- 1334
- 1000
- 1000
- 1000
نبی اکرم (ص) محور تشکیل «بیت» و «بلد امین» در معارف اسلامی
سخنرانی آیت الله سید محمدمهدی میرباقری با موضوع "نبی اکرم (ص) محور تشکیل «بیت» و «بلد امین» در معارف اسلامی"، سال 1389
«هُوَ الَّذی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى وَ دینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ»(صف/9) عظیمترین نعمتی که خدای متعال به همه مخلوقات و کائنات به خصوص به مؤمنین و موحّدین عنایت فرموده، نعمت وجود مقدّس نبی اکرم (ص) است. در روایات متعدد از طرف معصومین (ع) بیان شده است که آن نعیم و نعمتی که شما از آن بازخواست میشوید، ولایت ماست و با این نعمت است که حجابها از دل شما برداشته میشود و ظلمتها و ضلالت ها از شما رفع میشود و به درجات بهشت و معرفت خدای متعال راه پیدا میکنید؛ در این صورت، به طریق اولی محور این نعمت شخص نبی اکرم (ص) هستند . این وجود مقدّسی به تعبیر روایات، نورالأنوار است، همه سرچشمههای نور و هدایت در عالم از ایشان نور و پرتو گرفتهاند. همه انبیاء سرچشمه نور و هدایت هستند و قلوب مؤمنین امت، خودشان و عالم را روشن کردند اما آن خورشیدی که همه چراغها از او برافروخته شده وجود مقدّس نبی اکرم (ص) هستند. خود اخیار، نور و چراغ راه دیگران هستند ولی معصومین (ع) نور همه آنها هستند و نبی اکرم آن نورالأنواری است که «الَّذِی نُوِّرَتْ مِنْهُ الْأَنْوَارُ»؛ یعنی همه انوار دیگر از او شعاع گرفتهاند و همه انوار الهی در ایشان متمثّل شده است، سینه مطهر او، چراغدانی است که حقیقت نور توحید و نبوّت در او برافروخته شده است، و موطن اصلی و مرکز نبوّت کلیّه، که با آن باب غیب الهی گشوده میشود و اگر آن نبوّت نبود هیچ خبری از عالم غیب نبود و احدی به آن عالم راه پیدا نمیکرد، قلب نورانیِ ایشان است.
به تعبیر قرآن، نبی اکرم شمس حقیقی همه کائنات است؛ «وَ الشَّمْسِ وَ ضُحاها»(شمس/1) فرمود «وَ الشَّمْسِ» وجود مقدس نبی اکرم (ص) است که پرتو این شمس، آن دینی است که خدای متعال به نبی اکرم (ص) داده¬اند. با دین و ولایت حضرت است که همه کائنات روشن میشوند. هیچ کسی به حقیقت آن شمس راه ندارد الا خُلّص از اولیاء، و بقیه به پرتو این شمس و شعاع این شمس راه دارند؛ کما اینکه امام رضا (ع) در آن حدیث نورانی فرمود: «نه دستها به آن خورشید در افق میرسد و نه چشمها میتواند آن را شکار کند، آنچه به ما میرسد پرتویی از آن خورشید و شمس حقیقی است.»
نبی اکرم (ص) دو حقیقت را هم با خودشان آورده¬اند؛ اول، کتاب خداست. این کتاب در محضر خداست و امر بسیار عظیمی است و اگر نبی اکرم (ص) تنزّل پیدا نمیکردند این کتاب نازل نمیشد. این کتاب، سرچشمه نور است که اگر پیامبر اعظم (ص) آن را با خودشان فرود نمی¬آوردند ، برای همیشه در حجاب غیب میماند و دست احدی به این کتاب نمیرسید،؛ کتب انبیاء که همه نور و هدایت است و نازله قرآن است به واسطه نبی اکرم (ص) است. حضرت آمدند و خود این کتاب را که نازلهاش به انبیاء میرسید، به عالم پائین آوردند و کاری کردند که دست ما به این کتاب برسد و ما بتوانیم با این کتاب الهی رشد کنیم. به اندازهای که جامعه بشری به این کتاب و باطن این کتاب راه پیدا میکند و حیات اجتماعی در فضای قرآن واقع میشود، رشد می کند. اینطور نیست که قرآن فقط در قلب انسان نازل میشود، بلکه جامعه میتواند تجلی گاه مرتبهای از قرآن باشد.
