- 221
- 1000
- 1000
- 1000
لذت مناجات(شرح مناجات خمس عشر)، جلسه شصت و دوم
سخنرانی آیت الله محمد تقی مصباح یزدی با موضوع «لذت مناجات»، جلسه شصت و دوم، سال 1386
«إلهی أسْکَنْتَنا داراً حَفَرَتْ لَنا حُفَرَ مَکْرِها، وَعلَّقْتَنا بِأیْدِی الْمنایا فی حَبائِلِ غَدْرِها، فَإلَیْکَ نَلْتَجِئُ مِنْ مَکائِدِ خُدَعِها، وَبِکَ نَعْتَصِمُ مِنَ الإِغْتِرارِ بِزَخارِفِ زینَتِها، فَإنَّها المُهْلِکَةُ طُلاّبَهَا، المُتْلِفَةُ حُلاّلَها، المَحْشُوَّةُ بِالآفاتِ، المَشْحُونَةُ بِالنَّکَباتِ».
خدایا! تو ما را در سرایی سکنا دادهای که چالههای مکر را برای ما حفر کرده است، وَعلَّقْتَنا بِأیْدِی الْمنایا فی حَبائِلِ غَدْرِها؛؛ دامهایی از روی مکر و نیرنگ گسترده که ما را در چنگال مرگ آویزان کرده است. فَإلَیْکَ نَلْتَجِئُ مِنْ مَکائِدِ خُدَعِها،؛ پس به تو پناه میبریم از این همه کیدها و مکرهای فریبکارانهاش. وَبِکَ نَعْتَصِمُ مِنَ الإِغْتِرارِ بِزَخارِفِ زینَتِها، و به تو چنگ میزنیم از این که به زینتها و زیورهایش مغرور شویم؛ زیرا این دنیاست که طالبانش را هلاک و ساکنانش را تباه میکند؛ سرایی پر از آفتها و نکبتها.
عبارتهای پیشین، بیانگر چگونگی توصیف دنیا است. اما درباره؛ این توصیفها سوالاتی به ذهن میآید که مناسب است قدری بر آنها درنگ کنیم. نخست دربارهی مفاهیمی چون: مکر، خدعه، غدر و کید که به دنیا نسبت دادیم؛ خانهای که مکر میکند، نیرنگ میزند و فریب میدهد؛ پرسش این است که چطور مکر میکند، فریب میدهد و دام میگسترد؟ هم چنین باید پرسید چرا خداوند دنیا را مکار و حیلهگر آفریده است؟ و نیز چرا ما را در این دنیای پر از آفات و نکبتها و حیلهها قرار داده است؟ این پرسش بعضی آیات قرآن را هم دربر میگیرد: فَلا تَغُرَّنَّکُمُ الْحَیاةُ الدُّنْیا وَ لا یَغُرَّنَّکُمْ بِاللّهِ الْغَرُورُ. حیات دنیا فریبنده است. این پرسش وقتی جدیتر میشود که به روایاتی برمیخوریم که از مذمت دنیا نهی شده است. متجر اولیاء الله؛ دنیا تجارتخانه اولیاء خداست. به راستی حیله، مکر و خدعه دنیا با تعبیر تجارت؛ خانهی اولیای خدا چگونه جمع میشود؟ بدون شک در قرآن و روایات، به خصوص در نهج البلاغه، عبارات زیادی در نکوهش دنیا آمده است. قرآن درباره زندگی دنیا لحن نکوهشآمیزی دارد؛ اما روایتی است که اگر کسی لعن دنیا کند، دنیا در جوابش میگوید: خدا لعنت کند آن کسی را که از من و تو گناهکارتر است. یعنی من چه گناهی کردهام که من را لعنت میکنی، تویی که مستحق لعنتی و گناهکار. اما تعابیری که در ابتدای بحث به آنها اشاره شده است، نه در آیات و نه در روایاتی بود که پیشتر بحث کرده؛ بودیم. این تعابیر بسیار سنگین است. یعنی دنیا را خیلی گناهکار معرفی میکند. هم دنیا را دارای مکر و نیرنگ معرفی میکند و هم پر از آفات و نکبتها! بنابراین، شایسته است برای بررسی از محکمات شروع کنیم تا به تدریج به حل متشابهات نائل شویم.
