display result search
منو
آثار گریه عالم بر سیدالشهداء، جلسه هفتم

آثار گریه عالم بر سیدالشهداء، جلسه هفتم

  • 1 تعداد قطعات
  • 46 دقیقه مدت قطعه
  • 90 دریافت شده
سخنرانی آیت الله سید محمدمهدی میرباقری با موضوع "آثار گریه عالم بر سیدالشهداء"، جلسه هفتم، سال 1400


خدای متعال می فرماید: «إِنَّ اللَّهَ یُدافِعُ عَنِ الَّذینَ آمَنُوا إِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ کُلَّ خَوَّانٍ کَفُور»(حج/38)، صحبت از دفاع از جبهه مومنین در مقابل یک جریانی که جریان کفران نعمت و خیانت هست. در مقابل نعمت وجود مقدس نبی اکرم اینها به جای این که این نعمت را بپذیرند و از این نعمت بهره مند بشوند کفران این نعمت را کردند و خیانت کردند. بعد می فرماید: «أُذِنَ لِلَّذینَ یُقاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا»(حج/39) خدای متعال به آن کسانی که دشمن با آنها وارد قتال و جنگ شده و به آنها ظلم کرده وعده دفاع و پیروزی می دهد. چون همانطور که عرض کردم شأن نزول آیه این است که تا یک مدتی کفار ضربه می زدند به مومنین ولی اجازه جهاد از این طرف داده نمی شد که وارد درگیری بشوند. اما با نزول این آیه خدای متعال اجازه جهاد با دشمنان و قریش و دیگران را صادر کرد. بعد هم خدای متعال می فرماید: «ما که اجازه برای جهاد و قتال دادیم»، «وَ إِنَّ اللَّهَ عَلى نَصْرِهِمْ لَقَدیرٌ» خدای متعال هم برای این که اینها را پیروز کند تواناست. پس هم ما در این درگیری مدافع مومنین هستیم و هم بهشان اجازه دادیم وارد این میدان بشوند. آنها با اذن ما وارد می شوند و ما هم وقتی اجازه دادیم می توانیم آنها را یاری کنیم. و این مومنینی که خدای متعال اجازه قتال بهشان داده کسانی هستند که «الَّذینَ أُخْرِجُوا مِنْ دِیارِهِمْ بِغَیْرِ حَقٍّ إِلاَّ أَنْ یَقُولُوا رَبُّنَا اللَّه »(حج/40) آنهایی که از سرزمین هایشان بیرونشان کردند بدون این که دشمنان حق این کار را داشته باشند. چون مومنین حاضر نبودند فرهنگ آنها را بپذیرند و بت پرستی و شرک و ربوبیت دیگران را قبول کنند. چون «رَبُّنَا اللَّه » گفتند و فقط اعتقادشان این بود. پای این حرف هم ایستادند؛ به این جهت آنها درگیر شدند و از دیار خودشان آنها را بیرون کردند. لذا به آنها اجازه قتال و درگیری دادیم و بعد هم دفاع می کنیم از اینها و اینها را پیروز می کنیم.

بعد فرموده: «وَ لَوْ لا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْض » اگر این قتال و درگیری مومنین نبود خدای متعال، خطر جبهه خیانت کار و این کفار را دور نمی کرد. اگر نبود که ما خطر کفار را با این مومنین دفع می کردیم، «لَهُدِّمَتْ صَوامِعُ وَ بِیَعٌ وَ صَلَواتٌ وَ مَساجِدُ یُذْکَرُ فیهَا اسْمُ اللَّهِ کَثیراً» آنها هجوم آورده بودند که ریشه دین را بکنند و هیچ مسجد و محل عبادتی باقی نگذارند که در آن یاد خدا بشود.

اگر کسی در این مسیر خدا را یاری کند خدای متعال هم او را یاری می کند! خدای متعال که به شما وعده نصرت می دهد او هم قوی است و هم عزیز است. پس اگر شما پا به میدان گذاشتید و دفاع از دین خدا کردید در مقابل دشمن، خدای متعال شما را یاری می کند. این نصرت یعنی نصرت دین خدا و نصرت ولی خدا. البته ما که خدا را نمی توانیم یاری کنیم چون خدای متعال بی نیاز از نصرت ماست. اگر شما از این مومنینی که خدای متعال به آنها اجازه قتال داده و از این جبهه حق و از نبی اکرم و ائمه دفاع بکنید، این نصرت خداست و نتیجه اش این است که خدا شما را یاری می کند. شما پیامبر خدا و دین خدا را یاری کنید خدای متعال هم شما را یاری خواهد کرد. بنابراین دعوت به نصرت که اگر شما یاری کردید من یاری تان می کنم به این معنی نیست که ما می توانیم خدا را یاری کنیم.

