display result search
منو
بیان و بررسی دو نعمت الهی و یادگار رسول الله (ص) در هدایت مردم

بیان و بررسی دو نعمت الهی و یادگار رسول الله (ص) در هدایت مردم

  • 1 تعداد قطعات
  • 59 دقیقه مدت قطعه
  • 139 دریافت شده
سخنرانی آیت الله سید محمدمهدی میرباقری با موضوع "بیان و بررسی دو نعمت الهی و یادگار رسول الله (ص) در هدایت مردم"، سال 1394


خداوند متعال برای هدایت ما به سوی خودش دو نعمت را عطا کرده است: نعمت اول قرآن کریم و نعمت دوم وجود مقدس ائمه می باشد. نعمت قرآن، که کتاب آسمانی خداوند متعال و رشته متصل بین ما و خداوند متعال و کتابی سراسر نور است، ظاهر آن همین الفاظی است که در زبان عربی می باشد. ولی این قرآن یک رشته متصلی است که به توصیف خودش: «إِنَّا أَنزَلْنَاهُ قُرْءَانًا عَرَبِیًّا لَّعَلَّکُمْ تَعْقِلُون»(یوسف/2) یعنی یک سوی این رشته، قرآنی است که به زبان عربی می باشد و در اختیار ما قرار گرفته است تا ما بتوانیم در مورد آن تعقل کرده و آن را بفهمیم. اما قرآن در مورد سوی دیگر این رشته الهی می فرماید: «وَ إِنَّهُ فی‏ أُمِّ الْکِتابِ لَدَیْنا لَعَلِیٌّ حَکیمٌ»(زخرف/4) یعنی آن سوی این رشته در« أُمِّ الْکِتابِ» قرار دارد که در محضر خداوند متعال دارای مقام علو و حکمت است. به همین جهت، در روایات و ادعیه ای که از معصومین علیهم السلام نقل شده است؛ از قرآن کریم به عنوان یک رشته تعبیر می شود. از آن جا که قرآن کلامی رفیع و با عظمت است، خداوند به آن تکلم فرموده است و مخاطب آن جز وجود مقدس نبی اکرم و پس از ایشان، اهل بیتشان نیستند.

