display result search
منو
بلای سید الشهداء راهگشای سلوک

بلای سید الشهداء راهگشای سلوک

  • 1 تعداد قطعات
  • 37 دقیقه مدت قطعه
  • 54 دریافت شده
سخنرانی آیت الله سید محمدمهدی میرباقری با موضوع «بلای سید الشهداء راهگشای سلوک»، سال 1392

در روایات آثار فراوانی برای عزاداری سیدالشهدا و بکاء بر حضرت بیان شده است. دسته ای از روایت بشارت به زنده بودن قلب می دهد که می فرماید: اگر اهل گریه بر حضرت شدید آن روزی که قلب ها می میرد (یعنی فضا آنقدر ظلمانی است که قلوب آدمیان می میرند)، قلب شما زنده است، یعنی به یک حیات طیبه می رسید. بعد فرمود: « گریه بر سیدالشهدا شما را از گناهان تطهیر می کند؛ چه گناه ظاهری باشد، چه گناهان باطنی مثل صفات رذیله باشد، چه گناه عمیقی مثل تعلق به دستگاه شیطان (که ریشه همه گناهان است)، باشد». به تعبیری تولی و تبری را در ما رشد می دهد و حب و بغض ما در ذیل محبت و سایه پروردگار تعریف می شود. یعنی خدای متعال محور می شود و این، ما را به توحید می رساند.
چطور می شود ما با بلای عظیمی که سیدالشهدا تحمل کردند، وارد مراحل قرب به خدا بشویم و باید چه مراحلی را طی کنیم تا به آن قرب برسیم؟ همان طور که می دانید هدف همه انبیاء از بلاهایی که در این عالم تحمل کردند و با این تحمل، درهایی از غیب را به سوی ما گشوده اند؛ این بوده که ما حجاب ها را برداریم و به قرب و معرفت و بندگی حضرت حق برسیم. محبت ما نسبت به خدا ظاهر و خالص بشود و موانع این محبت برداشته بشود. این سیر چگونه با سید الشهدا واقع می شود؟ با بلایی که امام تحمل کرد چه درهایی از غیب و توحید گشوده شده است و ما چطور می توانیم از این درها وارد وادی توحید بشویم و چطور می توانیم پاک بشویم؟
نکته اول: بطور کلی یکی از عواملی که هر انسانی را در سیر به طرف خدا کمک می کند و درهای مقامات را به سوی انسان باز می کند و مرکب رهواری به سوی خداوند است، بلایی است که از طرف خدا بر مومنان وارد می. شود. این بلا هم انسان را تطهیر می کند و هم رشد می دهد، البته در مورد معصومین و اولیاء خدا، این بلا فقط رشد است. وقتی انسان در مسیر خدا نیفتاده است، درگیری ندارد و خوش خیال است. استادی می گفت: «که ما در تابستان ها با دوستان مان برای درس خواندن به اطراف قم می رفتیم. جمعه ها برای تفریح به امامزاده ای می رفتیم که بالای کوه بود. یکبار که می خواستیم برویم یکی از دوستان نمی توانست راه برود، ما هم حیوانی را کرایه کردیم. و ایشان و اسباب ها را با حیوان بردیم. در راه ما با این حیوان هم مسیر بودیم اما وقتی می خواستیم به بالای کوه برویم، چون آخور حیوان پایین بود او می خواست به پایین برود. در اینجا کار سخت شد و حیوان رفیق ما را پایین انداخت و بارهای ما را به ته رودخانه ریخت و رفت. بعد ایشان فرمودند داستان نفس انسان با انسان هم این طور است، تا وقتی با نفس همراه هستی مشکلی نداری و دعوایی نداری ولی وقتی انسان می خواهد راه خدا را برود، با شیطان و نفس خودش درگیر می شود. از آنجا راه سخت می شود؛ یعنی وقتی می خواهی جلوی شیطان بایستی درگیری شروع می شود و کار راحت نیست، بلکه با جنگ و زد و خورد است که پیش می روی. اینکه حضرت فرمودند: «علیکم بالجهاد الاکبر»، برای این است که هنگامی که می خواهی در راه خدا بیفتی، درگیری با نفس و شیطان شروع می شود.
حال آن انسان هایی که می خواهند راه خدا را بروند، کم کم محبت خدا در دل شان پیدا می شود و از دنیا فاصله می گیرند، از دنیا بزرگتر می شوند، دنیا با همه وسعت و جلوه ها و جذبه هایش، در مقابل آنها کوچک و قلیل است و به تعبیر دیگر از دنیا عبور می کنند. آنها با تمام قوا تلاش می کنند و وقتی وارد میدان شدند و درگیری هایشان شروع شد، اصلا اهل سستی و رخوت نیستند و از همه قوا (عقل و لب و فکر و چشم و گوش و زبان و ...) بهره می برند؛ اینها در آخر کار واقعا به عجز می رسند و نمی توانند به دنیا برگردند. زیرا از دنیا بزرگتر هستند و امکان برگشت برای آنها نیست. آنها از دنیا خارج شده اند مثل پروانه ای که از پیله خودش بیرون آمده و دیگر نمی تواند به پیله خودش برگردد. از طرفی هم می بینند که آن محبوبی که دنبالش هستند این نیست و آن ساحت خیلی عظیم تر و جلیل تر از این است که انسان، به این راحتی قدم در آن وادی بگذارد.

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 37:04

مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است

تصاویر

پایگاه سخنرانی مذهبی