«إلهی أسْکَنْتَنا داراً حَفَرَتْ لَنا حُفَرَ مَکْرِها، وَعلَّقْتَنا بِأیْدِی الْمنایا فی حَبائِلِ غَدْرِها، فَإلَیْکَ نَلْتَجِئُ مِنْ مَکائِدِ خُدَعِها، وَبِکَ نَعْتَصِمُ مِنَ الإِغْتِرارِ بِزَخارِفِ زینَتِها، فَإنَّها المُهْلِکَةُ طُلاّبَهَا، المُتْلِفَةُ حُلاّلَها، المَحْشُوَّةُ بِالآفاتِ، المَشْحُونَةُ بِالنَّکَباتِ».
خدایا! تو ما را در سرایی سکنا دادهای که چالههای مکر را برای ما حفر کرده است، وَعلَّقْتَنا بِأیْدِی الْمنایا فی حَبائِلِ غَدْرِها؛؛ دامهایی از روی مکر و نیرنگ گسترده که ما را در چنگال مرگ آویزان کرده است. فَإلَیْکَ نَلْتَجِئُ مِنْ مَکائِدِ خُدَعِها،؛ پس به تو پناه میبریم از این همه کیدها و مکرهای فریبکارانهاش. وَبِکَ نَعْتَصِمُ مِنَ الإِغْتِرارِ بِزَخارِفِ زینَتِها، و به تو چنگ میزنیم از این که به زینتها و زیورهایش مغرور شویم؛ زیرا این دنیاست که طالبانش را هلاک و ساکنانش را تباه میکند؛ سرایی پر از آفتها و نکبتها.
عبارتهای پیشین، بیانگر چگونگی توصیف دنیا است. اما درباره؛ این توصیفها سوالاتی به ذهن میآید که مناسب است قدری بر آنها درنگ کنیم. نخست دربارهی مفاهیمی چون: مکر، خدعه، غدر و کید که به دنیا نسبت دادیم؛ خانهای که مکر میکند، نیرنگ میزند و فریب میدهد؛ پرسش این است که چطور مکر میکند، فریب میدهد و دام میگسترد؟ هم چنین باید پرسید چرا خداوند دنیا را مکار و حیلهگر آفریده است؟ و نیز چرا ما را در این دنیای پر از آفات و نکبتها و حیلهها قرار داده است؟ این پرسش بعضی آیات قرآن را هم دربر میگیرد: فَلا تَغُرَّنَّکُمُ الْحَیاةُ الدُّنْیا وَ لا یَغُرَّنَّکُمْ بِاللّهِ الْغَرُورُ. حیات دنیا فریبنده است. این پرسش وقتی جدیتر میشود که به روایاتی برمیخوریم که از مذمت دنیا نهی شده است. متجر اولیاء الله؛ دنیا تجارتخانه اولیاء خداست. به راستی حیله، مکر و خدعه دنیا با تعبیر تجارت؛ خانهی اولیای خدا چگونه جمع میشود؟ بدون شک در قرآن و روایات، به خصوص در نهج البلاغه، عبارات زیادی در نکوهش دنیا آمده است. قرآن درباره زندگی دنیا لحن نکوهشآمیزی دارد؛ اما روایتی است که اگر کسی لعن دنیا کند، دنیا در جوابش میگوید: خدا لعنت کند آن کسی را که از من و تو گناهکارتر است. یعنی من چه گناهی کردهام که من را لعنت میکنی، تویی که مستحق لعنتی و گناهکار. اما تعابیری که در ابتدای بحث به آنها اشاره شده است، نه در آیات و نه در روایاتی بود که پیشتر بحث کرده؛ بودیم. این تعابیر بسیار سنگین است. یعنی دنیا را خیلی گناهکار معرفی میکند. هم دنیا را دارای مکر و نیرنگ معرفی میکند و هم پر از آفات و نکبتها! بنابراین، شایسته است برای بررسی از محکمات شروع کنیم تا به تدریج به حل متشابهات نائل شویم.
تاکنون نظری ثبت نشده است