- 946
- 1000
- 1000
- 1000
عوامل سقوط انسان، جلسه هفتم
سخنرانی از آیت الله حسین مظاهری با موضوع «عوامل سقوط انسان»، جلسه هفتم
بعضی از عوامل موجب سقوط انسان است و انسان را زمینگیر و فلج می کند و خیر دنیا و آخرت را از او میگیرد و نمیگذارد انسان صعود کند و حرکت استکمالیاش را پیگیری نماید.
بحث این جلسه «دوست ناباب و رفیق ناشایست» است که یک امر خیلی مهم است، مخصوصاً برای جوانها و متأسفانه یک درد بیدرمانی برای جوانها شده است. از منظر قرآن کریم، رفیق بد انسان را بدبخت می کند. امری به اندازۀ رفیق بد، در میان رذایل یا وجود ندارد یا کم است که مورد مذمت و نکوهش واقع شده باشد.
انسانها از عواملی که موجب سقوط شان میشود به خداوند سبحان پناه می برند و در قرآن کریم در دو سورۀ فلق و ناس که به آنها معوذتین می گویند به آن اشاره می کند. نکتۀ دقیقی در این دو سوره وجود دارد و آن نکته این است که در سورۀ فلق، یک مرتبه از چند عامل خیلی مهم به خداوند متعال پناه برده شده است.
قرآن کریم میفرماید:
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ، قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ، مِنْ شَرِّ ما خَلَقَ»؛ به خدا پناه می برم از شر مخلوقات، از شر آدمهای شرور، و از شر انسان ظالم.
«وَ مِنْ شَرِّ غاسِقٍ إِذا وَقَبَ»؛ به خدا پناه میبرم در آن وقتی که غریزۀ جنسی تحریک شود.
غریزۀ جنسی به اندازه ای مهم است که یوسف پیغمبر می فرماید: «وَ إِلاَّ تَصْرِفْ عَنِّی کَیْدَهُنَّ أَصْبُ إِلَیْهِنَّ وَ أَکُنْ مِنَ الْجاهِلینَ»؛ اگر تو یاری نکرده بودی، من هم رفته بودم.
قرآن در ادامۀ سورۀ فلق می فرماید: «وَ مِنْ شَرِّ النَّفَّاثاتِ فِی الْعُقَدِ»؛ به خدا پناه می برم در وقتی که زن وسوسه کند. مثلاً زن از نظر طبیعی، غیرطبیعی باشد و حجاب بد داشته باشد، اما محرک هم باشد.
خدا در پایان سوره فلق هم میفرماید: «وَ مِنْ شَرِّ حاسِدٍ إِذا حَسَدَ»؛ به تو پناه می برم از شرّ حسود، آن حسادتی که اگر گُل کند، عالم را آتش می زند.
در این سورۀ شریفه چهار عامل خیلی مهم بیان میشود. اما قرآن کریم تنها یک مرتبه به انسان دستور میدهد تا از شر این چهار مورد به خداوند پناه ببرد: «قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ» یعنی خدایا به تو پناه می برم از این چهار مورد که خیلی شرور و خیلی مهم است.
در سورۀ ناس، امّا، انسان دو سه مرتبه از یک مورد به خداوند پناه میبرد:
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ، قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ، مَلِکِ النَّاسِ، إِلهِ النَّاسِ، مِنْ شَرِّ الْوَسْواسِ الْخَنَّاسِ، الَّذی یُوَسْوِسُ فی صُدُورِ النَّاسِ، مِنَ الْجِنَّةِ وَ النَّاسِ»
خدایا به تو پناه می برم، خدایا به تو پناه می برم، خدایا به تو پناه میبرم، از وقتی که رفیق بد وسوسه کند و آن القائات رفیق بد، در دل من برای گناه زمینه ایجاد نماید.
در این سوره انسان چهار مرتبه از شیطان به خدا پناه می برد، خواه شیطان انسی یا شیطان جنّی باشد و خواه ابلیس یا رفیق بد باشد.
این دو سورۀ شریفه با نکاتی که بیان شد، به خوبی این مسئله را روشن میکند که رفیق بد در زندگی، خیلی انسان را به سقوط می کشاند، چنانچه رفیق خوب هم خیلی موجب ترقّی و پیشرفت انسان خواهد شد.
