- 825
- 1000
- 1000
- 1000
عوامل سقوط انسان، جلسه ششم
سخنرانی از آیت الله حسین مظاهری با موضوع «عوامل سقوط انسان»، جلسه ششم
ششمین عامل سقوط انسان، «آمال و آرزوی بیجا» است.
این بحث بهاندازهای مهم است که نبوت و ولایت، مردم را از آن بر حذر داشته اند. دراینباره روایتی در کتب روایی وارد شده، که این روایت هم از پیغمبراکرم«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» صادر شده است و هم از امیرالمؤمنین«سلاماللهعلیه». امام«سلاماللهعلیه» میفرمایند:
«أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّ أَخْوَفَ مَا أَخَافُ عَلَیْکُمُ اثْنَانِ اتِّبَاعُ الْهَوَى وَ طُولُ الْأَمَلِ فَأَمَّا اتِّبَاعُ الْهَوَى فَیَصُدُّ عَنِ الْحَقِّ وَ أَمَّا طُولُ الْأَمَلِ فَیُنْسِی الْآخِرَةَ»
من براى مردم از دو چیز خیلى مى ترسم، چراکه موجب شقاوت و بدبختی آنها میشود: اولین آن، متابعت از هوی و هوس و متابعت از شیطان درون و شیطان بیرون میباشد. متابعت از هوای نفس باعث میشود که انسان حق را نبیند و بعضی از اوقات دانسته پا روی حق بگذارد.
و دیگری آمال و آرزو است. آمال و آرزو موجب می شود تا انسان آخرت را فراموش بکند و مثل کرم ابریشم در خود بتند تا بمیرد. وقتی از خواب غفلت بیدار می شود که دیگر این بیداری فایده ندارد.
قرآن کریم در آیه ای میفرماید: «کَمْ أَهْلَکْنا مِنْ قَبْلِهِمْ مِنْ قَرْنٍ فَنادَوْا وَ لاتَ حینَ مَناصِ»
آمال و آرزو دو قسم دارد؛ یکی آمال و آرزوی بیمورد و شیطانی و دیگری آمال و آرزوی درست و رحمانی است.
آن آمال و آرزویی خوب است که برای انسان زمینه فراهم کند تا تلاش و کوشش خود را بکند و امید به برداشت داشته باشد. این آمال و آرزو خیلی خوب است، مثلاً یک محصّل تلاش و کوشش می کند و به هر اندازه که بتواند در درسهایش کار می کند و امید دارد که قبول شود، این امید عالی است، این امید همان توکل بر خداست و از خدا می خواهد تا تلاش و کوشش او بهجایی برسد. همچنین یک کشاورز دانه های گندم را در خاک می ریزد تا به امید خدا گندم سالش پیدا شود. اما در کنار این امید داشتن، تلاش و کوشش، آباد کردن زمین، آب دادن به این محصول و مواظبت از آن و بالاخره مقدمات دیگر تا وقتی گندم به دست بیاید را انجام میدهد. این تلاش و کوشش زمینهای است برای اینکه خداوند به مال او برکت بدهد.
آمال و آرزو به این معنای مطلوب باید در زندگی انسان باشد. اصلاً انسان به اینگونه آمال و آرزوها زنده است. به این حالت رجای عاقلانه میگویند، یعنی آن کشاورز تلاش و کوشش خود را کرده و امید دارد که حاصل بردارد یا آن محصّل تلاش و کوشش خود را کرده و امید دارد که در درسهایش قبول شود و سرنوشت خوبی برای او پیدا شود. یک تاجر یا یک کاسب، تلاش و کوشش می کند و آن تلاش و کوشش با امید به خداست؛ هنگامی که درب مغازه را باز می کند، میگوید الهی به امید تو، علاوه بر مواظبت کافی از کسب، از مشتری و جلب رضایت او و بالأخره مقدمات را فراهم می کند و امید دارد که نتیجهبخش باشد. چنین کسی خوب می فهمد و می داند که نتیجه از جانب خداست، لذا با توکل بر خدا کاسبی می کند. این تلاش و کوشش و این امید بسیار عالی است و خرج و مخارج او اداره می شود.
