display result search
منو
جهاد تبیین در قیام فاطمی (س)، جلسه دوم

جهاد تبیین در قیام فاطمی (س)، جلسه دوم

  • 1 تعداد قطعات
  • 47 دقیقه مدت قطعه
  • 112 دریافت شده
سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین حامد کاشانی با موضوع «جهاد تبیین در قیام فاطمی (س)»، جلسه دوم، سال 1400

فی الجمله ما شب گذشته عرض کردیم که موضوع حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها یک اهمیت استثنایی دارد و ما جایی نداریم که راجع به این موضوع با مردم گفتگو کنیم، جای آن کتب درسی مداس و دانشگاه‌ها و حوزه‌های علمیه است که در هر سه این مباحث خالی است، رسانه‌ی ملی هم به جهاتی یا مصالحی درست یا نمی‌دانم غیردرست نمی‌تواند به این موضوعات بپردازد، تنها جایی که باقی می‌ماند که می‌شود اگر درست است این موضوعات را مطرح کرد همین جلسات فاطمیه است، وگرنه اصلاً نباید مطرح بشود.
لذا ممکن است معمولا مباحث ما در ایام فاطمیه قصه‌ی کمتری داشته باشد و لذت از بحث کمتر باشد و باید به خود موضوع بپردازیم، به نظر ما خود موضوع هم مهم‌ترین موضوعی است که برای مکتب اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین هست، یعنی اگر مکتب اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین حق هست این موضوع قوام آن است.
برای اینکه آن بحث را ادامه بدهیم یک مقدّمه‌ی ضروری هست، چون بارها به من گفته‌اند من هم اینجا با شما مطرح می‌کنم که مثلاً در این اوضاع اقتصادی مردم، در این گرانی‌ها، با این وضع بورس، با این وضع خودرو، با این وضع اجاره‌خانه، مردم با هم دعوا دارند، ناامیدی زیاد است، مشکلات فراوان است، حال تو هم موضوع گیر آورده‌ای! یک مسئله‌ی حساسِ چالشی که ممکن است اختلاف‌افکن باشد را مطرح کنی. بیا به درد مردم بپرداز.
این بیان سطح پایین است و یک بیان سطح بالا هم دارد که الآن عرض می‌کنم.
پاسخ بیان اول این است که بنده الحمدلله مستأجر هستم و با همه‌ی وجودم می‌دانم که مشکل مستأجرها چیست، شما هر کدام نهایتا سه بچه دارید اما من به اندازه‌ی پانزده بچه فقط کتاب دارم. سال‌ها حتّی حمام خانه‌ی ما کتابخانه بوده است و در سرویس بهداشتی دوش نصب کرده بودیم. کافی است به یک نفر بگویید بیست و پنج هزار جلد کتاب را یک مرتبه از نزدیک ببیند و در یک خانه جا کند که اجاره‌ای است، یعنی می‌فهمیم که مردم چه می‌گویند. اگر کسی یک مرتبه اسباب‌کشی کرده باشد می‌فهمد که یعنی چه، من به اندازه‌ی پنج خانه اسباب داریم که آن هم کتب ماست. حتّی باربر هم به ما می‌گفت که آیا این کتاب‌ها را خوانده‌ای؟ گفتم مردم دزدی می‌کنند و کسی از آن‌ها بازخواست نمی‌کند اما تو که هزینه‌ی باربری این کتب را می‌گیری هم ما را بازخواست می‌کنی!
حال مسئولیت من در اینجا چیست؟ آیا رئیس بهزیستی هستم؟ آیا بنیاد مسکن در دست من است؟ آیا وزارت اقتصاد در دست من است؟ آیا من رئیس سازمان بورس هستم؟ آن مشکلات را باید این‌ها حل کنند و من هم مانند شما جزو مطالبه‌کننده‌ها هستم، اما حال چونکه مشکلات اقتصادی فراوان هست و مسئولیت آن هم با دیگران است و معلوم است مسئولیت آن با من نیست، این بدین معنا نیست که بگوییم حال که این مشکلات هست فعلا نمازتان را نخوانید. اگر خدای نکرده کسی یک بیمار در خانه‌ی خود دارد غذا را که تعطیل نمی‌کند. چند وعده می‌توانی غذا نخوری؟ چند ساعت می‌توانی آب نخوری؟ نمی‌شود.
ما هم قبول داریم که عدّه‌ای باید وظایف خود را انجام بدهند، اما این بدین معنا نیست که یک اصل دیگر را هم کنار بگذاریم.
