- 3353
- 1000
- 1000
- 1000
تفسیر آیه 78 سوره هود
سخنرانی حجت الاسلام محسن قرائتی با موضوع تفسیر سوره هود - آیه 78
وَجَآءَهُ قَوْمُهُ یُهْرَعُونَ إِلَیْهِ وَمِن قَبْلُ کَانُواْ یَعْمَلُونَ السَّیِّئَاتِ قَالَ یَقَوْمِ هَؤُلَا ءِ بَنَاتِى هُنَّ أَطْهَرُ لَکُمْ فَاتَّقُواْ اللَّهَ وَلَا تُخْزُونِ فِى ضَیْفِى أَلَیْسَ مِنکُمْ رَجُلٌ رَّشِیدٌ
ترجمه
و قوم لوط، که سابقهى کارهاى بد داشتند، به سرعت به سراغ او آمدند. (حضرت لوط، براى جلوگیرى از تعرّض مردم به فرشتگان، با اشاره به دخترانِ خود، به آنان) گفت: اى قوم من! اینها دختران منند، (که مىتوانید با آنان ازدواج کنید. اگر قصدى دارید) آنها براى شما پاکترند، پس از خدا پروا کنید (و دست به گناه نزنید) و مرا در پیش میهمانانم رسوا مسازید، آیا در (میان) شما یک نفر رشید (جوانمرد) وجود ندارد؟ (که بجاى گناه ازدواج را بپذیرد؟)
«یُهرَعون» از «اِهراع» به معناى راندن شدید است، یعنى غریزه شهوت، لجام گسیخته این قوم سرکش را به سوى میهمانان حضرت لوط (ع) مى راند.
مراد از «اَطهر» آن نیست که لواط پاک است و ازدواج پاک تر بلکه از باب مماشات با گنهکار است که اگر به دنبال دفع شهوت هستى، ازدواج بهتر از گناه است.
در پیچ و تاب اضطراب و دلهره و مشکلات است که استعدادها و حالات روحى شکوفا مى گردد. اگر فرشتگانِ الهى از همان لحظه ورود، خود را به حضرت لوط (ع) معرّفى مى کردند، دیگر نه از آه و ناله و نگرانى و استمداد از احساسات مردمى خبرى بود و نه از پیشنهاد ازدواج.
سؤال: چگونه پیامبر، دختر مؤمنهى خود را به ازدواج مرد کافرى در مىآورد؟
پاسخ: شاید در هنگام ازدواج، ایمان را شرط مى کردند تا این وابستگى و ازدواج، وسیله ایمان آنان شود، و شاید مراد از «بناتى» دختران مردم باشد، زیرا پیامبر به منزله پدر امّت است. شاید هم در آن زمان این گونه وصلت اشکالى نداشته است.
پیام ها
1- گاهى جامعه انسانى چنان سقوط مى کند که مردم با شتاب به سوى انحراف و گناه مى روند. «یُهرعون الیه»
2- نفس سرکش، انسان را به سوى گناه سوق مى دهد. «یُهرعون»
3- با انجام هر گناه، زمینه براى گناهان بعدى فراهم مى شود. «و من قبل کانوا یعملون السیئات»
4- براى جلوگیرى از منکرات باید ابتدا راه هاى معروف را باز کرد و به مردم نشان داد. «هؤلاء بناتى ، لاتخزون»
5 - معناى عفّت و پاکدامنى، انزوا نیست، بلکه رعایت پاکى در رفت و آمد طبیعى و عادّى است. «هؤلاء بناتى» (حضرت لوط در حضور مردان، به دختران خود اشاره مى کند)
6- براى هدایت جامعه، موعظه کافى نیست، باید در مواردى ایثار کرد. «بناتى»
7- پیشنهاد ازدواج از طرف پدر دختر، مانعى ندارد. «هؤلاء بناتى»
8 - ازدواج، تنها راه صحیح و پاک براى ارضاى غریزه جنسى است و راه هاى دیگر نادرست و ناپاک است. «هنّ اطهرلکم»
9- عادّى شدن گناه، تکلیف انسان در نهى از منکر را ساقط نمى کند. «و من قبل کانوا یعملون السیئات ، فاتقوا الله»
10- همجنس بازى، در ادیان گذشته نیز حرام و منفور و مطرود بوده است. «فاتّقوا اللَّه»
11- با اینکه احتمال اثر بسیار کم است، ولى باز هم باید نهى از منکر کرد. «فاتّقوااللَّه»
12- توهین و آزار میهمان، اهانت و اذیّت به میزبان محسوب مى شود. «لا تخزون فى ضیفى»
13- ارزش میهمان نوازى به اندازه اى است که شریف ترین انسان ها بیشترین زجرها را براى آن تحمّل مى کنند. «لا تخزون فى ضیفى»
14- دفاع از میهمان، یک حقّ انسانى و بىتفاوتى نسبت به او یک کار ناجوانمردانه است. «لا تخزون فى ضیفى»
15- در نهى از منکر، از عواطف و احساسات مردم کمک بگیریم. «ألیس منکم رجل رشید»
16- همجنس بازى، با مردانگى، رشادت و غیرت سازگار نیست. «ألیس منکم رجل رشید»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
وَجَآءَهُ قَوْمُهُ یُهْرَعُونَ إِلَیْهِ وَمِن قَبْلُ کَانُواْ یَعْمَلُونَ السَّیِّئَاتِ قَالَ یَقَوْمِ هَؤُلَا ءِ بَنَاتِى هُنَّ أَطْهَرُ لَکُمْ فَاتَّقُواْ اللَّهَ وَلَا تُخْزُونِ فِى ضَیْفِى أَلَیْسَ مِنکُمْ رَجُلٌ رَّشِیدٌ
ترجمه
و قوم لوط، که سابقهى کارهاى بد داشتند، به سرعت به سراغ او آمدند. (حضرت لوط، براى جلوگیرى از تعرّض مردم به فرشتگان، با اشاره به دخترانِ خود، به آنان) گفت: اى قوم من! اینها دختران منند، (که مىتوانید با آنان ازدواج کنید. اگر قصدى دارید) آنها براى شما پاکترند، پس از خدا پروا کنید (و دست به گناه نزنید) و مرا در پیش میهمانانم رسوا مسازید، آیا در (میان) شما یک نفر رشید (جوانمرد) وجود ندارد؟ (که بجاى گناه ازدواج را بپذیرد؟)
«یُهرَعون» از «اِهراع» به معناى راندن شدید است، یعنى غریزه شهوت، لجام گسیخته این قوم سرکش را به سوى میهمانان حضرت لوط (ع) مى راند.
