- 1335
- 1000
- 1000
- 1000
تفسیر سوره عنکبوت، جلسه دوم
سخنرانی حجت الاسلام دکترناصر رفیعی با موضوع "تفسیر سوره عنکبوت"، جلسه دوم، سال 1401
خداوند در آیه 41 سوره عنکبوت میفرماید: این کسانی که تکیه گاه شان را از خدا جدا میکنند و به طاغوت ها و بت ها اتکا می کنند و اینها را سرپرست و ولی خود قرار می دهند، مانند عنکبوتی می مانند که بر تاری که خودش تنیده است، تکیه می کند. تار عنکبوت، خیلی سست است، کسانی هم که از خدا جدا می شوند به هرچیزی که تکیه کنند، مانند همان تار عنکبوت سست بنیان است. حدود 50 مثال در قرآن داریم، خداوند برای خودش هم مَثَل زده است، اما مثل و مانند ندارد. مثل امور معقول، سخت و غیرقابل فهم را برای همه قابل فهم و درک می کند، به عبارت دیگر مثل یک راه پاسخگویی به شبهات است. خداوند خودش در قرآن میفرماید: ما این مثل ها را می گوییم تا شما به علم و آگاهی برسید. مثل خیلی باعث نزدیکی مطلب به ذهن می شود و بحث مثل در قرآن به جهت تفکر و تذکر است. ما در عالم دو ولایت داریم، نمی شود که انسان بدون ولی و سرپرست باشد. یکی خداست و نقطه مقابلش ولایت طاغوت است. طاغوت کلمه گستردهای است که شیطان و بت و... را شامل می شود. عده ای از انسانها ولایت خدا را میپذیرند و عده ای هم به ولایت طاغوت و شیطان می پیوندد.
چندین تفاوت اساسی بین کسانی که تحت ولایت خدا هستند با کسانی که تحت ولایت شیطان هستند وجود دارد؛
1. کسی که تحت ولایت الهی است، داخل نور میشود، چون خدا خودش نور است. اما کسی که تحت ولایت طاغوت است وارد تاریکی و ظلمات میشود.
2.کسی که تحت ولایت خداست، عزیز است. ولی کسی که تحت ولایت شیطان است، ذلیل است.
3. کسی که تحت ولایت خداست، دلش آرام است ولی کسی که تحت ولایت طاغوت آرامش ندارد و همیشه ترس با اوست.
4. ولایت طاغوت مانند خانه عنکبوت بدون استحکام است ولی ولایت خدا مستحکم و پایدار است و توکل به خدا در دنیا و آخرت انسان را کفایت می کند.
خداوند در آیه 41 سوره عنکبوت میفرماید: این کسانی که تکیه گاه شان را از خدا جدا میکنند و به طاغوت ها و بت ها اتکا می کنند و اینها را سرپرست و ولی خود قرار می دهند، مانند عنکبوتی می مانند که بر تاری که خودش تنیده است، تکیه می کند. تار عنکبوت، خیلی سست است، کسانی هم که از خدا جدا می شوند به هرچیزی که تکیه کنند، مانند همان تار عنکبوت سست بنیان است. حدود 50 مثال در قرآن داریم، خداوند برای خودش هم مَثَل زده است، اما مثل و مانند ندارد. مثل امور معقول، سخت و غیرقابل فهم را برای همه قابل فهم و درک می کند، به عبارت دیگر مثل یک راه پاسخگویی به شبهات است. خداوند خودش در قرآن میفرماید: ما این مثل ها را می گوییم تا شما به علم و آگاهی برسید. مثل خیلی باعث نزدیکی مطلب به ذهن می شود و بحث مثل در قرآن به جهت تفکر و تذکر است. ما در عالم دو ولایت داریم، نمی شود که انسان بدون ولی و سرپرست باشد. یکی خداست و نقطه مقابلش ولایت طاغوت است. طاغوت کلمه گستردهای است که شیطان و بت و... را شامل می شود. عده ای از انسانها ولایت خدا را میپذیرند و عده ای هم به ولایت طاغوت و شیطان می پیوندد.
چندین تفاوت اساسی بین کسانی که تحت ولایت خدا هستند با کسانی که تحت ولایت شیطان هستند وجود دارد؛
1. کسی که تحت ولایت الهی است، داخل نور میشود، چون خدا خودش نور است. اما کسی که تحت ولایت طاغوت است وارد تاریکی و ظلمات میشود.
2.کسی که تحت ولایت خداست، عزیز است. ولی کسی که تحت ولایت شیطان است، ذلیل است.
3. کسی که تحت ولایت خداست، دلش آرام است ولی کسی که تحت ولایت طاغوت آرامش ندارد و همیشه ترس با اوست.
4. ولایت طاغوت مانند خانه عنکبوت بدون استحکام است ولی ولایت خدا مستحکم و پایدار است و توکل به خدا در دنیا و آخرت انسان را کفایت می کند.
تاکنون نظری ثبت نشده است