از آن کسی که وظیفه‌ی او بهبود معیشت مردم است باید مطالبه کرد اما کار من این است که بیایم و بگویم که اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین چگونه بوده‌اند، باید از من این موضوع را توقع داشته باشید و اگر بر خلاف این راه رفتم باید به من بگویید که کارهای بی‌ربط به تو چه ربطی دارد؟
این پاسخ به سوال سطح پایین بود. قیام حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را تقلیل ندهیم. سوال سطح بالا اینطور است: فاطمیه یعنی عدالت اجتماعی، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها برای تحقق عدالت اجتماعی قیام کرد. یعنی موضوع را به عدالت اجتماعی تقلیل بدهیم.
پاسخ این است عدالت اجتماعی چیز بسیار مهمّی است، جامعه‌ای که در آن عدالت اجتماعی نباشد گسست و اختلاف و دعوا و تنش و بی‌محبّتی و بی‌مهری و انتقام از یکدیگر و خوشحال شدن از بدبختی یکدیگر بهمراه دارد، اگر یک کامیونی که مواد غذایی دارد و چپ می‌کند مردم مانند انتقام از یاغی، با خنده می‌دزدند، چون هر کسی فکر می‌کند بدبختی و نداشتن خودش تقصیر بقیه می‌دانند و همه کندن از یکدیگر را افتخار می‌دانند. هیچ اجتماعی نمی‌تواند بدون عدالت اجتماعی زندگی کند و این مسئله قطعاً خیلی مهم است، شک نیست که این از اهم امور است. از مهم‌ترین معضلات ما احساس عدم عدالت یا واقعا عدم عدالت است، این از مهم‌ترین بحران‌های جامعه است. اینکه به یک نفر توجه می‌کنند که فامیل خود را سر کار آورد و رسانه‌ها به او حمله می‌کنند، اینکه فیش حقوقی او اضافه دارد… البته آنجاهایی که دزدی نیست را عرض می‌کنم، علّت اینکه حمله می‌کنند این است که همه نسبت به یکدیگر بدبین هستند، چون احساس می‌کنند که این فرد حق آن‌ها را خورده است. جامعه‌ای که بی‌عدالتی داشته باشد دیگر امنیت روانی ندارد، دشمنی در این جامعه فراوان است، اهداف در این جامعه پیش نمی‌رود، در این جامعه خیانت زیاد رخ می‌دهد.
یکی از کارهایی که معاویه می‌کرد این بود که سعی می‌کرد احساس خیانت را در یاران امام حسن مجتبی صلوات الله علیه زنده کند، این‌ها می‌گفتند بقیه خودشان را می‌فروشند و من به تنهایی بایستم و جنگ کنم؟ اگر بعدا اسیر بشوم چه کسی جواب می‌دهد؟ بنابراین این شخص هم چیزی می‌گرفت و…
اصلاً اینکه در یک جامعه بگویند «همه دزد هستند چرا من دهه‌ی شصتی فکر کنم؟» باعث می‌شود که عده‌ی بیشتری خلاف کنند.
پس عدالت اجتماعی بسیار بسیار مهم است و از اهم امور است، بنده معترف هستم که حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها بسیار به عدالت اجتماعی اهمیّت می‌دادند اما قیام حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها اولاً و بالذات برای تحقق عدالت اجتماعی نبوده است و به نظر من هر کسی چنین بگوید خیانت است. قیام حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها ابعادی داشت که عدالت اجتماعی هم یکی از ده‌ها بُعدِ آن است.
اگر یک نفر بیاید و بگوید در این فاطمیه می‌خواهم به یکی از ابعاد قیام حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها بپردازم، یعنی جزئی از یک کلِ بزرگ، عدالت اجتماعی، من می‌گویم سلام الله علیه، حرف خودت را بزن. حال یک نفر می‌گوید من می‌خواهم شوهرداری حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را شرح کنم، اما موضوع حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها فقط این نیست، عیبی ندارد، بگوید، بگوید من می‌خواهم از عدالت اجتماعی بگویم، خیلی هم خوب است، اما فاطمیه هم‌عرض با عدالت اجتماعی نیست و این دروغ و خیانت به حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها است.
اگر مهربان‌ترین آدم‌ها بعد از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم، که نه به بیت المال کار داشتند، عادلانه هم تقسیم می‌کردند، اموال خودشان را هم به فقرا می‌دادند می‌آمدند، باز هم وجود مبارک حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها همین خروش را داشتند.