مراد از «اَطهر» آن نیست که لواط پاک است و ازدواج پاک تر بلکه از باب مماشات با گنهکار است که اگر به دنبال دفع شهوت هستى، ازدواج بهتر از گناه است.
در پیچ و تاب اضطراب و دلهره و مشکلات است که استعدادها و حالات روحى شکوفا مى گردد. اگر فرشتگانِ الهى از همان لحظه ورود، خود را به حضرت لوط (ع) معرّفى مى کردند، دیگر نه از آه و ناله و نگرانى و استمداد از احساسات مردمى خبرى بود و نه از پیشنهاد ازدواج.
سؤال: چگونه پیامبر، دختر مؤمنهى خود را به ازدواج مرد کافرى در مىآورد؟
پاسخ: شاید در هنگام ازدواج، ایمان را شرط مى کردند تا این وابستگى و ازدواج، وسیله ایمان آنان شود، و شاید مراد از «بناتى» دختران مردم باشد، زیرا پیامبر به منزله پدر امّت است. شاید هم در آن زمان این گونه وصلت اشکالى نداشته است.
پیام ها
1- گاهى جامعه انسانى چنان سقوط مى کند که مردم با شتاب به سوى انحراف و گناه مى روند. «یُهرعون الیه»
2- نفس سرکش، انسان را به سوى گناه سوق مى دهد. «یُهرعون»
3- با انجام هر گناه، زمینه براى گناهان بعدى فراهم مى شود. «و من قبل کانوا یعملون السیئات»
4- براى جلوگیرى از منکرات باید ابتدا راه هاى معروف را باز کرد و به مردم نشان داد. «هؤلاء بناتى ، لاتخزون»
5 - معناى عفّت و پاکدامنى، انزوا نیست، بلکه رعایت پاکى در رفت و آمد طبیعى و عادّى است. «هؤلاء بناتى» (حضرت لوط در حضور مردان، به دختران خود اشاره مى کند)
6- براى هدایت جامعه، موعظه کافى نیست، باید در مواردى ایثار کرد. «بناتى»
7- پیشنهاد ازدواج از طرف پدر دختر، مانعى ندارد. «هؤلاء بناتى»
8 - ازدواج، تنها راه صحیح و پاک براى ارضاى غریزه جنسى است و راه هاى دیگر نادرست و ناپاک است. «هنّ اطهرلکم»
9- عادّى شدن گناه، تکلیف انسان در نهى از منکر را ساقط نمى کند. «و من قبل کانوا یعملون السیئات ، فاتقوا الله»
10- همجنس بازى، در ادیان گذشته نیز حرام و منفور و مطرود بوده است. «فاتّقوا اللَّه»
11- با اینکه احتمال اثر بسیار کم است، ولى باز هم باید نهى از منکر کرد. «فاتّقوااللَّه»
12- توهین و آزار میهمان، اهانت و اذیّت به میزبان محسوب مى شود. «لا تخزون فى ضیفى»
13- ارزش میهمان نوازى به اندازه اى است که شریف ترین انسان ها بیشترین زجرها را براى آن تحمّل مى کنند. «لا تخزون فى ضیفى»
14- دفاع از میهمان، یک حقّ انسانى و بىتفاوتى نسبت به او یک کار ناجوانمردانه است. «لا تخزون فى ضیفى»
15- در نهى از منکر، از عواطف و احساسات مردم کمک بگیریم. «ألیس منکم رجل رشید»
16- همجنس بازى، با مردانگى، رشادت و غیرت سازگار نیست. «ألیس منکم رجل رشید»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
تاکنون نظری ثبت نشده است