display result search
منو
عمل به عهد بندگی اولین جلوه نصرت اباعبدالله (ع) در مقابل شیطان، جلسه چهارم

عمل به عهد بندگی اولین جلوه نصرت اباعبدالله (ع) در مقابل شیطان، جلسه چهارم

  • 1 تعداد قطعات
  • 54 دقیقه مدت قطعه
  • 140 دریافت شده
سخنرانی آیت الله سید محمدمهدی میرباقری با موضوع "عمل به عهد بندگی اولین جلوه نصرت اباعبدالله (ع) در مقابل شیطان"، جلسه چهارم، سال 1392

از امام صادق علیه السلام در ثواب الاعمال مرحوم صدوق این حدیث نورانی نقل شده است که ایشان فرمودند: سوره فجر را در نماز واجب و مستحبی تلاوت کنید، این سوره ای است که اختصاص به وجود مقدس سید الشهداء دارد؛ اگر کسی این سوره را قرائت کند - که شاید مقصود از قرائت، صرف تلاوت ظاهری هم نباشد - روز قیامت در درجه امام حسین علیه السلام است. البته این سخن معنایش این نیست که قاری این سوره، امام حسین علیه السلام می شود، این توهم است. ملائکه مقرب هم، آنجا راه ندارند. قرائتِ در قیامت، از این حافظه نیست. این حافظه بعد از مرگ، ما را کمک نمی کند. باید این حقیقت در خون انسان تثبیت شود. آنچه از قرآن رزق انسان می شود به روح او عطا می شود. این رزق روح، می ماند و در قیامت هم فرد می تواند از آن برخوردار شود. این کلام حضرت که فرمودند قاری با امام حسین علیه السلام است و در درجه ایشان قرار می گیرد نیز به این معنا است که بین امام حسین و مقام قاری، حجابی مانع شفاعت نیست و انسان می تواند از شفاعت حضرت برخوردار شود.

مکاتب مادی، بخصوص در دوره های اخیر برای این که یک حادثه ساده اجتماعی یا یک انقلاب اجتماعی معمولی را تحلیل کنند، پشت دستش مکتب فلسفی و منطق و فلسفه اجتماعی می آورند تا یک حادثه را تحلیل کنند. به طور مثال یک واقعه ای مثل انقلاب اکتبر روسیه اتفاق افتاده است که در مقایسه با حادثه ای مثل عاشورا، واقعاً هیچ ارزش واقعی تاریخی ندارد ولی برای تحلیلش هزاران جلد کتاب نوشته اند و بعد هم فلسفه مادی و منطق به اصطلاح دیالکتیک و فلسفه تاریخ شان را به کار گرفته اند که این حادثه را تحلیل کنند. به تعبیر دیگر در چارچوب های مفهومی خودشان حادثه را تحلیل کرده اند.

قرآن هم اگر به وقایع عظیمی مانند عاشورا اشاره می کند، حتماً با آن نگاه فرانگرانه قرآن که از اول تا آخر هستی را می پوشاند، حادثه عاشورا تحلیل می کند؛ شما اگر مقدمات این تحلیل را حذف کنید، حادثه عاشورا تحلیل روشنی ندارد. لذا نگاه قرآن در نقل حادثه، یک نگاه معرفتی است.
منظومه ای از معارف پشتوانه تحلیل این حادثه و مواجهه قرآن با این حادثه است. آن معارفی که در سوره فجر بیان می شود، نگاه ما را به حادثه عاشورا تصحیح می کند. آن معارف را سعی می کنم حتی الامکان به اندازه فهم خودم اشاره کنم.

این سوره ظاهری دارد همین طوری که علامه طباطبایی فرمودند ظاهر سوره می خواهد یک معرفتی را به انسانها بدهد. ظاهر این سوره این است که این نظام خلقتی که شما در عالم دنیا می بینید نظام ابتلاء است، عالم دنیا، عالم ابتلاء است. هم آنجایی که خدای متعال به انسان عطا می کند و به حسب ظاهر، انسان در دنیا نعمت های فراوانی دارد، و هم آنجایی که نعمت از انسان گرفته می شود و در تنگنای نعمت های ظاهری قرار می گیرد. هر دو به ابتلا گرفتار هستند، آنجایی که ثروت فراوان به انسان می دهند یک ابتلاء است، آنجایی هم که می گیرند ابتلا است، به انسان سلامتی می دهند ابتلاء است، آنجایی هم که سلامتی را می گیرند ابتلا و امتحان است. ابتلائی است که بستر رشد انسان است، این عالم، عالم حرکت است، ما در این عالم سیر به طرف خدا داریم و همه ی قواعد عالم، قواعد حرکت دادن ماست. زیر پای ما را داغ می کنند که ما را به سمت خدا هدایت کنند، به همین جهت، همه چیز دنیا ابتلا است و نگاه تان به دنیا باید نگاه ابتلا باشد.