بعضی از عوامل موجب سقوط انسان است و انسان را زمینگیر و فلج می کند و خیر دنیا و آخرت را از او میگیرد و نمیگذارد انسان صعود کند و حرکت استکمالیاش را پیگیری نماید.
بحث این جلسه «دوست ناباب و رفیق ناشایست» است که یک امر خیلی مهم است، مخصوصاً برای جوانها و متأسفانه یک درد بیدرمانی برای جوانها شده است. از منظر قرآن کریم، رفیق بد انسان را بدبخت می کند. امری به اندازۀ رفیق بد، در میان رذایل یا وجود ندارد یا کم است که مورد مذمت و نکوهش واقع شده باشد.
انسانها از عواملی که موجب سقوط شان میشود به خداوند سبحان پناه می برند و در قرآن کریم در دو سورۀ فلق و ناس که به آنها معوذتین می گویند به آن اشاره می کند. نکتۀ دقیقی در این دو سوره وجود دارد و آن نکته این است که در سورۀ فلق، یک مرتبه از چند عامل خیلی مهم به خداوند متعال پناه برده شده است.
قرآن کریم میفرماید:
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ، قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ، مِنْ شَرِّ ما خَلَقَ»؛ به خدا پناه می برم از شر مخلوقات، از شر آدمهای شرور، و از شر انسان ظالم.
«وَ مِنْ شَرِّ غاسِقٍ إِذا وَقَبَ»؛ به خدا پناه میبرم در آن وقتی که غریزۀ جنسی تحریک شود.
غریزۀ جنسی به اندازه ای مهم است که یوسف پیغمبر می فرماید: «وَ إِلاَّ تَصْرِفْ عَنِّی کَیْدَهُنَّ أَصْبُ إِلَیْهِنَّ وَ أَکُنْ مِنَ الْجاهِلینَ»؛ اگر تو یاری نکرده بودی، من هم رفته بودم.
قرآن در ادامۀ سورۀ فلق می فرماید: «وَ مِنْ شَرِّ النَّفَّاثاتِ فِی الْعُقَدِ»؛ به خدا پناه می برم در وقتی که زن وسوسه کند. مثلاً زن از نظر طبیعی، غیرطبیعی باشد و حجاب بد داشته باشد، اما محرک هم باشد.
خدا در پایان سوره فلق هم میفرماید: «وَ مِنْ شَرِّ حاسِدٍ إِذا حَسَدَ»؛ به تو پناه می برم از شرّ حسود، آن حسادتی که اگر گُل کند، عالم را آتش می زند.
در این سورۀ شریفه چهار عامل خیلی مهم بیان میشود. اما قرآن کریم تنها یک مرتبه به انسان دستور میدهد تا از شر این چهار مورد به خداوند پناه ببرد: «قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ» یعنی خدایا به تو پناه می برم از این چهار مورد که خیلی شرور و خیلی مهم است.
در سورۀ ناس، امّا، انسان دو سه مرتبه از یک مورد به خداوند پناه میبرد:
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ، قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ، مَلِکِ النَّاسِ، إِلهِ النَّاسِ، مِنْ شَرِّ الْوَسْواسِ الْخَنَّاسِ، الَّذی یُوَسْوِسُ فی صُدُورِ النَّاسِ، مِنَ الْجِنَّةِ وَ النَّاسِ»
خدایا به تو پناه می برم، خدایا به تو پناه می برم، خدایا به تو پناه میبرم، از وقتی که رفیق بد وسوسه کند و آن القائات رفیق بد، در دل من برای گناه زمینه ایجاد نماید.
در این سوره انسان چهار مرتبه از شیطان به خدا پناه می برد، خواه شیطان انسی یا شیطان جنّی باشد و خواه ابلیس یا رفیق بد باشد.
این دو سورۀ شریفه با نکاتی که بیان شد، به خوبی این مسئله را روشن میکند که رفیق بد در زندگی، خیلی انسان را به سقوط می کشاند، چنانچه رفیق خوب هم خیلی موجب ترقّی و پیشرفت انسان خواهد شد.
تاکنون نظری ثبت نشده است