- 175
- 1000
- 1000
- 1000
مسائل و مصائب امام حسین علیهالسلام، 6
سخنرانی استاد مهدی قاسمی با موضوع «مسائل و مصائب امام حسین علیهالسلام» جلسه ششم: نامه امام حسین علیهالسلام به اهالی بصره، سال 1404
موضوع بحث ما نامه امام حسین علیه السلام به اهالی بصره است. امام حسین در این نامهها هم خودشونو معرفی میکردند هم انگیزههای قیامشون رو بیان میکردند. یکی از اون نامهها که خیلی مهمه نامه به 5 تا از رؤسا و بزرگان این بصره هست. گفتیم بصره در اون زمان قبیلهای بود و امام به رؤسای قبائل نامه نوشتند و حرکت خودشون رو، قیام خودشون رو به اطلاع اونها رساندند و اینکه من چرا قیام کردم. دو سه تا نکته از این بحث نامه برای شما عرض بکنم که قابل توجه است. میخواهم چون استفادههای تعلیمی و تربیتی هم از این نامهها داشته باشیم. امام فرمود: بودن که ما اهل بیت به مقام وصیت و خلافت پیغمبر از همه مردم سزاوارتریم. اما در عین حال ما از این حقمون تو بعضی از شرایط گذشتیم به خاطر اینکه مصلحت و منفعت مردم را در نظر گرفتیم. دو جا بیان کردن فرمودن ما راضی شدیم که حق ما رو بگیرند اما مصلحت جامعه که مبتلا به تفرقه و فتنهانگیزی و اختلاف نشوند ما گذشتیم مثل گذشتی که امیرالمؤمنین 25 سال از خلافتش داشت به خاطر اسلام. مثل گذشتی که امام مجتبی علیه السلام تو جریان صلحنامه کردن یا همه امامان بعد از امام حسین علیه السلام دیگه ما امامی نداریم که با دشمنانشون قیام بکنن دست به شمشیر ببرن دیگه بعد از امام حسین دیگه بحث تقیه بود و اون سیرهای که شما شنیدید. خب اینجا میخوام یه نکتهای عرض بکنم یعنی دو تا نکته که یکی بحث اولویته یکی بحث زمانشناسیه. اینکه چرا زمانی یک امام سکوت میکنه و دست به شمشیر نمیبره، مخالفت نمیکند و زبان میبندد و در خانه هم به روی خودش میبندد، به روی مردم. اما یک وقت میبینی امام قیام میکنه و فریاد میزنه وسط میدان میاد با دشمن علناً میجنگد. این به خاطر چیست؟ یک جهتش به خاطر رعایت شرایط زمان است. دوستان یکی از ویژگیهای همه امامان یعنی اگر ام این تعارض در سیره امامان رو حل بکنیم که چرا یکیشون سکوت یکیشون فریاد یکیشون قیام یکیشون صلح انجام دادن این جمعش و رفع این تعارض و تناقض باز زمانشناسی و اقتضائات شرایط زمان است.
موضوع بحث ما نامه امام حسین علیه السلام به اهالی بصره است. امام حسین در این نامهها هم خودشونو معرفی میکردند هم انگیزههای قیامشون رو بیان میکردند. یکی از اون نامهها که خیلی مهمه نامه به 5 تا از رؤسا و بزرگان این بصره هست. گفتیم بصره در اون زمان قبیلهای بود و امام به رؤسای قبائل نامه نوشتند و حرکت خودشون رو، قیام خودشون رو به اطلاع اونها رساندند و اینکه من چرا قیام کردم. دو سه تا نکته از این بحث نامه برای شما عرض بکنم که قابل توجه است. میخواهم چون استفادههای تعلیمی و تربیتی هم از این نامهها داشته باشیم. امام فرمود: بودن که ما اهل بیت به مقام وصیت و خلافت پیغمبر از همه مردم سزاوارتریم. اما در عین حال ما از این حقمون تو بعضی از شرایط گذشتیم به خاطر اینکه مصلحت و منفعت مردم را در نظر گرفتیم. دو جا بیان کردن فرمودن ما راضی شدیم که حق ما رو بگیرند اما مصلحت جامعه که مبتلا به تفرقه و فتنهانگیزی و اختلاف نشوند ما گذشتیم مثل گذشتی که امیرالمؤمنین 25 سال از خلافتش داشت به خاطر اسلام. مثل گذشتی که امام مجتبی علیه السلام تو جریان صلحنامه کردن یا همه امامان بعد از امام حسین علیه السلام دیگه ما امامی نداریم که با دشمنانشون قیام بکنن دست به شمشیر ببرن دیگه بعد از امام حسین دیگه بحث تقیه بود و اون سیرهای که شما شنیدید. خب اینجا میخوام یه نکتهای عرض بکنم یعنی دو تا نکته که یکی بحث اولویته یکی بحث زمانشناسیه. اینکه چرا زمانی یک امام سکوت میکنه و دست به شمشیر نمیبره، مخالفت نمیکند و زبان میبندد و در خانه هم به روی خودش میبندد، به روی مردم. اما یک وقت میبینی امام قیام میکنه و فریاد میزنه وسط میدان میاد با دشمن علناً میجنگد. این به خاطر چیست؟ یک جهتش به خاطر رعایت شرایط زمان است. دوستان یکی از ویژگیهای همه امامان یعنی اگر ام این تعارض در سیره امامان رو حل بکنیم که چرا یکیشون سکوت یکیشون فریاد یکیشون قیام یکیشون صلح انجام دادن این جمعش و رفع این تعارض و تناقض باز زمانشناسی و اقتضائات شرایط زمان است.


تاکنون نظری ثبت نشده است