- 128
- 1000
- 1000
- 1000
لذت مناجات(شرح مناجات خمس عشر)، جلسه پنجاه و نهم
سخنرانی آیت الله محمدتقی مصباح یزدی با موضوع «لذت مناجات»، جلسه پنجاه و نهم، سال 1386
إلهی أنْتَ قُلْتَ وَقَوْلُکَ الْحَقُّ: «یا أیُّها الَّذینَ آمَنوا اذکُروا اللهَ ذِکْراً کَثیراً، وَسَبِّحُوهُ بُکْرَةً وَأصِیلاً»، وَقُلْتَ وَقَوْلُکَ الْحَقُّ: «فَاذْکُرُونی أذْکُرْکُمْ»، فَأمَرْتَنا بِذِکْرِکَ، وَوَعَدْتَنا عَلَیْهِ أنْ تَذْکُرَنا تَشْرِیفاً لَنا وَتَفْخِیماً وَإعْظاماً، وَها نَحْنُ ذاکِرُوکَ کَما أمَرْتَنا، فَأنْجِزْ لَنا ما وَعَدْتَنا، یا ذاکِرَ الذّاکِرینَ، وَیا أرْحَمَ الرَّاحِمینَ.
با مروری اجمالی بر مناجات ذاکرین، چند فراز برجسته به چشم میخورد که به ترتیبی منطقی و زیبا تنظیم شده است. کسی که میخواهد در مقام ذکر خدا برآید، اگر اهل ادب و معرفت باشد اول از این که به خدا توجه پیدا کند خجالت میکشد و دل و ذهن و زبان خودش را لایقِ یاد خدا نمیداند، برای همین از آغاز عذرخواهی میکند و عرض میکند که اگر تو اذن نداده بودی که تو را یاد کنم جسارت نمیکردم و خجالت میکشیدم. تو نعمت بزرگی دادی و منت بزرگی بر من گذاشتی که اجازه دادی تو را یاد کنم. این مفاهیم جزء فرازهای اول این مناجات بود؛ إلهی لَوْلاَ الْواجِبُ مِنْ قَبُولِ أمْرِکَ، لَنَزّهْتُکَ مِنْ ذِکْری إیَّاکَ؛؛ اگر به خاطر اطاعت امر تو نبود تو را منزه میدانستم از اینکه تو را یاد کنم. سپس توجه میکند به اینکه حتی برای همین ذکر هم به خدا احتیاج دارد. اگر او توفیق ندهد و عنایت نکند، ما توان ذکر و یاد خدا را هم نداریم. توفیق هر کار خیری از خداست.
در فراز دوم از خدا میخواهد که خدایا، یادت را به ما الهام کن؛ إلهی فَألْهِمْنا ذِکْرَکَ فِی الخَلاءِ وَالمَلاءِ.
در فراز سوم که از فرازهای برجستهی این مناجات است عرض میکند خدایا، اکنون که بر من منت گذاشتی و اجازه دادی که تو را یاد کنم و قلب من را متوجه خودت کردی، درک میکنم که بسیار به ذکر و یاد تو نیاز دارم و اگر یاد تو نباشد آرامشی برای من پیدا نمیشود. بنابراین بعد ازتوفیق ذکر خیلی باید شاکر باشم؛ که جز به یاد تو دلها آرام نگیرد.
إلهی أنْتَ قُلْتَ وَقَوْلُکَ الْحَقُّ: «یا أیُّها الَّذینَ آمَنوا اذکُروا اللهَ ذِکْراً کَثیراً، وَسَبِّحُوهُ بُکْرَةً وَأصِیلاً»، وَقُلْتَ وَقَوْلُکَ الْحَقُّ: «فَاذْکُرُونی أذْکُرْکُمْ»، فَأمَرْتَنا بِذِکْرِکَ، وَوَعَدْتَنا عَلَیْهِ أنْ تَذْکُرَنا تَشْرِیفاً لَنا وَتَفْخِیماً وَإعْظاماً، وَها نَحْنُ ذاکِرُوکَ کَما أمَرْتَنا، فَأنْجِزْ لَنا ما وَعَدْتَنا، یا ذاکِرَ الذّاکِرینَ، وَیا أرْحَمَ الرَّاحِمینَ.
با مروری اجمالی بر مناجات ذاکرین، چند فراز برجسته به چشم میخورد که به ترتیبی منطقی و زیبا تنظیم شده است. کسی که میخواهد در مقام ذکر خدا برآید، اگر اهل ادب و معرفت باشد اول از این که به خدا توجه پیدا کند خجالت میکشد و دل و ذهن و زبان خودش را لایقِ یاد خدا نمیداند، برای همین از آغاز عذرخواهی میکند و عرض میکند که اگر تو اذن نداده بودی که تو را یاد کنم جسارت نمیکردم و خجالت میکشیدم. تو نعمت بزرگی دادی و منت بزرگی بر من گذاشتی که اجازه دادی تو را یاد کنم. این مفاهیم جزء فرازهای اول این مناجات بود؛ إلهی لَوْلاَ الْواجِبُ مِنْ قَبُولِ أمْرِکَ، لَنَزّهْتُکَ مِنْ ذِکْری إیَّاکَ؛؛ اگر به خاطر اطاعت امر تو نبود تو را منزه میدانستم از اینکه تو را یاد کنم. سپس توجه میکند به اینکه حتی برای همین ذکر هم به خدا احتیاج دارد. اگر او توفیق ندهد و عنایت نکند، ما توان ذکر و یاد خدا را هم نداریم. توفیق هر کار خیری از خداست.
در فراز دوم از خدا میخواهد که خدایا، یادت را به ما الهام کن؛ إلهی فَألْهِمْنا ذِکْرَکَ فِی الخَلاءِ وَالمَلاءِ.
در فراز سوم که از فرازهای برجستهی این مناجات است عرض میکند خدایا، اکنون که بر من منت گذاشتی و اجازه دادی که تو را یاد کنم و قلب من را متوجه خودت کردی، درک میکنم که بسیار به ذکر و یاد تو نیاز دارم و اگر یاد تو نباشد آرامشی برای من پیدا نمیشود. بنابراین بعد ازتوفیق ذکر خیلی باید شاکر باشم؛ که جز به یاد تو دلها آرام نگیرد.
تاکنون نظری ثبت نشده است