حقیقت دیگری که پیامبر اکرم (ص) با خود آورده اند وجود مقدس معصومین (ع) است. ولایت امیرالمؤمنین (ع)، ولایت اهل بیت (ع)، سرچشمه حیات و حقیقت کلمه ماء است. اگر گفته شده: «جَعَلْنا مِنَ الْماءِ کُلَّ شَیْءٍ حَیٍّ»(انبیاء/30) ماء در یک منزلتی سرچشمه همه زندگی هاست و در منزلت دیگر: «وَ کانَ عَرْشُهُ عَلَى الْماءِ»(هود/7) این ماء، وجود مقدّس امام و ولایت امام (ع) است. سرچشمه حیات که ولایت امام (ع) است هم، با نبی اکرم (ص) تنزّل پیدا کرده است؛ خدای متعال این پیامبر را با دو چیز فرستاده است: یکی، هدایت که شاید در اینجا قرآن است و دوم، دین الحق است.
پس، آن نعمتی که خدای متعال عنایت کرده این است که حضرت رسول گرامی اسلام را فرستادند و وقتی خود حضرت که شمس حقیقی عالم هستند آمدند به دنبال ایشان، قمری که امیرالمؤمنین(ع) و معصومین(ع) هستند هم تنزل پیدا کردند، لذا همان¬گونه که نور خورشید در شب به وسیله ماه به ما می رسد، هدایت نبی اکرم (ص) به وسیله ائمه (ع) در عالم جاری میشود. این دو حقیقت با حضرت تنزّل پیدا کرده و بناست که بمانند تا زمانی که این دو حقیقت در عالم ظهور پیدا کنند و عالم روشن و نورانی شود. عصر ظهور عصر تحقّق قرآن و ظهور حقیقت ولایت حقّه در عالم است و لذا در کل، عالم، عالمِ دیگر و نشئه، نشئه دیگری میشود و یک جهان دیگر و بهشت دیگری بر روی زمین شکل می گیرد؛ کما اینکه بهشت حضرت آدم (ع) هم بر اساس بعضی نقلها بر روی زمین بوده است. نبی اکرم (ص) آن حیات طیّبه و آن دار الآخره را با خودش آورده است. اگر کسی وارد محیط ولایت نبی اکرم (ص) شد، وارد آن دارالآخره و دار الحیوان می شود و ما به همین دعوت شده ایم.
بر مدار نبوّت حضرت، یک «بیت» و «بلد امین» شکل می گیرد. در سوره مبارکه بقره پس از طرح امامت حضرت ابراهیم (ع)، بیت و بلد امین مطرح می¬شود. بیت، محور و قبله این بلد است و همه شئون بلد امین و آن شهر ایمان و شهر امن که مؤمنین با آن به امنیت میرسند و در آن، رحمت الهی جریان دارد، بر محور آن بیت محقق می شود. بیت، قبله بلد الامین و امام محور بیت و بلد است. بر محور امام است که هم بلد شکل میگیرد و هم بیت. همه عالم، بلد امین نبی اکرم (ص) میشود و کعبه بیت این بلد می شود؛ امام این بلد هم نبی اکرم (ص) هستند.
بنابراین، این بیتی که قبله همه عالم است و از همه جای عالم باید بیایند و طوافش کنند و رو به او نماز بخوانند و همه امور خود را حول آن شکل دهند، محورش نبی اکرم (ص) است؛ یعنی همانگونه در شهر کفّار و شهر مدرن، همه امور آنها تجسّد شیطان است و قبله آنها شیطان است و تناسبات بندگی در آن راه ندارد، کعبه، تجسّد روح نبی اکرم (ص) است. نبی اکرم (ص) کلمه لا اله الا الله را به واسطه قرآن و اهل بیت (ع) اقامه میکنند و در نهایت، آن بلد امین در همین دنیا محقق خواهد شد، شعاع وجود نبی اکرم (ص) در همین دنیا هم به یک بلد امین تبدیل میشود. این بلد امین از شئون امین الله است؛ نبی اکرم و ائمه (ع)، امین الله هستند و بلد امین بر محور امام امین شکل میگیرد. قبله و کعبه، نازله قلب امام (ع) است و الا انسان¬ها چرا دور سنگ بچرخند؟ از کعبه گاهی به احجار و گاهی به یکی از حرمات ثلاثه الهی تعبیر میکنند. فرمود: «اینکه مردم آمدند دور این سنگها بچرخند برای این است که ولایت خودشان را به ما عرضه کنند». چون این کعبه، جسم آن روح نورانی است یکی از حرمات ثلاثه میشود.