موضوع مهدویت را تقلیل ندهیم. این در موضوع امام زمان ارواحنا فداه هم هست. وقتی گرانی به ما فشار می‌آورد، وقتی انسان خدای نکرده برای اجاره‌ی منزل مضطر بشود ممکن است «یا بقیه الله» بگوید، اما این اضطرار الکی است، ممکن است که خیال کند وقتی امام زمان ارواحنا فداه می‌آیند باید مسئله‌ی اجاره‌ی خانه‌ی ما را درست کنند، این یا بقیه الله را هم برای اجاره می‌گوید، برای هزینه‌ی جهیزیه‌ی فرزند خود می‌گوید، برای هزینه‌ی تحصیل پسر خود می‌گوید، برای درمان مادر خود می‌گوید.
ان شاء الله وقتی حضرت تشریف بیاورند، بعد از اینکه یک جنگ سنگین سخت و نرم پیدا خواهد شد، بعد از آن خیلی از مشکلات مالی یا همه‌ی مشکلات مالی حل می‌شود ولی اضطرار ما به وجود امام زمان ارواحنا فداه این نیست.
اگر دلار دو ریال بود و هر ماه پنج میلیون دلار هم درآمد داشتیم مضطر به وجود حضرت بودیم، با همه‌ی بدیِ این مشکلات اقتصادی که الآن بسیار بد است و ان شاء الله خدای متعال هر کسی که در این امر مقصر است را لعنت کند و ان شاء الله خدای متعال هر کسی که می‌تواند دست مردم را در این زمینه بگیرد را کمک کند، یک حسن هم دارد، آن هم این است که این عارضه باعث شده است که ما قدری به امام زمان ارواحنا فداه هم فکر کنیم، ولی اضطرار ما به امام زمان ارواحنا فداه برای این نیست.
اگر کسی یک خانه‌ی پنج هزار متری پنت هاوس هم داشته باشد مضطر است، ما به وجود امام زمان ارواحنا فداه نیاز داریم، اگر هر نفر از ما پنجاه ماشین هم داشت باز هم به وجود نازنین امام زمان ارواحنا فداه نیاز داشتیم، اگر فرزندان صالح سر به راه کاریِ درس‌خوانِ نخبه‌ی دینداری هم داشتیم باز هم مضطر به وجود نازنین امام زمان ارواحنا فداه بودیم.
اگر کسی مسئله‌ی امامت را نفهمد اینجا می‌آید و می‌گوید اگر امام زمان ارواحنا فداه تشریف بیاورند قبض‌های شما مجانی می‌شود!
ممکن است بعد از آن جنگ سخت و نرم وضع مالی ما هم خوب بشود ولی اینطور نیست که معاذالله خدای متعال عالم را سر کار گذاشته باشد که بعد وضعیت معیشت عدّه‌ای خوب بشود، در خیلی از دوران‌ها مانند دوره‌ی هارون و دوره‌ی متوکل عباسی علیهما لعنت الله، وضع اقتصادی مردم خوب بود و برخورد ائمه علیهم السلام با این‌ها تندتر بود، چرا؟
آن بزرگوارانی که دهه اول محرم بودند در یاد دارند که بنده عرض کردم آنجاهایی که طاغوت از مأذنه‌ی خود الله اکبر بگوید امام شدیدتر برخورد می‌کند، چون ممکن است دیگران این را اسلام بپندارند.
دینداری فردی که در رفتار من با همسر و فرزند و پدر و مادر و همسایه و همکار و هم‌محلی‌های من اصلاح ایجاد نکند، این دینداری نیست. دینداری حکومتی که نتواند زندگی مردم را تنظیم کند، این حکومتِ دینیِ نمره‌ی ده به بالایی نیست، اما اینکه من خیال کنم مشکل من نسبت به وجود امام زمان ارواحنا فداه یا دینداری فقط این است که این معیشت اولیه‌ی من خوب بشود، اینطور نیست، زمان متوکل عباسی برای ظاهرسازی به اینکه ما می‌خواهیم عدل داشته باشیم، بیت المال وسیعی که از فتوحات گسترده‌ی حیرت‌انگیزِ بیش از نیمی از جهان امروز در دست طرف هست و به مردم می‌دهد که اعتبار بخرد، هارون و متوکل هزینه‌ی زیادی می‌کردند که معتبر دیده بشوند، اینجا اتفاقاً ائمه علیهم السلام با این‌ها سخت‌تر برخورد می‌کنند، یعنی کار اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین با یک لاابالی آسانتر است تا با یک طاغوتِ ظاهراً ویترینِ عدالت و آزادی داشته.
