- 229
- 1000
- 1000
- 1000
لذت مناجات(شرح مناجات خمس عشر)، جلسه بیست و هفتم
سخنرانی آیت الله محمدتقی مصباح یزدی با موضوع «لذت مناجات»، جلسه بیست و هفتم، سال 1386
چه چیزی موجب غفلت از شکر میشود؟ بنده که الان برای شما صحبت میکنم، اگر این انگیزه نبود اصلاً فکر این نبودم که در مجلسی هستم که یک نعمت خداست. این امکانی که برای حرف زدن دارم نعمت خداست. چیزی که از اساتید یاد گرفتهام، نعمت خداست. اینکه شما حاضرید به حرف من گوش کنید، باز نعمت خداست. این وسیلهای که صدایم را به شما میرساند، نعمت خداست. از همهی اینها غافل بودم. حالا انگیزهای پیدا کردم که به آن توجه کنم، اما چه چیز موجب این غفلت بود؟
استفاده از دیگر نعمتهای خدا باعث غفلت میشود. داشتم فکر میکردم که چطور بگویم، چه چیزی بگویم، یعنی داشتم از چند نعمت دیگر خدا استفاده میکردم؛ از فکرم، حافظهام، زبانم، دهانم. توجه به این نعمتها و استفاده از آنها، من را از شکرِ این نعمتها غافل کرده است. البته چیزهایی که جاذبههای قویتری دارند طبعاً انسان را بیشتر غافل میکند. آدم گرسنه در اول افطار، اگر یک غذای لذیذ و خوشبویی هم باشد آنچنان برای خوردن حریص است که یادش میرود این نعمت خداست، چگونه باید استفاده کند و باید شکرش را به جا بیاورد و یا مانند هر وقت که غریزهای قوی بر انسان غالب بشود و انسان در مقام ارضای آن غریزه باشد. پس اولین چیزی که ما را از شناخت نعمتها، توجه به نعمتها، و در نتیجه از شکر نعمتها باز میدارد، همین نعمتهای خداست! به حسب تعبیری که در این مناجات آمده، تتابع و توالی نعمتها ما را از شکر غافل میکند.
نقص از کجاست؟ از اینکه خدا به طور دائم به ما نعمت میدهد؟ این اشکال کار اوست؟ «سبحان اللّه»، این که تفضل اوست. اگر ندهد که حیات ما به خطر میافتد. نقص از ماست که نمیتوانیم توجه خودمان را به ارتباط این نعمتها با خدا و شکر این نعمتها معطوف کنیم. البته اگر انسان تمرین کند، کم و بیش میتواند این کار را بکند. آدابی که در شرع وارد شده همه برای این است که ما در حین استفاده از نعمتها، یاد خدا هم باشیم. میخواهیم غذا بخوریم «بسم اللّه»؛ بگوییم. هر لقمهای میخوریم، «الحمد للّه»؛ بگوییم. حتی برای استفاده از آب و تطهیر بدن، یا برای وضو بگوییم؛ «الحَمْدُ لِلَّهِ الَّذی جَعَلَ الْماءَ طَهُوراً وَ لَمْیَجْعَلْهُ نَجِساً». وقتی آدم تکرار کند کم کم ملکه میشود، به طوری که دیگر استفادهاش مانع از توجه به اینکه این نعمت خداست، نمیشود.
چه چیزی موجب غفلت از شکر میشود؟ بنده که الان برای شما صحبت میکنم، اگر این انگیزه نبود اصلاً فکر این نبودم که در مجلسی هستم که یک نعمت خداست. این امکانی که برای حرف زدن دارم نعمت خداست. چیزی که از اساتید یاد گرفتهام، نعمت خداست. اینکه شما حاضرید به حرف من گوش کنید، باز نعمت خداست. این وسیلهای که صدایم را به شما میرساند، نعمت خداست. از همهی اینها غافل بودم. حالا انگیزهای پیدا کردم که به آن توجه کنم، اما چه چیز موجب این غفلت بود؟
استفاده از دیگر نعمتهای خدا باعث غفلت میشود. داشتم فکر میکردم که چطور بگویم، چه چیزی بگویم، یعنی داشتم از چند نعمت دیگر خدا استفاده میکردم؛ از فکرم، حافظهام، زبانم، دهانم. توجه به این نعمتها و استفاده از آنها، من را از شکرِ این نعمتها غافل کرده است. البته چیزهایی که جاذبههای قویتری دارند طبعاً انسان را بیشتر غافل میکند. آدم گرسنه در اول افطار، اگر یک غذای لذیذ و خوشبویی هم باشد آنچنان برای خوردن حریص است که یادش میرود این نعمت خداست، چگونه باید استفاده کند و باید شکرش را به جا بیاورد و یا مانند هر وقت که غریزهای قوی بر انسان غالب بشود و انسان در مقام ارضای آن غریزه باشد. پس اولین چیزی که ما را از شناخت نعمتها، توجه به نعمتها، و در نتیجه از شکر نعمتها باز میدارد، همین نعمتهای خداست! به حسب تعبیری که در این مناجات آمده، تتابع و توالی نعمتها ما را از شکر غافل میکند.
نقص از کجاست؟ از اینکه خدا به طور دائم به ما نعمت میدهد؟ این اشکال کار اوست؟ «سبحان اللّه»، این که تفضل اوست. اگر ندهد که حیات ما به خطر میافتد. نقص از ماست که نمیتوانیم توجه خودمان را به ارتباط این نعمتها با خدا و شکر این نعمتها معطوف کنیم. البته اگر انسان تمرین کند، کم و بیش میتواند این کار را بکند. آدابی که در شرع وارد شده همه برای این است که ما در حین استفاده از نعمتها، یاد خدا هم باشیم. میخواهیم غذا بخوریم «بسم اللّه»؛ بگوییم. هر لقمهای میخوریم، «الحمد للّه»؛ بگوییم. حتی برای استفاده از آب و تطهیر بدن، یا برای وضو بگوییم؛ «الحَمْدُ لِلَّهِ الَّذی جَعَلَ الْماءَ طَهُوراً وَ لَمْیَجْعَلْهُ نَجِساً». وقتی آدم تکرار کند کم کم ملکه میشود، به طوری که دیگر استفادهاش مانع از توجه به اینکه این نعمت خداست، نمیشود.
تاکنون نظری ثبت نشده است