انبیای الهی و شاید برخی از غیر انبیاء الهی کلیم خداوند بودند و خداوند متعال با آنان سخن می گفته است. حضرت موسی کلیم الله بود. مقامی کلیم الله شدن مقامی بسیار رفیع است. اما نه کلمه ای برتر از قرآن و نه کلیمی بالاتر از وجود مقدس نبی اکرم (ص) وجود دارد. خداوند متعال بالاترین کلمه ای را که به آن تکلم فرموده به نبی اکرم القاء و وحی نموده است. همانگونه که در آیه مذکور مشاهده می کنید، خداوند متعال، تنها به یکی از این سه شکل با بشر سخن می گوید که فرمود: «ما کانَ لِبَشَرٍ أَنْ یُکَلِّمَهُ اللَّهُ» یعنی هیچ بشری حقی بر خدا ندارد که خداوند متعال با او تکلم کند: «إِلاَّ وَحْیاً أَوْ مِنْ وَراءِ حِجابٍ أَوْ یُرْسِلَ رَسُولاً» یعنی: یا به او وحی می کند. یا از ورای حجاب با او سخن می گوید. مانند موسای کلیم که خداوند با او سخن گفت. اما کلام الهی را از ورای حجابی خاص که به فرموده قرآن کریم آن حجاب درخت بوده، می شنیده است. اگر خداوند متعال بخواهد با انسانی سخن بگوید به یکی از این سه شکل می باشد: 1- وحی. 2- ارسال فرشته وحی. 3- از پس ِ پرده و حجاب. بنابراین خداوند متعال با پیامبر اکرم سخن گفته و این قرآن و کلمه روح الهی را در ایشان دمیده است. و به تعبیری دیگر، به ایشان وحی کرده و به این کلمه تکلم نموده و آن را به نبی اکرم القا کرده است. قرآن وسیله هدایتی است که خداوند متعال نازل کرده است « کَذَالِکَ أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ رُوحًا مِّنْ أَمْرِنَا»(شوری/52). این کتاب الهی، کتابی است که هم در دنیا و هم در روز قیامت شفیع، و رشته ای بین ما و خداوند متعال می باشد. ما اگر این رشته را رها نکنیم، با این رشته به خداوند متعال می رسیم. بلکه اگر کسی ریسمان قرآن را رها نکرد و به قرآن گره خورد و متصل شد، می تواند به عصمت برسد. دقت شود که اصل عصمت متعلق به انبیاء است، وما نمی خواهیم بگوییم عصمت انبیاء در ما پیدا می شود. بلکه منظور این است اگر کسی متمسک به آن شد و تمام زندگی خود را بر اساس قرآن قرار داد و انوار آن در وجود او جاری شد، به مراتبی از عصمت می رسد. این کتاب را خداوند متعال به پیامبر اکرم عطا کرده است تا مردم را به اذن پروردگارشان از تاریکی ها به سمت نور ببرد. این کتاب آن جریان نوری است که به وسیله پیامبر گرامی در عالم و در قلوب ما جاری می شود. و اگر ما متمسک و متوسل به قرآن شدیم، انوار آن در جود ما جاری می شود و پیامبر ما را نورانی به نور قرآن می کند. کتاب و کلمه ای که خداوند آن را به پیامبر عطا کرد، آن را نوری قرار داد که این سرچشمه نور در وجود مقدس نبی اکرم جاری شد و به همین خاطر رسول اکرم مثَل نور الهی شدند. تمام عالم، حتی تمام انبیاء عظام، اگر بخواهند سخن خداوند را بشنوند باید از زبان پیامبر اکرم بشنوند. هیچ پیامبری نیست که کلام خداوند را بدون حجاب نبی اکرم بشنود یا فیضی از خدا را بدون حجاب نبی اکرم دریافت کند. قرآن، اولین حقیقت عطا شده به پیامبر اکرم، شفا، هدایت و نور است و در قیامت شفیع ما می باشد. هنگامی که قرآن در قیامت وارد می شود، تطوراتی و شکل هایی پیدا می کند. چنان کتاب با عظمتی است که در هر جلوه اش، هنگامی که از کنار مؤمنین عبور می کند، آنان می گویند: از ما می باشد. از کنار انبیاء عبور می کند آنان نیز می گویند از می باشد و... یا هنگامی که در قالب انبیاء ظهور می کند آنقدر جلالت و عظمت دارد که انبیاء متحیر آن می شوند. در کتاب شریف کافی آمده است که از محضر نبی اکرم سوال می کنند که‌ این موجود با عظمت کیست؟ می فرماید این کلام و کتاب خداوند است. بنابراین قرآن کریم، یکی از وسایط فیض و شفاعتی است که به نبی اکرم عطا شده است و نبی اکرم نیز باب این کتاب و نور و هدایت را برای ما گشوده اند. دومین وسیله هدایتی که خداوند متعال به وسیله پیامبر اکرم نازل نموده است، وجود مقدس ائمه اطهار علیهم السلام می باشند. البته پیامبر اکرم است که می تواند بدون حجاب، کلام الهی را تحمل کند. چرا که این کلام، هنگامی که از حجاب عبور می کند، تکلم به آن بسیار دشوار می شود.

پیامبر اکرم به ما فرموده اند که کلام الهی را با خود نبرده ام وآن را برای شما به یادگار گذاشته ام. شما باید به این کتاب متمسک باشید و آن را رها نکنید و با تمسک به آن بالا بیایید. اگر به مرتبه ای از آن رسیدید و آن را دریافت کردید، تلاش کنید به مرتبه بعدی برسید. هرگاه یک حجاب از قرآن کنار برود سعی کنید حجاب بعدی را هم کنار بزنید. همچنین فرموده اند نورانیّ به نور قرآن شوید. خانه ای که در آن قرآن تلاوت می شود، همچون درخشش ستارگان برای شما، برای اهل ملکوت می درخشد. و این حدیث به این معنا می باشد اگرشخص مؤمنی قرآن بخواند، نور قرآن از دهانش بیرون می آید و خود و فضای پیرامون خود را به نور قرآن نورانی می کند. البته نور آن را ملائکه می بینند. یکی از بزرگان می فرمودند: من در نوجوانی خود دو نفر را دیدم که هنگام نماز خواندن، نورشان تا عالم بالا می رفت. چرا که در روایات آمده است هنگامی که مؤمن مشغول نماز می شود، ملائکه تا آسمان ها او را احاطه می کنند. یکی از آن دو نفر، مرحوم آیت الله بروجردی بود که من نور نماز ایشان را می دیدم. و می دیدم که رشته نور نماز ایشان به عالم بالا می رود. بنابراین اگر کسی متصف به قرآن شد، انوار قرآن در وجودش نازل می شود و به حدی نورانی می شود که چراغ ملائکه می شود.