یکی از علمای ما می‌گوید که هارون و مأمون آزادی‌خواه بودند و در برابر این‌ها جلسات مناظره تشکیل می‌شد، مناظره می‌شد و علما می‌آمدند و حرف می‌زدند و…
اینجا شما نگاه می‌کنید که امام کاظم سلام الله علیه می‌روند و این ویترین را می‌شکنند، آن طاغوت به بت‌پرست اجازه می‌دهد حرف بزند چون آن بت‌پرست ویترین او را می‌سازد ولی اگر حضرت موسی بن جعفر صلوات الله علیه بیایند اینطور نیست.
جلسه داشتند و واعظ منبر می‌رفت و از قیامت می‌گفت و شاه غش می‌کرد! کعب الاحرار از قیامت می‌گفت و آن کسی که حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را به شهادت رساند غش می‌کرد!
این که کاری ندارد، این که ویترین خوبی است! اما آیا از غصب حکومت هم می‌گفت؟ نه! اینجا از این غلط‌ها نداریم!
حضرت موسی بن جعفر سلام الله علیه می‌فرمایند: فدک که زمین نبود، حکومتِ توست!
دیگر آن هیمنه‌ی آزادی‌خواه از بین می‌رود و حضرت موسی بن جعفر صلوات الله علیه را به زندان می‌اندازد.
با اینکه زمان هارون بسیاری از امامزاده‌ها قیام کرده بودند، هیچ گزارشی نداریم که حضرت موسی بن جعفر سلام الله علیه حرکت نظامی کرده باشند یا حمایت نظامی جدّی از کسی کرده باشند، ابدا! حتی در بین بعضی از امامزاده‌ها که طور دیگری فکر می‌کردند کسانی بودند که متّهم می‌کردند و می‌گفتند چرا نشسته‌اید و فقط عبادت فردی دارید؟!
جهاد که همیشه به شمشیر در دست گرفتن نیست، جهاد یعنی مبارزه سنگین با خصم، یک زمانی لازم است شما یک بیانیه صادر کنید، یک زمانی لازم است که ویترین مقابل را بشکنید، یک زمانی هم لازم است در مقابل او شمشیر بکشید، آن چیزی که او را شکست بدهد مهم است نه آن چیزی که خودمان فکر می‌کنیم.
آنجایی که طاغوت ویترین اسلامی داشتند اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین بیشتر حمله می‌کردند.
اختصاصات اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین را تقلیل ندهیم. یعنی ان شاء الله وقتی امام زمان ارواحنا فداه تشریف بیاورند وضع اقتصادی مردم بعد از آن جنگ‌های سنگین سخت و نرم خوب می‌شود، ولی مشکل ما این نیست که فکر کنیم اگر امام زمان ارواحنا فداه تشریف بیاورند قرار است بین مردم پول پخش کنند، اینطور نیست.
پس اگر کسی بگوید فاطمیه از عدالت اجتماعی می‌گوییم، ما می‌گوییم خوب است و عیب ندارد و می‌تواند بحث خیلی خوبی باشد که شما چند شب راجع به عدالت اجتماعی با تأسی به بعضی از فرمایشات حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها صحبت کنید، این بُعدی از ابعاد وجودی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها است نه همه‌ی آن.
اگر بگویی همه‌ی آن چیست؟ من می‌گویم همه‌ی آن یا آن مورد اصلی که نماینده‌ی همه‌ی آن است آن چیزی است که کسی بغیر از حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها نمی‌توانست انجام بدهد.
شما در طول سال از عدالت اجتماعی حرف بزنید که ضروری است و کم هم داریم، اصلاً باید ادبیات همه عدالت بشود، که ما بیشتر شعار عدالت را داریم، عدالتخواه اول باید خودش عادل باشد، شعار که زیاد است، حضرت فرمودند: وسیع‌ترین چیز در بیان همین چیزهاست، وقتی پای عمل می‌رسد معلوم می‌شود.
اگر کسی در طول سال در مورد عدالت اجتماعی حرف بزند طوری نیست، اما اینکه بگوییم فاطمیه یعنی این، این خیانت است.
ما هم کمی این چیزها را می‌فهمیم، ما مشکلات اقتصادی مردم را می‌فهمیم، ولی اگر به دنبال عدالت هستیم، بالاترین ظلم این است که مهم‌ترین اقدام حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را به یک مسئله تقلیل بدهیم، این ظلم است، چون حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها یک کاری کرده‌اند که هیچ معصومی نمی‌توانسته است انجام بدهد، این کارِ اختصاصیِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها است، کمااینکه اگر کسی سی جلسه درباره‌ی سیره‌ی حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه حرف بزند و از کربلا نگوید.