در سوره فجر قبل از بیان آیاتی که عرض شد، یک داستان عظیمی را بیان می فرماید که قصه تمدن های بزرگی است که خدا ویرانشان کرده است؛ تمدنی که شکل می گیرد و این سنت الهی را نمی فهمد. نمی فهمد که داده های دنیا، صحنه های ابتلا هستند و باید اینها را یک طوری بچینید که در مسیر رشد قرار بگیرد، آن تمدن هایی که این را نفهمیدند، خدای متعال آن ها را بکلی را ویران کرد؛ خدای متعال سه تمدن بزرگ را که جزء تمدن های کم نظیر گذشته تاریخی هستند را یاد می کند: قوم عاد، ثمود و فرعون؛ می فرماید نگاه نمی کنید که خدای متعال چه بر سر اینها آورد، نکته همین است که اگر کسی این سنت الهی را نفهمید، این اشتباه بزرگ را مرتکب می شود که گاهی فردی و گاهی اجتماعی است.

بنای این تمدن ها را خداوند بر باد می دهد و هیچ از آن نمی ماند، چرا؟ به خاطر این که این یک نکته قرآن را نفهمیده است که دنیا راه است و باید در راه حرکت کند، این امکانات برای حرکت کردن است، نه برای ماندن. روی موج که کسی خانه نمی سازد، از باد که کسی تکیه گاه درست نمی کند.
الآن تمدن مادی غرب همین است. فلسفه و دانش درست کرده اند. تکنولوژی درست کرده اند. برای آن، کانونی مثل آمریکا درست کرده اند. یک جمعی از ارباب و رعیت هم دور خودشان جمع کرده اند؛ کشورهای اروپایی و چند کشور دیگر، دنیا را تحقیر می کنند و بقیه دنباله رو هستند.
پرچم داران و بزرگان این تمدن مادی که اقوام را دور خودشان جمع کرده اند و تمدن درست کرده اند به تعبیر قرآن، قومشان را به «سرزمین بایر» ورود دادند، «بایر» یعنی سرزمینی که در آن چیزی سبز نمی شود. این سرزمین «جهنّم» است. اما آنهایی که به مرحله نفس مطمئنه رسیده اند، در این دنیا هم، در بهشت هستند.

«والفجر» در ابتدای سوره، اشاره به وجود مقدس امام زمان(عج) است. در جلسه گذشته اشاره کردم که یکی از مهمترین نصرت های سید الشهدا علیه السلام از طریق امام زمان است. حضرت ولی دم سید الشهداء هستند. «والفجر و لیال عشر» این لیال عشر براساس روایات، ائمه از امام حسن مجتبی تا امام حسن عسکری علیهم السلام هستند. قرآن می فرماید این امکانات را ما به تو داده ایم ،امام زمان را به تو داده ایم؛ این ده امام را به تو داده ایم که اینها پرچم داران عالم هستند، اینها عالم را به مقصد می رسانند شما نگران نباشید «والفجر ولیال العشر» به صبح روشن ظهور حضرت بقیه الله و به خود حضرت که فجر عالم است قسم می خورد.
«لیلة القدر» هم حضرت زهرا است، «والفجر و لیال العشر والشفع و الوتر» فرمود شفع در این روایت حضرت زهرا و امیر المؤمنین علیهما السلام هستند و وتر هم خود خدای متعال است.
«والیل اذا یسر» فرمود دولت باطل است که در حال رفتن است گرچه تا بساطش را جمع کند و صبح ظهور بیاید قدری طول می کشد و از نظر بعضی ممکن است طولانی باشد، ولی این شب رو به رفتن است، آنچه در انتظار است صبح است. در دعای عهد می گوییم «انهم یرونه بعیدا و نراه قریبا» و یا «الیس الصبح بقریب» این صبح خیلی نزدیک است، صبح ظهور خیلی نزدیک است؛ ولی اهل باطل فکر می کنند خیلی طولانی است و همین اشتباه آنهاست، اگر کوتاه بودن دولتشان را می فهمیدند به اشتباه نمی افتادند.

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 54:21

مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است

تصاویر

پایگاه سخنرانی مذهبی