display result search
منو
سر خط شروع و تحلیل تاریخ اسلام، 54

سر خط شروع و تحلیل تاریخ اسلام، 54

  • 1 تعداد قطعات
  • 44 دقیقه مدت قطعه
  • 4 دریافت شده
سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین حامد کاشانی با موضوع «سر خط شروع و تحلیل تاریخ اسلام»، جلسه پنجاه و چهارم: جنگ صفین، حَکَمیت و ظهور خوارج، سال 1399

ما چون در واقع پس تصویری که از سیره امیر‌المؤمنین علیه السلام و تاریخ حضرت داریم ارائه می‌کنیم خیلی به جنگ روایت توجه داشتیم که چگونه درگیری‌ها ایجاد کردند، تغییراتی ایجاد کردند، چطوری فضای افکار عمومی را فریب دارند برای این که در حضرت برخی شک کنند آنهایی که از رسول خدا چیزی نشنیده بودند، یک مقدمه‌ی مختصری عرض می‌کنم تا بحث را برسانیم به نقطه‌ی پایانی جلسه‌ی گذشته. آنجایی که آنها به خاطر حکمیت عده‌ای گفتند ما کافر شدیم و یا علی تو هم به خاطر اینکه تحمیل ما را پذیرفتی نعوذ بالله کافر شدی. تا به اینجا برسیم این را با همدیگر ریشه‌یابی کنیم. خیلی بحث شاید به دردبخوری برای همه‌ی زمان‌ها از جمله زمان ما باشد. یعنی نه اینکه بخواهیم خدای ناکرده به خودمان و دیگران نسبت خوارج بدهیم ولی بدانیم مسیر صیرورت اینکه یک خارجی رفتار نابخردانه می‌کند چیست. آن می‌تواند تکرار شود. یعنی زیاده‌روی، جلو زدن از این چه شکلی اتفاق می‌افتد را ما امروز می‌خواهیم گفتگو کنیم و امیدواریم خدا ان‌شاءالله همه‌ی ما را از لغزش‌ها حفظ کند.
امیرا‌لمؤمنین علیه السلام ابن ابی الحدید درباره حضرت یک عبارت خیلی زیبایی دارد که آن جمله‌ی پایانی او نشان می‌دهد مسیر ما چیست. او می‌گوید که « و حاربه أهل البصرة» با اهل جمل و بصره جنگید «ضربوا وجهه و وجوه أولاده بالسیوف» شمشیر بر روی حضرت کشیدند و بر روی حسن و حسین او علیهم السلام «و شتموه و لعنوه» در جنگ به او دشنام دادند و او را لعن کردند ولی «فلما ظفر بهم رفع السیف عنهم» ولی امیر‌المؤمنین آقا بود. وقتی قدرت پیدا کرد و آنها را شکست داد، گیرشان آورد، شمشیر را کنار گذاشت. منادی او فرماید زد که هیچ فراری‌ را دنبال نکنید، هیچ مجروحی را نکشید یا آسیب نزنید. هیچ اسیری را به قتل نرسانید. هر کسی صلاحش را زمین انداخته است ایمن است. هر کسی به سمت لشکر حضرت بیاید ایمن است. از اموال آنها چیزی برنداشت، فرزندانشان را به اسارت نگرفت، غنیمت برنداشت که اگر می‌خواست می‌توانست انجام بدهد چون قبلی‌های او این کارها را کرده بودند. کسی باور نمی‌کرد که امیر‌المؤمنین انقدر آقایی کند. چون حضرت بنده‌ی محض خدا بود. بعد یک جمله‌ای دارد. می‌گوید: «فإنه عفا» او بخشید ولی «و الأحقاد لم تبرد» ولی کینه‌های در دل‌های اینها که شکست خورده بودند. با اینکه آقایی کرد سرد نشد. آن تندی و بی‌ادبی آنها فراموش نشد و هی هم تکرار شد. ما این جلسات سعی کردیم بگوییم امیر‌المؤمنین علیه السلام هم طبق ماجرای عمار که مفصل گفته‌ایم البته آن بحث جای تفصیل بیشتری هم داشت که اینجا جای آن نیست. هم آیات قرآن، هم سایر روایات در مورد امیر‌المؤمنین که مع الحق است، مع القرآن است، از اهل ثقلین است، از اهل آیه‌ی تطهیر است یا این روایت که ما شیعیان و همه‌ی مسلمین، آنهایی که اهل رجال هستند، جمع زیادی از آنها صحیح هم می‌دانند نه فقط نقل کردند، که پیغمبر فرمود که من جنگیدم که ثابت کنم در برابر مهاجمانی که به ما حمله می‌کردند که این قرآن کلام خداست، بعد از من برای تفسیر صحیح می‌جنگد علی بن ابیطالب. «إِنَّ مِنْکُمْ مَنْ یُقَاتِلُ عَلَى تَأْوِیلِ الْقُرْآن‏» برای تفسیر صحیح، فهم درست. کدام معنای دین می‌جنگند؟ همانطور که می‌گفت: «کَمَا قَاتَلْتُ عَلَى تَنْزِیلِه‏» عمار هم قبلاً عرض کردیم که در رجزهایش می‌گفت: «الیوم نضربکم علی تأویله کما قتلناکم علی تأویله» امروز همان روز است که پیغمبر گفت. می‌جنگیم برای تفسیر درست.

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 44:51

مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است

تصاویر

پایگاه سخن