لحظه به لحظه‌ی امام مهم است، هر یک نماز امام عرش را طی می‌کند و همه‌ی ملکوت به رقص درمی‌آیند، اما این حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه که لحظه به لحظه‌ی ایشان با عالم قابل قیاس نیست، یک کربلا دارد که آن در برهه‌های زندگی مبارک حضرت، با بقیه فاصله دارد، نه اینکه امام در اینجا بزرگ شده باشند، بلکه این کاری که کرده‌اند فقط برای ایشان است، کار اختصاصی ایشان است.
انگار که من از امام صادق علیه السلام بگویم و از توسعه علمی مکتب اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین نگویم. مسلماً هر یک ذکر امام صادق سلام الله علیه در نماز شبشان با همه‌ی عالم قابل قیاس نبوده است، اما حضرت صادق علیه السلام یک کاری در مکتب علمی اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین کرده‌اند که برای ایشان است و برای کس دیگری نیست و کس دیگری نمی‌تواند انجام بدهد.
انگار که من از امام زمان ارواحنا فداه عرض کنم و از اینکه قرار است ایشان عاقبت این عالم را رقم بزنند نگویم، این ظلم است، اصلاً خیلی کج‌سلیقگی است، بلکه نفهمی است.
حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها که از همه جهت می‌شود از ایشان درس گرفت و منبرها می‌تواند راجع به همه موضوعی هم باشد، بچه‌داری، همسرداری، عدالت اجتماعی، عبادت، تربیت، مردمداری، همسایه‌داری، عقاید حضرت، خطبه‌های توحیدی، دین‌شناسی، اخلاق، احکام، فلسفه، کارهای حضرت خیلی زیاد است اما حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها یک کاری کرده‌اند که برای خودشان است و اختصاصی است، همانطور که دوران ظهور به امام زمان ارواحنا فداه اختصاص دارد، مکتب علمی اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین به حضرت صادق علیه السلام اختصاص دارد، کربلا به حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه اختصاص دارد، این موضوع هم به حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها اختصاص دارد، حداقل این است که این موضوع را فراموش نکنیم.
حال اگر کسی هم پیدا شد که خواست در مورد مهم‌ترین موضوعِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها حرف بزند، مدام به سراغ او نرویم که سوالات عجیب و غریب بپرسیم. لازم نیست که ما منکر عدالت اجتماعی و تمدن اسلامی و این حرف‌ها باشیم، ولی فعلاً من می‌گویم که من جایی پیدا نمی‌کنم که با شما راجع به این کار اصلی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها صحبت کنم، با حفظ احترام به همه بنده می‌خواهم راجع به ایت کار اصلی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها حرف بزنم.
بعد از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم چه رخ داد؟
در تاریخ شک نیست که تلاش جدی صورت گرفته است که بگویند همه هم‌فکر و همراه و هم‌نوا و رفیق و برادر بودند و در حال طی کردن یک مسیری بودند، بعد از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم همه‌ی مسلمین اجماع و اتفاق و تسالم و همراهی به یک مسیر کردند، اسلام یعنی همین مسیر!
بخدا اگر مهربان‌ترین افراد، بخشنده‌ترین افراد، عبّادی که هر روز هزار رکعت نماز می‌خواندند هم بعد از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم حکومت را بدست می‌گرفتند رفتار حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها یا همینقدر بود یا تندتر از این بود، بر حسب همان عرضی که در مورد مدّعیان دینداری داشتم عرض می‌کنم.
چون آنقدری که ما می‌فهمیم… مگر اینکه کسی بگوید مکتب اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین کلاً باطل است، که در اینصورت باید جای دیگری در این مورد صحبت کرد، وقتی به هیئت می‌آییم قاعدتا مکتب اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین را باطل نمی‌دانیم.
هر کسی مقابل امیرالمؤمنین صلوات الله علیه قرار بگیرد، بت باشد طاغوت است، طاغوت باشد طاغوت است، اگر فرضاً پیغمبر از انبیاء گذشته هم در برابر امیرالمؤمنین صلوات الله علیه قرار بگیرد طاغوت است، دیگر وای بحال غیر از این حرف‌ها!