به این آمال و آرزوی اخلاقی، عقلانی و شرعی نیز می¬گویند که باید در زندگی انسان باشد و اگر در زندگی نباشد انسان نابود می شود؛ یعنی یک حال تنبلی و یک حال کسالت و فشالت در زندگی او حکمفرما خواهد شد.
نوع دیگر آمال و آرزو هم وجود دارد که به آن آمال و آرزوی حُمق یا رجای احمقانه می گویند. مثال آن اینست که آن کشاورز بدون آنکه بذری بکارد حاصل بخواهد و کار نکرده چیزی بخواهد، یعنی در خانه بنشیند و تنها با توکل بر خدا، خرج و مخارج بخواهد، معلوم است که خدا نمی دهد، معلوم است که زمینه فراهم نشده و حاصل نیست، معلوم است که تنبلی های این شخص او را بدبخت می کند. اگر چنین کسی پیدا شود که بدون مقدّمات از خداوند چیزی بخواهد، نه تنها دعای او مستجاب نیست، بلکه مبغوض خداوند هم میباشد.
در روایتی میخوانیم که پروردگار عالم بدون سبب و اسباب به کسی چیزی نمی دهد: «أَبَى اللَّهُ أَنْ یُجْرِیَ الْأَشْیَاءَ إِلَّا بِالْأَسْبَابٍ». عوام مردم در این باره حرف خوبی می زنند، می گویند: پروردگار عالم با زنبیل از آسمان به کسی چیزی نمی دهد یعنی خود انسان باید تلاش و کوشش داشته باشد تا آن تلاش و کوشش زمینه شود و تا خداوند به انسان منفعت بدهد و نتیجه بخش باشد.
سرای آخرت هم همینگونه است. اگر کسی بدون تلاش و کوشش آخرت بخواهد، به آن دست پیدا نمیکند.
ششمین عامل سقوط انسان، «آمال و آرزوی بیجا» است.
این بحث بهاندازهای مهم است که نبوت و ولایت، مردم را از آن بر حذر داشته اند. دراینباره روایتی در کتب روایی وارد شده، که این روایت هم از پیغمبراکرم«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» صادر شده است و هم از امیرالمؤمنین«سلاماللهعلیه». امام«سلاماللهعلیه» میفرمایند:
«أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّ أَخْوَفَ مَا أَخَافُ عَلَیْکُمُ اثْنَانِ اتِّبَاعُ الْهَوَى وَ طُولُ الْأَمَلِ فَأَمَّا اتِّبَاعُ الْهَوَى فَیَصُدُّ عَنِ الْحَقِّ وَ أَمَّا طُولُ الْأَمَلِ فَیُنْسِی الْآخِرَةَ»
من براى مردم از دو چیز خیلى مى ترسم، چراکه موجب شقاوت و بدبختی آنها میشود: اولین آن، متابعت از هوی و هوس و متابعت از شیطان درون و شیطان بیرون میباشد. متابعت از هوای نفس باعث میشود که انسان حق را نبیند و بعضی از اوقات دانسته پا روی حق بگذارد.
و دیگری آمال و آرزو است. آمال و آرزو موجب می شود تا انسان آخرت را فراموش بکند و مثل کرم ابریشم در خود بتند تا بمیرد. وقتی از خواب غفلت بیدار می شود که دیگر این بیداری فایده ندارد.
قرآن کریم در آیه ای میفرماید: «کَمْ أَهْلَکْنا مِنْ قَبْلِهِمْ مِنْ قَرْنٍ فَنادَوْا وَ لاتَ حینَ مَناصِ»
آمال و آرزو دو قسم دارد؛ یکی آمال و آرزوی بیمورد و شیطانی و دیگری آمال و آرزوی درست و رحمانی است.