«هُوَ الَّذی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى وَ دینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ»(صف/9) عظیمترین نعمتی که خدای متعال به همه مخلوقات و کائنات به خصوص به مؤمنین و موحّدین عنایت فرموده، نعمت وجود مقدّس نبی اکرم (ص) است. در روایات متعدد از طرف معصومین (ع) بیان شده است که آن نعیم و نعمتی که شما از آن بازخواست میشوید، ولایت ماست و با این نعمت است که حجابها از دل شما برداشته میشود و ظلمتها و ضلالت ها از شما رفع میشود و به درجات بهشت و معرفت خدای متعال راه پیدا میکنید؛ در این صورت، به طریق اولی محور این نعمت شخص نبی اکرم (ص) هستند . این وجود مقدّسی به تعبیر روایات، نورالأنوار است، همه سرچشمههای نور و هدایت در عالم از ایشان نور و پرتو گرفتهاند. همه انبیاء سرچشمه نور و هدایت هستند و قلوب مؤمنین امت، خودشان و عالم را روشن کردند اما آن خورشیدی که همه چراغها از او برافروخته شده وجود مقدّس نبی اکرم (ص) هستند. خود اخیار، نور و چراغ راه دیگران هستند ولی معصومین (ع) نور همه آنها هستند و نبی اکرم آن نورالأنواری است که «الَّذِی نُوِّرَتْ مِنْهُ الْأَنْوَارُ»؛ یعنی همه انوار دیگر از او شعاع گرفتهاند و همه انوار الهی در ایشان متمثّل شده است، سینه مطهر او، چراغدانی است که حقیقت نور توحید و نبوّت در او برافروخته شده است، و موطن اصلی و مرکز نبوّت کلیّه، که با آن باب غیب الهی گشوده میشود و اگر آن نبوّت نبود هیچ خبری از عالم غیب نبود و احدی به آن عالم راه پیدا نمیکرد، قلب نورانیِ ایشان است.
به تعبیر قرآن، نبی اکرم شمس حقیقی همه کائنات است؛ «وَ الشَّمْسِ وَ ضُحاها»(شمس/1) فرمود «وَ الشَّمْسِ» وجود مقدس نبی اکرم (ص) است که پرتو این شمس، آن دینی است که خدای متعال به نبی اکرم (ص) داده¬اند. با دین و ولایت حضرت است که همه کائنات روشن میشوند. هیچ کسی به حقیقت آن شمس راه ندارد الا خُلّص از اولیاء، و بقیه به پرتو این شمس و شعاع این شمس راه دارند؛ کما اینکه امام رضا (ع) در آن حدیث نورانی فرمود: «نه دستها به آن خورشید در افق میرسد و نه چشمها میتواند آن را شکار کند، آنچه به ما میرسد پرتویی از آن خورشید و شمس حقیقی است.»
نبی اکرم (ص) دو حقیقت را هم با خودشان آورده¬اند؛ اول، کتاب خداست. این کتاب در محضر خداست و امر بسیار عظیمی است و اگر نبی اکرم (ص) تنزّل پیدا نمیکردند این کتاب نازل نمیشد. این کتاب، سرچشمه نور است که اگر پیامبر اعظم (ص) آن را با خودشان فرود نمی¬آوردند ، برای همیشه در حجاب غیب میماند و دست احدی به این کتاب نمیرسید،؛ کتب انبیاء که همه نور و هدایت است و نازله قرآن است به واسطه نبی اکرم (ص) است. حضرت آمدند و خود این کتاب را که نازلهاش به انبیاء میرسید، به عالم پائین آوردند و کاری کردند که دست ما به این کتاب برسد و ما بتوانیم با این کتاب الهی رشد کنیم. به اندازهای که جامعه بشری به این کتاب و باطن این کتاب راه پیدا میکند و حیات اجتماعی در فضای قرآن واقع میشود، رشد می کند. اینطور نیست که قرآن فقط در قلب انسان نازل میشود، بلکه جامعه میتواند تجلی گاه مرتبهای از قرآن باشد.