وجود مقدس ابراهیم خلیل، امامت داشتند و مأمور بودند یک امتی بسازند. «وَ إِذِ ابْتَلى إِبْراهِیمَ رَبُّهُ بِکَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنِّی جاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِماما»(بقره/124)، خدای متعال حضرت ابراهیم را بعد از آن امتحانات سنگین که ظاهر و باطنی دارد، امام قرار داد و ماموریت هایی دارند. یکی از مأموریت های حضرت این بود که فرزند خودشان حضرت اسماعیل را که در سنین پیری خدای متعال به حضرت عنایت کرده بود را با مادرشان حضرت هاجر آوردند در کنار مسجد الحرام فعلی و آنجا سکنی دادند. در حالی که آنجا یک بیابان لم یزرع بود و هیچ سکنه ای هم نداشت؛ کعبه هم ظاهرا ویران شده بود و حضرت ابراهیم خلیل با جناب اسماعیل دوباره کعبه را بنا کردند «وَ إِذْ یَرْفَعُ إِبْراهِیمُ الْقَواعِدَ مِنَ الْبَیْتِ وَ إِسْماعِیلُ »(بقره/127). حضرت ابراهیم وقتی مأمور شد این فرزند و مادر را ببرد بگذارد کنار کعبه در این وادی لم یزرع به خدای متعال علت این کارش را عرضه می دارد. «رَبِّ إِنِّی أَسْکَنْتُ مِنْ ذُرِّیَّتِی بِوادٍ غَیْرِ ذِی زَرْعٍ»(ابراهیم/37)، من بخشی از ذریه خودم را سکنی دادم در یک سرزمینی که هیچ حاصلخیز نیست، «رَبَّنا لِیُقِیمُوا الصَّلاة» غرض این است که اینها بمانند و اقامه صلاة کنند. این هم که در آیات بعد گفت:‌ «الَّذِینَ إِنْ مَکَّنَّاهُمْ فِی الْأَرْضِ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّکاة» ناظر به همین نسلشان هست که اینها را خدای متعال در زمین مکنت می دهد و امکانات را به آنها منتقل می کند تا آنها هم اقامه صلاة کنند.

شیطان هم آمده و در طول تاریخ تا ظهور پیامبر، اینجا را محل بتها کرده است. بتهایشان را آوردند و در کعبه و دور و بر کعبه چیدند؛ اما حضرت این بتها را شکستند و ویران کردند. در فتح مکه شیطان هم آمده و همین جا نفوذ کرده است. همین کعبه ای که خدا قرار داده و قبله باید بشود و حضرت ابراهیم آن را تطهیر کرده، دوباره شیطان آمده و اینجا را آلوده کرده است. بعد هم می دانید حضرت وقتی این بیت را به پا کردند و کعبه را ساختند خدای متعال می فرماید: «وَ أَذِّنْ فِی النَّاسِ بِالْحَج »(حج/27) پس دعوت به حج کردند. در روایات دارد که می شد حضرت یک جوری دعوت کنند که فقط زنده ها بشنوند اما در روایات است که همه نسل ها شنیدند. بعد فرمود: «هرکسی به اندازه لبیکی که آنجا گفته و اجابت کرده موفق به حج می شود.» پس خدای متعال به حضرت ابراهیم مأموریت داده که یک بیتی به پا کنند و این بیت و بلد را برای نبی اکرم تطهیر کنند. اینها همه مقدماتی بود که در مورد برپایی کعبه و طرح خدا برای نبی اکرم و امامت حضرت ابراهیم بود که در آیات قرآن بیان شده است. در سوره مبارکه حج هم قبل از این آیاتی که خدای متعال اجازه می دهند به امام زمان که بیایند و به عنوان دفاع از خون سیدالشهداء وارد میدان بشوند -سیدالشهدایی که به ایشان ظلم شده و از سرزمین شان به غیر حق بیرون شدند- آیات مبارکات حج است. این کعبه دیار اهل بیت و دیار سیدالشهداست اما یک عده ای می خواهند نبی اکرم و اهل بیت را از این دیار اخراج بکنند. این اخراج کردن هم صرفا اخراج کردن ظاهری نیست که نبی اکرم را از مدینه و از مکه بیرون کردند یا اینکه سیدالشهداء را از مکه مجبور کردند بروند بیرون و ایشان هم مجبور شدند به سمت کربلا بیایند. این اخراج یک معنای بیشتری دارد. این مکه باید دست امام حسین باشد چرا که او امام این مکه است و این بلد، بلد اوست. ابراهیم خلیل این بلد را برای توحید و اقامه توحید به پا کرده و اصلا این بساط را برای اینها درست کرده است. این مکه مال مردم است ولی باید دست امام حسین باشد تا مردم ازش منتفع بشوند و ذکر خدا در آن باشد. اگر از دست سیدالشهداء بیاید بیرون دیگر ذکر خدا در آن نیست و می شود بازی. اما با اینها مقاتله کردند و آنها را بیرون کرده و به شهادت رسانند. مکه مال مردم است ولی باید دست امام حسین باشد تا مردم ازش منتفع بشوند و ذکر خدا در آن باشد. اگر از دست سیدالشهداء بیاید بیرون، دیگر ذکر خدا در آن نیست و می شود بازی. این دشمنان با امام مقابله و مقاتله کردند و ایشان را بیرون کرده و به شهادت رسانند. خدا هم به امام زمان اذن دادند و ایشان می آیند و کار را تمام می کنند. بعد خدای متعال می فرماید اگر شما خودتان را مهیا کنید و این امام زمان را نصرت کنید من نصرت تان می کنم.


قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 46:38

مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

  • کاربر مهمان
    صلی الله علیک یا ابا عبد الله یاحسین مظلوم یاحسین شهید

تصاویر

پایگاه سخنرانی مذهبی