- 309
- 1000
- 1000
- 1000
لذت مناجات(شرح مناجات خمس عشر)، جلسه چهل و دوم
سخنرانی آیت الله محمدتقی مصباح یزدی با موضوع «لذت مناجات»، جلسه چهل و دوم، سال 1386
«إلهی فَاجْعَلْنا مِمَّن اصْطَفَیْتَهُ لِقُرْبِکَ وَ وِلایَتِکَ، وَ أخْلَصْتَهُ لِوُدِّکَ وَ مَحَبَّتِکَ، وَ شَوَّقْتَهُ إلَی لِقائِکَ»؛ محور مناجات محبین محبت خداست؛ بعضی فرازها دربارة مقدمات محبت و بعضی راجع به لوازمش و بعضی هم دربارة نتایج محبت است. خواندن اینها غیر از این که ثواب دارد و یاد اهلبیت است؛ دو فایده دیگر هم میتواند داشته باشد. یکی این که توجه پیدا میکنیم که خدای متعال برای انسان چه چیزهایی مهیا کرده و این که امکان دارد انسان به چه مقاماتی برسد. دوم این که انشاءالله اگر انگیزهای برایمان پیدا شد، در این مسیرها حرکت کنیم و بدانیم که چه چیزهایی به درد میخورد، و بالاخره چون همهی موفقیتها را باید از خدا خواست، بدانیم چه چیزهایی از خدا بخواهیم. همهاش فکر نان و آب نباشیم! در این فرازها فرض این است که کسی که این مناجاتها را بیان میکند دارای محبت خدا هست، لکن میخواهد بر محبتش افزوده و به نتایجش نایل شود. میگوید مرا از کسانی قرار ده که برای محبتت خالص کردی؛ یعنی در این مسیر تکامل پیدا کنم و به محبت کامل برسم.
لازمهی محبت کامل به خدای متعال این است که توجه انسان به طور عمده معطوف به محبوبش باشد. بعضی کارها هم از لوازم محبت است که باز هم آنها از کمالات و فضایل اخلاقی است. از راه محبت، این فضایل خیلی زودتر و بهتر پیدا میشود، مثل رضای به قضای الهی که اگر انسان بخواهد از راههای عادی، رضا به قضای الهی پیدا کند، راه طولانی است و به این زودیها موفق نمیشود. اما اگر خدا را دوست داشت، کارهایش را میپسندد و هر چه او دوست داشت، او هم قبول میکند. اگر آن، محبت شدید و کاملی باشد دیگر نمیگوید این کار به نفع من است یا به ضرر من. نهایت خواستهی او این است که خدا از او راضی باشد و در مقابل خواست او، خواستی ندارد. متقابلاً وقتی انسان کسی را دوست دارد، دلش میخواهد محبوب از او خشنود باشد. این از آثار طبیعی محبت است که اگر انسان بفهمد کسی که محبوب او است از او نگرانی دارد، خیلی ناراحت میشود. این است که در این دعا میفرماید: از تو میخواهم که رضایت خودت را به من ببخشی؛ «هبوته برضاک».
«إلهی فَاجْعَلْنا مِمَّن اصْطَفَیْتَهُ لِقُرْبِکَ وَ وِلایَتِکَ، وَ أخْلَصْتَهُ لِوُدِّکَ وَ مَحَبَّتِکَ، وَ شَوَّقْتَهُ إلَی لِقائِکَ»؛ محور مناجات محبین محبت خداست؛ بعضی فرازها دربارة مقدمات محبت و بعضی راجع به لوازمش و بعضی هم دربارة نتایج محبت است. خواندن اینها غیر از این که ثواب دارد و یاد اهلبیت است؛ دو فایده دیگر هم میتواند داشته باشد. یکی این که توجه پیدا میکنیم که خدای متعال برای انسان چه چیزهایی مهیا کرده و این که امکان دارد انسان به چه مقاماتی برسد. دوم این که انشاءالله اگر انگیزهای برایمان پیدا شد، در این مسیرها حرکت کنیم و بدانیم که چه چیزهایی به درد میخورد، و بالاخره چون همهی موفقیتها را باید از خدا خواست، بدانیم چه چیزهایی از خدا بخواهیم. همهاش فکر نان و آب نباشیم! در این فرازها فرض این است که کسی که این مناجاتها را بیان میکند دارای محبت خدا هست، لکن میخواهد بر محبتش افزوده و به نتایجش نایل شود. میگوید مرا از کسانی قرار ده که برای محبتت خالص کردی؛ یعنی در این مسیر تکامل پیدا کنم و به محبت کامل برسم.
لازمهی محبت کامل به خدای متعال این است که توجه انسان به طور عمده معطوف به محبوبش باشد. بعضی کارها هم از لوازم محبت است که باز هم آنها از کمالات و فضایل اخلاقی است. از راه محبت، این فضایل خیلی زودتر و بهتر پیدا میشود، مثل رضای به قضای الهی که اگر انسان بخواهد از راههای عادی، رضا به قضای الهی پیدا کند، راه طولانی است و به این زودیها موفق نمیشود. اما اگر خدا را دوست داشت، کارهایش را میپسندد و هر چه او دوست داشت، او هم قبول میکند. اگر آن، محبت شدید و کاملی باشد دیگر نمیگوید این کار به نفع من است یا به ضرر من. نهایت خواستهی او این است که خدا از او راضی باشد و در مقابل خواست او، خواستی ندارد. متقابلاً وقتی انسان کسی را دوست دارد، دلش میخواهد محبوب از او خشنود باشد. این از آثار طبیعی محبت است که اگر انسان بفهمد کسی که محبوب او است از او نگرانی دارد، خیلی ناراحت میشود. این است که در این دعا میفرماید: از تو میخواهم که رضایت خودت را به من ببخشی؛ «هبوته برضاک».
تاکنون نظری ثبت نشده است