دومین جریان هدایتی که با پیامبر اکرم نازل شده است، انوار ائمه علیهم السلام است. هنگام آمدن پیامبر، این خورشیدها نیز همراه او در عالم طلوع کردند. و این انوار همراه پیامبر نازل شدند. در زمینه نور بودن خاندان عصمت آیات و روایات فراوانی وجود دارد. در صف بندی بر محور امام معصوم علیه السلام، افراد به دو دسته ابرار و فُجَّار تقسیم می شوند. دسته اول کسانی هستند که نعمت ولایت را شکر کنند، که در نتیجه از ابرار می شوند: و در نتیجه «إِنَّ الْأَبْرارَ لَفی‏ نَعیمٍ» یعنی تمام وجود ابرار در وادی ولایت امام وارد می شود و نعیم همان محیط ولایت است. اما دسته دوم «وَ إِنَّ الْفُجَّارَ لَفی‏ جَحیمٍ»(انفطار/14) که در مقابل ابرار فُجَّار می باشند، فُجَّار در جحیم قرار می گیرند. فاجر کسی است که از دایره ولایت بیرون می رود و این نعمت را کفران می کند. فُجَّار در جحیم هستند. باطن جحیم محیط ولایت دشمنان است. البته مقصود این نیست که جهنم وجود ندارد. چرا که ظاهر آیات قرآن در مورد اوصاف جهنم سخن گفته است و ظاهر آیات قرآن را نباید تاویل کرد. ظاهر قرآن محفوظ و مراد است.‌ اما تأویل و باطن هم دارد که مطلب ذکر شده در مورد باطن آن بود. بنابراین دومین هدایت و رابطه ای که نازل شده است، امام می باشد.

حضرت حضرت رسول اکرم (ص) فرمودند: «إِنِّی‏ تَارِکٌ‏ فِیکُمُ‏ الثَّقَلَیْنِ‏ کِتَابَ‏ اللَّهِ‏ وَ عِتْرَتِی‏» در این حدیث شریف، وجود رفیع پیامبر اکرم می فرماید همراه خود دو حقیقت و رشته، یعنی قرآن و امام معصوم را آورده و آن دو را همراه خود نبرده است. فرمود: «إنِّی تارِکٌ فیکم» یعنی من آن را در میان شما به جا گذاشته ام. «ِکتابَ الله و عترتی» یکی از آن ها کتاب خداوند و دیگری عترت من می باشد. وجود مقدس امام، وسیله بین ما و پیامبر اکرم، و بین ما و خدا می باشد. اگر بخواهیم به خدا برسیم، یا اگر بخواهیم از خداوند متعال چیزی را دریافت کنیم، باید از این وسیله استفاده کنیم. هم سیر و حرکت ما به سمت خداوند متعال، و هم تنزُّل حقایق و رحمت الهی از سوی خداوند متعال به سمت ما، از این وسیله می گذرد. و این وسیله وجود مقدس امام معصوم است. کسی که «عنده علم الکتاب» است. اگر کتاب وسیله است، این وسیله در وجود مقدس امام است. لذا امام وسیله بین ما و نبی اکرم می شود. پس ترسیم آیه شریفه که فرمود: «وَ ابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسِیلَةَ» این است: پیامبر اکرم از خداوند درخواست کردند که بین من و خودت و این امت وسیله ای قرار بده تا دست امت، از من و تو قطع نشود. خداوند متعال دعای رسول اکرم را مستجاب کرد و حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام را به ایشان عطا کرد و تمام قرآن را در وجود مقدس امیرالمومنین قرار داد. بنابراین ایشان وسیله بین ما و نبی اکرم می باشند. پس هر رزقی بر هر کسی نازل شود، ظاهرا و باطنا، هر حقایقی که به او می رسد، این حقایق همان فیوضات قرآنی است که از آستان امام علیه السلام می رسد.

بنابراین، امام وسیله بین ما و حضرت است. ما باید به حضرت متمسک بشویم. و اگر بخواهیم به سمت خدا برویم، آن وسیله ای که خدا قرار داده همان وسیله ای است که به پیغمبر داده است. این که فرمود: «أعطاه الوسیلة» یعنی آن وسیله ای که خدا به پیامبر عطا کرد، وسیله رسیدن همه به خداوند است. و وسیله، وجود مقدس امیرالمومنین است.

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 59:32

مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است

تصاویر

پایگاه سخنرانی مذهبی