حقیقت دیگری که پیامبر اکرم (ص) با خود آورده اند وجود مقدس معصومین (ع) است. ولایت امیرالمؤمنین (ع)، ولایت اهل بیت (ع)، سرچشمه حیات و حقیقت کلمه ماء است. اگر گفته شده: «جَعَلْنا مِنَ الْماءِ کُلَّ شَیْءٍ حَیٍّ»(انبیاء/30) ماء در یک منزلتی سرچشمه همه زندگی هاست و در منزلت دیگر: «وَ کانَ عَرْشُهُ عَلَى الْماءِ»(هود/7) این ماء، وجود مقدّس امام و ولایت امام (ع) است. سرچشمه حیات که ولایت امام (ع) است هم، با نبی اکرم (ص) تنزّل پیدا کرده است؛ خدای متعال این پیامبر را با دو چیز فرستاده است: یکی، هدایت که شاید در اینجا قرآن است و دوم، دین الحق است.
پس، آن نعمتی که خدای متعال عنایت کرده این است که حضرت رسول گرامی اسلام را فرستادند و وقتی خود حضرت که شمس حقیقی عالم هستند آمدند به دنبال ایشان، قمری که امیرالمؤمنین(ع) و معصومین(ع) هستند هم تنزل پیدا کردند، لذا همان¬گونه که نور خورشید در شب به وسیله ماه به ما می رسد، هدایت نبی اکرم (ص) به وسیله ائمه (ع) در عالم جاری میشود. این دو حقیقت با حضرت تنزّل پیدا کرده و بناست که بمانند تا زمانی که این دو حقیقت در عالم ظهور پیدا کنند و عالم روشن و نورانی شود. عصر ظهور عصر تحقّق قرآن و ظهور حقیقت ولایت حقّه در عالم است و لذا در کل، عالم، عالمِ دیگر و نشئه، نشئه دیگری میشود و یک جهان دیگر و بهشت دیگری بر روی زمین شکل می گیرد؛ کما اینکه بهشت حضرت آدم (ع) هم بر اساس بعضی نقلها بر روی زمین بوده است. نبی اکرم (ص) آن حیات طیّبه و آن دار الآخره را با خودش آورده است. اگر کسی وارد محیط ولایت نبی اکرم (ص) شد، وارد آن دارالآخره و دار الحیوان می شود و ما به همین دعوت شده ایم.
بر مدار نبوّت حضرت، یک «بیت» و «بلد امین» شکل می گیرد. در سوره مبارکه بقره پس از طرح امامت حضرت ابراهیم (ع)، بیت و بلد امین مطرح می¬شود. بیت، محور و قبله این بلد است و همه شئون بلد امین و آن شهر ایمان و شهر امن که مؤمنین با آن به امنیت میرسند و در آن، رحمت الهی جریان دارد، بر محور آن بیت محقق می شود. بیت، قبله بلد الامین و امام محور بیت و بلد است. بر محور امام است که هم بلد شکل میگیرد و هم بیت. همه عالم، بلد امین نبی اکرم (ص) میشود و کعبه بیت این بلد می شود؛ امام این بلد هم نبی اکرم (ص) هستند.
بنابراین، این بیتی که قبله همه عالم است و از همه جای عالم باید بیایند و طوافش کنند و رو به او نماز بخوانند و همه امور خود را حول آن شکل دهند، محورش نبی اکرم (ص) است؛ یعنی همانگونه در شهر کفّار و شهر مدرن، همه امور آنها تجسّد شیطان است و قبله آنها شیطان است و تناسبات بندگی در آن راه ندارد، کعبه، تجسّد روح نبی اکرم (ص) است. نبی اکرم (ص) کلمه لا اله الا الله را به واسطه قرآن و اهل بیت (ع) اقامه میکنند و در نهایت، آن بلد امین در همین دنیا محقق خواهد شد، شعاع وجود نبی اکرم (ص) در همین دنیا هم به یک بلد امین تبدیل میشود. این بلد امین از شئون امین الله است؛ نبی اکرم و ائمه (ع)، امین الله هستند و بلد امین بر محور امام امین شکل میگیرد. قبله و کعبه، نازله قلب امام (ع) است و الا انسان¬ها چرا دور سنگ بچرخند؟ از کعبه گاهی به احجار و گاهی به یکی از حرمات ثلاثه الهی تعبیر میکنند. فرمود: «اینکه مردم آمدند دور این سنگها بچرخند برای این است که ولایت خودشان را به ما عرضه کنند». چون این کعبه، جسم آن روح نورانی است یکی از حرمات ثلاثه میشود.
تاکنون نظری ثبت نشده است