display result search
منو
سر خط شروع و تحلیل تاریخ اسلام، 55

سر خط شروع و تحلیل تاریخ اسلام، 55

  • 1 تعداد قطعات
  • 42 دقیقه مدت قطعه
  • 1 دریافت شده
سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین حامد کاشانی با موضوع «سر خط شروع و تحلیل تاریخ اسلام»، جلسه پنجاه و پنجم: ظهور خوارج و بررسی عقاید آنها، سال 1399

چند سالی که از اسلام گذشته بود بین یاران پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم نگاه به رسول الله، نگاه به اسلام، نگاه به قرآن چندگانه شد. با اینکه خود رسول خدا حضور داشت. لذا در بین اصحاب دین علی یک مسئله ی شناخته شده بود. دین علی علیه السلام یک دین غیر از اسلام نبود بلکه تلقی ای از اسلام بود، فهمی از پیغمبر بود. امیر‌المؤمنین در حدیبیه وقتی آنها گفتند اسم رسول خدا را خط بزن، فرمود من خط نمی زنم. من غیرتم قبول نمی کند. از پیغمبر یک فهمی داشت. خودش را فدای او کند. بزرگترین شخصیت عالم برای امیر‌المؤمنین پیغمبر بود. امیر‌المؤمنین که در تاریخ مثل او شجاع و رزمنده دیده نشده فرمود در جنگ‌ها به پیغمبر پناه می برده است. عده ای هم بودند صحابه، پیامبر بودند. کنار پیامبر بودند ولی در جنگ‌ها ممکن بود فرار کنند یا رسول خدا را تنها بگذارند یا خیال کنند پیغمبر خطا می کند یا فکر کنند پیغمبر شاد باشد یا غمگین باشد، خشمگین باشد یا راضی باشد، حالاتش، بیانش، کلماتش متفاوت می شود. یعنی آنها هم می گفتند ما مسلمان هستیم. بنده هم نمی خواهم بگویم که دروغ می گفتند یا راست. نفوذی و منافق بودند یا این فهم شان بود. فعلاً این محل بحثم نیست. یک دین علی بود که تلقی ای از اسلام و پیغمبر داشت که متفاوت بود از دین برخی دیگر. از دین قریش، دین مروان فرق داشت. ابوایوب انصاری روی قبر مبارک پیامبر صورتش را گذاشته بود داشت گریه می کرد، مروان آمد به او یک جملاتی گفت. چون مروان جزء بخش حکومتی بوده است، تاریخ بخش‌هایی از کلمات را حذف کرده است. از پاسخ ابوایوب معلوم است مروان نسبت به قبر پیغمبر چه گفته است. ابوایوب انصاری که فرمانده ی سواره نظام امیر‌المؤمنین در نهروان است. همان کسی است که رسول خدا وقتی مدینه تشریف آوردند اولین بار با آن حالت قرعه مانند کار شتر، خانه ی ابوایوب رفتند. سرش را از روی قبر بلند کرد گفت که این سنگ نیست، این رسول خداست. ببینید دو تلقی است، دو نگاه است یا چند نگاه است. این تنوع نگاه ها در اسلام. یک وقتی شما می بینید که ما یک جنس اصلی داریم، یک چیزی هست در بازار مثلاً می گویند های کپی یعنی اصل نیست ولی با اصل اشتباه می شود. شما دو تای آن را نگاه کنی عین هم هستند ولی یکی از آنها تقلبی است. آن عنوان اصلی نیست، آن موضوع اصلی نیست. اتفاقاً خطر آن هم بیشتر از تقلبی های سطح پایین است. چون در خیابان بروی یک جنس تقلبی ببینی نگاه می کنی یک جنسی که مثلاً اصل آن یک میلیون تومان است، دویست هزار تومان است، راحت می فهمی تقلبی است. آن که خیلی شبیه این هست یعنی تقلبی که خیلی به واقع نزدیک است اما واقعی نیست. البته من همین جا در پرانتز بگویم. ما گاهی متأسفانه چون چشم و هم چشمی می کنیم، چون دوست داریم ما را با یک چیزهایی ببینند، برای این پول خوبی هم می دهیم. گاهی به خاطر چشم و هم چشمی یک چیزهایی را می خواهیم نمایش بدهیم و یک برندی و چی. این دو با هم فرق دارند و یکی از آنها در واقع رستگاری بود و یکی از آنها رستگاری نبود. این بدل آن است. دروغین است. نجات‌بخش نیست. حالا مثالهایی که زدم مثالهای مادی زدم ولی در موضوع دین ما را باید نجات بدهد، ما را باید رشد بدهد، ما را به کمال برساند، من دیندارتر می شود باید مردم از نشست و برخاست من بیشتر لذت ببرند.

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 42:30

مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است

تصاویر

پایگاه سخن