- 936
- 1000
- 1000
- 1000
خیانت بزرگان به آخرین وصیت رسول خدا(ص)، جلسه چهارم
سخنرانی از حجت الاسلام و المسلمین حامد کاشانی با موضوع «خیانت بزرگان به آخرین وصیت رسول خدا(ص)»، جلسه چهارم، سال 1395
موضوع بحث خیانت خواسته، عمدی یا ناخواسته و غیر عمدی بعضی از بزرگان اسلام، به ویژه بزرگانی از تشیّع است. رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم برای اینکه ما به صورت فردی گمراه نشویم و همینطور سازمان و نظام و جامعهی اسلامی به سمت صلاح حرکت کنند فرمودند: شرط تمسّک شما به ثقلین یعنی کتاب خدا و عترت من، اهل بیت من است که افراد هستند. پیغمبر نفرمود سراغ کتاب و سنّت یا کتاب و حدیث بروید. نه اینکه حدیث رسول خدا و حدیث معصوم اهمیّت ندارد، بلکه از لحاظ شما و تکرار استفاده شاید مهمترین منبع دین باشد. امّا آن چیزی که دستور به عموم مسلمانها است، نه فقط متخصّصها، رجوع و تمسّک به کتاب خدا و اهل بیت پیغمبر است که افراد هستند.
تمام دعواها از ابتدای تاریخ تا امروز، هر وقت شما نگاه کنید فاصله گرفتن از منبع دین است. خیلی از اختلافات فکری و دینی که امروز پیش میآید سر این مسئله است که آنجایی که هیچ تعارض و اختلافی نیست، دین در آن نقطه ورود نکرده است و یا به شما اجازه داده است که خود شما تصمیم بگیرید، مثلاً در رنگ لباس دین به رنگ خاصّی الزام نکرده است، آنجا با شما کاری ندارد. در خیلی از امور ورود نمیکند، مثلاً اینکه شما چه شغلی را انتخاب کنید، دین الزام نمیکند که مردم لزوماً باید چه شغلی را انتخاب کنند. بله، ممکن است شرایطی بگذارد. یا مثلاً فرض کنید ما که ایرانی هستیم، دین مخالفتی ندارد شما به مظاهر ایرانیّت یا ایرانیگری خود بپردازید. کجا مخالف است؟ آنجایی که تعارض بین آن منبع اصلی که قرآن و ثقلین است با یک چیز دیگر.
مثال روشنتر که بخواهم بزنم این است که دین ما مشکلی ندارد اگر یک نفر بگوید یک کوروش بوده است و اگر بوده است یک خدماتی هم داشته است. اگر آنجا که علّامه طباطبایی فرموده است احسنت. اشکالی هم ندارد که کسی نسبت به او گرایش داشته باشد و نیازی نیست که آدم خدماتی که او داشته است را انکار کند. به فرض اینکه ثابت شود هیچ اشکالی ندارد. کجا اشکال دارد؟ آنجایی که میگوید عبادت برای خدا است ولی شخص رو به کوروش سجده کنید. دین اینجا ایراد میگیرد. آنجایی که دین نظر صریح دارد نمیتوانیم جای دیگر برویم. وگرنه اشکالی ندارد که یک ایرانی عناصر ایرانیگری در ایرانیّت خود، در ادبیات خود، در فرهنگ خود داشته باشد و آن را هم ترویج کند.
موضوع بحث خیانت خواسته، عمدی یا ناخواسته و غیر عمدی بعضی از بزرگان اسلام، به ویژه بزرگانی از تشیّع است. رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم برای اینکه ما به صورت فردی گمراه نشویم و همینطور سازمان و نظام و جامعهی اسلامی به سمت صلاح حرکت کنند فرمودند: شرط تمسّک شما به ثقلین یعنی کتاب خدا و عترت من، اهل بیت من است که افراد هستند. پیغمبر نفرمود سراغ کتاب و سنّت یا کتاب و حدیث بروید. نه اینکه حدیث رسول خدا و حدیث معصوم اهمیّت ندارد، بلکه از لحاظ شما و تکرار استفاده شاید مهمترین منبع دین باشد. امّا آن چیزی که دستور به عموم مسلمانها است، نه فقط متخصّصها، رجوع و تمسّک به کتاب خدا و اهل بیت پیغمبر است که افراد هستند.
تمام دعواها از ابتدای تاریخ تا امروز، هر وقت شما نگاه کنید فاصله گرفتن از منبع دین است. خیلی از اختلافات فکری و دینی که امروز پیش میآید سر این مسئله است که آنجایی که هیچ تعارض و اختلافی نیست، دین در آن نقطه ورود نکرده است و یا به شما اجازه داده است که خود شما تصمیم بگیرید، مثلاً در رنگ لباس دین به رنگ خاصّی الزام نکرده است، آنجا با شما کاری ندارد. در خیلی از امور ورود نمیکند، مثلاً اینکه شما چه شغلی را انتخاب کنید، دین الزام نمیکند که مردم لزوماً باید چه شغلی را انتخاب کنند. بله، ممکن است شرایطی بگذارد. یا مثلاً فرض کنید ما که ایرانی هستیم، دین مخالفتی ندارد شما به مظاهر ایرانیّت یا ایرانیگری خود بپردازید. کجا مخالف است؟ آنجایی که تعارض بین آن منبع اصلی که قرآن و ثقلین است با یک چیز دیگر.
مثال روشنتر که بخواهم بزنم این است که دین ما مشکلی ندارد اگر یک نفر بگوید یک کوروش بوده است و اگر بوده است یک خدماتی هم داشته است. اگر آنجا که علّامه طباطبایی فرموده است احسنت. اشکالی هم ندارد که کسی نسبت به او گرایش داشته باشد و نیازی نیست که آدم خدماتی که او داشته است را انکار کند. به فرض اینکه ثابت شود هیچ اشکالی ندارد. کجا اشکال دارد؟ آنجایی که میگوید عبادت برای خدا است ولی شخص رو به کوروش سجده کنید. دین اینجا ایراد میگیرد. آنجایی که دین نظر صریح دارد نمیتوانیم جای دیگر برویم. وگرنه اشکالی ندارد که یک ایرانی عناصر ایرانیگری در ایرانیّت خود، در ادبیات خود، در فرهنگ خود داشته باشد و آن را هم ترویج کند.
تاکنون نظری ثبت نشده است