هرچه تقدّس بیشتر به تن او بنشیند برخورد سنگین‌تر خواهد بود، برای اینکه تشخیص سخت می‌شود. اگر یک لاابالی که ظاهر را هم حفظ نمی‌کرد بود کار امام حسن مجتبی صلوات الله علیه یا حضرت کاظم علیه السلام راحت‌تر بود، از این جهت کار این دو امام سخت‌تر از حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه در کربلا بود، معلوم بود یزید ملعون کیست، مقابله با هارون سخت‌تر بود، مردم می‌گفتند…
فکر کنید الآن در حال بودجه‌نویسی بگویند تورم را صفر می‌کنیم و حداقل حقوق مردم هم دویست میلیون تومان در ماه! مردم فکر می‌کنند همه چیز خوب می‌شود، البته که حکومت‌ها باید به سمت این رفاه نسبی و روزی به کفاف بروند، اما شما در اینجا نگاه می‌کنید و می‌بینید که حرارت امام بیشتر می‌شود، چون از یک حق مردم نباید سوءاستفاده کرد که یک حق دیگر را ضایع کرد، آن حق هم حق هدایت است.
ما برای چه دیندار هستیم؟ اگر قرار بر این بود که خدای متعال صرفاً به هر کدام از ما یک حساب خوب می‌داد که هدایت اینطور پیش می‌رفت، اما این نیست.
حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها اقداماتی کرده‌اند، تلاش یک جریان این بوده است که بگوید اصلاً همه‌ یک طور فکر می‌کنند و اصلاً اختلافی نیست، خدا می‌داند که گفتن این حرف‌ها خیلی هم سخت است، به نوعی کوه کندن است، چون ما باید چند جهت را لحاظ کنیم، ما امروز با سایر انسان‌های روی زمین، مگر کسانی که با ما در جنگ هستند، هیچ دعوایی نداریم، ما با بت‌پرست‌ها هم دعوا نداریم، چه برسد به مسیحی و یهودی، چه برسد به سایر شهادتین‌گویانِ مسلمان، ما با کسی دعوا نداریم، هر کجا گرسنه باشد ما می‌رویم و کمک می‌کنیم، اگر شهادتین‌گو باشند که بیشتر کمک می‌کنیم، هر کجا بروند و کار جهادی کنند ما طیّب الله می‌گوییم و اگر بتوانیم می‌رویم و کمک می‌کنیم، ما با کسی دعوا نداریم، اما چکار کنیم که از نظر فکری یک فهمی داریم که حداقل خودمان باید بدانیم.
اجازه بدهید اینطور مثال بزنم، فرض کنید سال 57 که انقلاب شد، آن آقایی که شهید رجایی رضوان الله تعالی علیه به او نماز می‌خواندند فرار نمی‌کرد که لو برود، به میان خاکستر شهدای آن دوره می‌آمد و روضه می‌خواند و سینه‌زنی می‌کرد، بعد رئیس جمهور می‌شد، جنگ هم بود و امام به او فرماندهی کل قوا را می‌داد، هم‌فکران او هم از ساواک که ظاهر را حفظ کرده بودند به مجلس می‌آمدند، آن همه خون داده بودند که انقلابی رخ بدهد، یک عده که ظاهر را خوب حفظ می‌کردند، حال فرض کنید این‌ها انقلاب را بدست می‌گرفتند، قدرت و بیت المال و قوه مقننه و قوه قضائیه و… بعد هم می‌گفتند انقلاب یعنی این، و بعد هم به مرور و آرام می‌خواستند همه چیز را کج کنند، دل‌سوزها باید چکار می‌کردند؟
فرض کنید برای اینکه مردم را فریب بدهند همه‌ی دارایی‌های کشور را می‌فروختند و بین مردم پول پخش می‌کردند.
هرچه بیشتر این کار را کنند دلِ آن دلسوز بیشتر می‌سوزد، برای چه؟ چون می‌گوید مردم هرچه این را بیشتر باور کنند انحراف خطرناکتری رخ می‌دهد.
آن روزی که بیاید و همه چیز را بهم بزند، یا اینکه آرام آرام همه چیز را بهم می‌زند، ناگهان می‌بینید همه ضد آرمان‌های انقلاب اسلامی هستند که آن زمان بوده است، ولی همه در انقلاب هستند و انقلاب را هم قبول دارند!
یعنی بجای اینکه ضدانقلاب بشوند انقلاب را به سمتی می‌بردند که ضدانقلاب‌ها طرفدار آن بشوند.