آن آمال و آرزویی خوب است که برای انسان زمینه فراهم کند تا تلاش و کوشش خود را بکند و امید به برداشت داشته باشد. این آمال و آرزو خیلی خوب است، مثلاً یک محصّل تلاش و کوشش می کند و به هر اندازه که بتواند در درسهایش کار می کند و امید دارد که قبول شود، این امید عالی است، این امید همان توکل بر خداست و از خدا می خواهد تا تلاش و کوشش او بهجایی برسد. همچنین یک کشاورز دانه های گندم را در خاک می ریزد تا به امید خدا گندم سالش پیدا شود. اما در کنار این امید داشتن، تلاش و کوشش، آباد کردن زمین، آب دادن به این محصول و مواظبت از آن و بالاخره مقدمات دیگر تا وقتی گندم به دست بیاید را انجام میدهد. این تلاش و کوشش زمینهای است برای اینکه خداوند به مال او برکت بدهد.
آمال و آرزو به این معنای مطلوب باید در زندگی انسان باشد. اصلاً انسان به اینگونه آمال و آرزوها زنده است. به این حالت رجای عاقلانه میگویند، یعنی آن کشاورز تلاش و کوشش خود را کرده و امید دارد که حاصل بردارد یا آن محصّل تلاش و کوشش خود را کرده و امید دارد که در درسهایش قبول شود و سرنوشت خوبی برای او پیدا شود. یک تاجر یا یک کاسب، تلاش و کوشش می کند و آن تلاش و کوشش با امید به خداست؛ هنگامی که درب مغازه را باز می کند، میگوید الهی به امید تو، علاوه بر مواظبت کافی از کسب، از مشتری و جلب رضایت او و بالأخره مقدمات را فراهم می کند و امید دارد که نتیجهبخش باشد. چنین کسی خوب می فهمد و می داند که نتیجه از جانب خداست، لذا با توکل بر خدا کاسبی می کند. این تلاش و کوشش و این امید بسیار عالی است و خرج و مخارج او اداره می شود.
به این آمال و آرزوی اخلاقی، عقلانی و شرعی نیز می¬گویند که باید در زندگی انسان باشد و اگر در زندگی نباشد انسان نابود می شود؛ یعنی یک حال تنبلی و یک حال کسالت و فشالت در زندگی او حکمفرما خواهد شد.
نوع دیگر آمال و آرزو هم وجود دارد که به آن آمال و آرزوی حُمق یا رجای احمقانه می گویند. مثال آن اینست که آن کشاورز بدون آنکه بذری بکارد حاصل بخواهد و کار نکرده چیزی بخواهد، یعنی در خانه بنشیند و تنها با توکل بر خدا، خرج و مخارج بخواهد، معلوم است که خدا نمی دهد، معلوم است که زمینه فراهم نشده و حاصل نیست، معلوم است که تنبلی های این شخص او را بدبخت می کند. اگر چنین کسی پیدا شود که بدون مقدّمات از خداوند چیزی بخواهد، نه تنها دعای او مستجاب نیست، بلکه مبغوض خداوند هم میباشد.
در روایتی میخوانیم که پروردگار عالم بدون سبب و اسباب به کسی چیزی نمی دهد: «أَبَى اللَّهُ أَنْ یُجْرِیَ الْأَشْیَاءَ إِلَّا بِالْأَسْبَابٍ». عوام مردم در این باره حرف خوبی می زنند، می گویند: پروردگار عالم با زنبیل از آسمان به کسی چیزی نمی دهد یعنی خود انسان باید تلاش و کوشش داشته باشد تا آن تلاش و کوشش زمینه شود و تا خداوند به انسان منفعت بدهد و نتیجه بخش باشد.
سرای آخرت هم همینگونه است. اگر کسی بدون تلاش و کوشش آخرت بخواهد، به آن دست پیدا نمیکند.
تاکنون نظری ثبت نشده است