیدن به حقّ، در گرو شناخت باطل و ترک آن است. «ترکتُ ملّة قوم لا یؤمنون و اتّبعتُ ملّة...»
2- جدّ انسان، در حکم پدر انسان است و «أب» به او نیز اطلاق شده است. «ملّة آبائى ابراهیم و اسحاق و یعقوب»
3- انبیا باید از خاندان پاک باشند. «آبائى ابراهیم و...»
4- پیامبران الهى از یک هدف برخوردارند. «ملّة آبائى ابراهیم واسحاق و...»
5 - در کنار راه هاى منفى، راه مثبت را نیز نشان دهیم. «ترکتُ ملّة... واتّبعتُ ملّة...»
6- افتخار به پدران و پیروى از آنان در صورتى که راه حقّ و توحید را پیموده باشند پسندیده و رواست. «واتّبعت ملّة آبائى...»*
7- پدران انبیا (ع) مشرک نبودهاند. «ما کان لنا ان نشرک»*
8 - پرهیز از شرک و مبارزه با آن، پایه و اساس ادیان الهى است. «ما کان لنا ان نشرک»*
9- شرک، در تمام ابعادش (ذات، صفات و عبادت)، منفور است. «من شىء»
10- پرهیز از شرک و گرایش به توحید، توفیق الهى مى خواهد. «ذلک من فضل اللَّه»
11- تعالیم انبیا، نعمتى الهى و سزاوار شکر و سپاس است. «ذلک من فضل اللّه علینا... و لکنّ اکثر الناس لایشکرون»*
12- نبوّت و هدایت، توفیق وفضل الهى براى همه است. «علینا و على النّاس»
13- اکثریّت، معیار شناخت صحیح نیست. «اکثر النّاس لا یشکرون»
14- پشت کردن به راه انبیا، بزرگترین کفران نعمت است. «لایشکرون»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
وَاتَّبَعْتُ مِلَّةَ ءَابَآءِى إِبْرَهِیمَ وَإِسْحَقَ وَیَعْقُوبَ مَا کَانَ لَنَآ أَن نُّشْرِکَ بِاللَّهِ مِن شَىْءٍ ذَ لِکَ مِن فَضْلِ اللَّهِ عَلَیْنَا وَعَلَى النَّاسِ وَ لَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یَشْکُرُونَ
ترجمه
و آیین پدرانم ابراهیم و اسحاق و یعقوب را پیروى کرده ام. براى ما سزاوار نیست که چیزى را شریک خداوند قرار دهیم. این از فضل خدا بر ما و بر مردم است ولى بیشتر مردم سپاسگزارى نمى کنند.
اصالت خانوادگى، همچنان که در ساختار شخصیّت افراد مؤثر است، در پذیرش مردم نیز اثر دارد. لذا حضرت یوسف براى معرفى خود، به پدران خود که انبیاى الهى هستند تکیه مى کند تا هم اصالت خانوادگیش را ارائه دهد و هم قداست دعوت خود را.
این همان روشى است که پیامبر نیز در معرّفى خود به کار مى برد و مى فرمود: من همان پیامبر امّى هستم که نام و نشانم در تورات و انجیل آمده است. سیدالشهدا حسین ابن علىّ در کربلا و امام سجاد (ع) نیز در برابر مردم شام، خود را چنین معرّفى کردند: «اَنا ابن فاطمة الزّهرا»
«ملّة» در قرآن به معناى آیین بکار رفته است. سیماى «ملّة ابراهیم» این گونه ترسیم شده است: «با تمام قُوا در راه خدا جهاد کنید و اهل نماز و زکات و اعتصام به خدا باشید. در دین سختى و حرجى نیست، تسلیم خدا باشید، این است ملّت پدرتان ابراهیم.»
پیام ها
1- رسیدن به حقّ، در گرو شناخت باطل و ترک آن است. «ترکتُ ملّة قوم لا یؤمنون و اتّبعتُ ملّة...»
2- جدّ انسان، در حکم پدر انسان است و «أب» به او نیز اطلاق شده است. «ملّة آبائى ابراهیم و اسحاق و یعقوب»
3- انبیا باید از خاندان پاک باشند. «آبائى ابراهیم و...»
4- پیامبران الهى از یک هدف برخوردارند. «ملّة آبائى ابراهیم واسحاق و...»
5 - در کنار راه هاى منفى، راه مثبت را نیز نشان دهیم. «ترکتُ ملّة... واتّبعتُ ملّة...»
6- افتخار به پدران و پیروى از آنان در صورتى که راه حقّ و توحید را پیموده باشند پسندیده و رواست. «واتّبعت ملّة آبائى...»*
7- پدران انبیا (ع) مشرک نبودهاند. «ما کان لنا ان نشرک»*
8 - پرهیز از شرک و مبارزه با آن، پایه و اساس ادیان الهى است. «ما کان لنا ان نشرک»*
9- شرک، در تمام ابعادش (ذات، صفات و عبادت)، منفور است. «من شىء»
10- پرهیز از شرک و گرایش به توحید، توفیق الهى مى خواهد. «ذلک من فضل اللَّه»
11- تعالیم انبیا، نعمتى الهى و سزاوار شکر و سپاس است. «ذلک من فضل اللّه علینا... و لکنّ اکثر الناس لایشکرون»*
12- نبوّت و هدایت، توفیق وفضل الهى براى همه است. «علینا و على النّاس»
13- اکثریّت، معیار شناخت صحیح نیست. «اکثر النّاس لا یشکرون»
14- پشت کردن به راه انبیا، بزرگترین کفران نعمت است. «لایشکرون»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
تاکنون نظری ثبت نشده است