اینجا بایستی چکار کرد؟ اینجا بایستی عده‌ای خودشان را خرج کنند تا معلوم بشود که این مسیر مسیر درستی نیست. تلاش هم همین است.
این ساواکی‌هایی هم که ظاهرا انقلابی شده‌اند اگر نفس بکشید به نام ضدانقلاب تو را می‌گیرند و شکنجه می‌کنند.
برداشت ما برای بعد از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم هم این است، اگر برداشت کسی این باشد که نمی‌شود جلوی ترس او را گرفت، برداشت ما این است که حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها چنین برداشتی داشته‌اند، یعنی آن کسانی که خطرناکترین افراد هستند و آیات فراوانی در موردشان نازل شده است آمده‌اند و می‌گویند اسلام نبوی همین است!
برداشت ما این است که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم فرمودند «إِنِّی قَاتَلْتُ عَلَى تَنْزِیلِ اَلْقُرْآنِ وَ سَتُقَاتِلُ أَنْتَ یَا عَلِیُّ عَلَى تَأْوِیلِهِ»، من این همه جنگیدم و غزوات متعدده، برای اینکه اثبات کنم اسلام این است و کفر و بت‌پرستی آن است، بعد از من یک نفر می‌جنگد که بگوید کدام اسلام. چون دیگر کسی بعد از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم حرفی از بت نمی‌زد، همه نام اسلام را بر زبان جاری می‌کردند.
آن شخص که کشمیری بود هم نماز می‌خواند و لابد روی سنجاق سینه‌ی خود عکس امام هم داشت، نمی‌توانست با نام پهلوی جلو بیاید که، او باید خیلی از امام نام می‌برد.
برداشت ما این است که بعد از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم که یک جریانی آمد که اسلام را از درون تهی کند و به یک چیز دیگری که اسلام نیست تبدیل کند. که اگر این اتفاق بیفتد عدالت فردی و اجتماعی و اقتصادی و بچه‌داری و همسرداری و همسایه‌داری و اخلاق و… همه‌ی نبوّت از بین می‌رفت، تمام آرمان‌های هدایت بشر که دین خاتم هم بود نابود می‌کرد.
حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها سعی کردند در اولین قدم این تک‌صدایی را بشکنند، این آن اسلامی که پدرم آورده است نیست!
حال فرض کنید در آن شرایطی که کشمیری آمده بود یک نفر می‌گفت: از این حرف‌ها نزنید که در جامعه اختلاف می‌شود.
من عرض می‌کنم که اگر بروید و مردم را تحریک کنید یک کار اشتباه کرده‌اید، اینجا باید مردم را در مسئله همراه کنید.
فکر کنید می‌گفت هیچ چیزی نگویید که اختلاف می‌شود، بیایید و راجع به همسرداری صحبت کنید، بیایید راجع به بهبود معاونت فرهنگی وزارت ارشاد و ممیزی کتاب حرف بزنید که این اولویت اول است.
در این صورت می‌گفتید که همه چیز در حال نابودی است و شما به جزء می‌پردازید، به کل بپرداز.
کاری که حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها کردند آن کل است. سعی کردند بگویند هیچ اختلافی نیست، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها کاری کردند که شب‌های بعد عرض خواهیم کرد، که نتوانند بگویند هیچ اختلافی نیست.
شب گذشته عرض کردم، ادعای اجماع کردند که هیچ کسی بر خلاف این نگفته است، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها ستون این اجماع را به لرزه درآوردند.
مسلّماً آن‌ها هم انتقام می‌گیرند. همسران پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم گفتند ارث ما را بدهید، گفتند: آیا از خدا نمی‌ترسید؟ آیا به بیت المال چشم دارید؟ به امیرالمؤمنین صلوات الله علیه و حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها هم زیاد برچسب زدند.
مظلومیت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها این بود که در برابر ریش‌داران و پیشانی پینه‌بسته‌ها و نمازخوان‌ها ایستادند.
آن جریان هزار و چهارصد سال هم در رأس فکری ادامه دارد.
چطور می‌گویند فراماسونرها یا یهود دنیا را اداره می‌کنند و بقیه بازیچه‌ی این‌ها هستند، شما یک احتمالی بدهید که ما هم چنین حسی داریم. کاری به مردم نداریم، مردم بازیچه‌ی آن جریان هستند، یعنی یک جنگی در سطح حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و خصم ایشان است، آن‌هایی که هم‌فکر ما نیستند خودشان مظلومین این جریان هستند، لذا اصلاً من برای چه باید با آن‌ها دعوا داشته باشم و دشمن باشم؟ من با کسی دعوایی ندارم.
فرض کنید شما یک برادری داشته‌اید که دزد او را برده است، بیست سال بعد او را پیدا کرده‌اید که او را به سر چهارراه‌ها می‌بردند و با او گدایی می‌کردند. طبعاً هر وقت این برادر شما حرف چارواداری بزند جگر شما خون می‌شود، می‌گویید این برای یک پدر و مادر آدم‌حسابی بوده است اما مسیر تربیتی او را اینگونه کرده است، یعنی دل تو می‌سوزد، می‌گویید خود او اصلاً مقصر نیست.
اصلاً ما مشکلی با تمدّنی که شما می‌گویید نداریم، اصلاً برای اصلاح تمدّنی باید مبانی را اصلاح کرد، ما با هیچ کسی جنگ نداریم، ما با بت‌پرست‌ها جنگ فیزیکی نداریم، مگر اینکه آن‌ها با ما بجنگند، وای بحال کسی که پیامبر و قبله‌ی ما را قبول دارند، ما که با کسی جنگ نداریم، اما پرت هم نیستیم که بگوییم همه بر سبیل هدایت هستیم، اینطور نیست، این نوع حرف زدن خیلی نمک به حرامی است، همه بر سبیل هدایت نیستیم اما به کسی فحش هم نمی‌دهیم، همه‌ی تلاشمان هم می‌کنیم که اصلاح کنیم. ضمناً منظور بنده از «سبیل هدایت» هدایت کامل است، و اینکه کسی فهمیده است خدایی هست و نبی‌ای هست و قبله‌ای هست و قرآنی هست و نمازی هست و روزه‌ای هست الحمدلله چیزهایی دارد.
اما بالاخره ما چکار کنیم؟ هرچه فریاد دارید بر سر امام صادق علیه السلام بزنید که فرموده‌اند اگر کسی صبح تا شب و شب تا صبح عبادت کند و جهاد کند و نماز شب بخواند و همه‌ی اموال خود را صدقه بدهد ارزشی ندارد… آیا امام صادق علیه السلام اینجا قصد داشته‌اند که معاذالله توهین کنند؟ مسلّماً نه! این دلسوزی است.
این خیال خام که بدون ولایت اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین تمدّن اسلامی درست می‌شود، اگر می‌شد که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم نستجیربالله خیانت کرده‌اند که فرموده‌اند «إِنِّی تَارِکٌ فِیکُمُ الثَّقَلَیْنِ مَا إِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا- کِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی أَهْلَ بَیْتِی وَ إِنَّهُمَا لَنْ یَفْتَرِقَا حَتَّى یَرِدَا عَلَیَّ الْحَوْضَ»، آن تمدّن اسلامی هم باید بر اساس این نسخه ساخته بشود، بدون جنگ با کسی، مگر کسی که با ما در جنگ است، اینکه کسی مانند ما فکر نکند که مهم نیست، اما بیهوده نمی‌گوییم که درست است.
آن تک‌صدایی می‌خواست بگوید روش همین چیزی است که من می‌گویم، عبادت همین چیزی است که من می‌گویم، اصلاح اجتماعی همین طوری است که من می‌گویم، عدالت همین چیزی است که من می‌گویم، نخیر! نیست.
آیا می‌خواهی امّت‌سازی کنی؟ کار خیلی خوبی است، اما دور چه چیزی جمع بشویم؟ محور چه چیزی باشد؟ معیار چیست؟ هر چیزی که بغیر از حداقل حبّ اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین باشد هیچ جای توافقی نیست، چطور دور یکدیگر جمع بشویم؟
ما در ماه محرّمی توضیح دادیم، اگر اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین بخواهند اخلاق ما را هم عوض کنند با ولایت و برائت عوض می‌کنند، وگرنه شما تریبون را از اینجا بردارید و از مردم سوال کنید که نظر شما در مورد ارتباطات خانوادگی چیست، همه توصیه‌های خوبی می‌کنند، اما عمل کجا بود؟ معمولاً ندانستنی در کار نیست.
روضه و توسّل به حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
یک نفر آمده است و تک‌صدایی را بهم زده است و گفته است که اینطور نیست، تا انتهای مسیر هم رفته است، برای ما مادری کرده است، سلام الله علیها، فرمودند: علی جان! مرا شبانه به خاک بسپر… بعد هم فرمودند که سلام مرا به همه‌ی فرزندانم تا روز قیامت برسان…

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 47:30

مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است

تصاویر

پایگاه سخنرانی مذهبی