قسمت چهاردهم از سری اول برنامه زندگی پس از زندگی؛ تجربه گر: آقای محمد واحدی
«زندگی پس از زندگی» برنامه ای متفاوت درباره مرگ و عالم ماوراء است؛ روایت افرادی که در تجربه ی نزدیک به مرگ، بصورت موقت از کالبد جسم خارج شده و عالم برزخ را درک کرده و بازگشتند. مخاطبان در این برنامه، مهمان روایت های شگفت انگیز تجربه گران از عالم غیب میشوند.
در این قسمت روایت تجربه ی نزدیک به مرگ آقای محمد واحدی را می شنویم:
صبح روز عملیات بیت المقدس 6 در منطقه شلمچه و پاتک شدید دشمن
لحظه عبور از خاکریز و به محض جدا شدن پا از زمین ناگهان خود را در فاصله 50 متری بالاتر از سطح زمین دیدن و مشاهده دور تا دور به فاصله 100 متر
فرا گرفتن سکون و سکوت در صحنه و دیدن خمپاره ای در بالای سر
شنیدن ندایی که پرسید: آیا می خواهی بیایی؟ و قبل از جواب به آن ندا دیدن پرده ای که از سمت افق باز شد و مرور زندگی از بعد بلوغ و قضاوت در مورد کارهای خوب و بد
درخواست و التماس از خدا برای گرفتن فرصتی دوباره جهت جبران برخی کارها و ادای حق الناس به صاحبان حق
شنیدن ندایی که گفت درخواستت پذیرفته شده و همزمان دیدن خمپاره بالای سر که زاویه اش تغییر پیدا کرد و سریعتر از سرعت خمپاره برگشتن به جسم و قرار گرفتن پا بر زمین و اصابت خمپاره به پشت خاکریز
فراموشی این تجربه در آن صحنه و رفتن به داخل سنگر و زخمی شدن یکی از همسنگری ها
عصر روز بعد و هنگام تلاوت قرآن در کنار خاکریز ناگهان تمام اتفاقات روز قبل را به یاد آوردن
«زندگی پس از زندگی» برنامه ای متفاوت درباره مرگ و عالم ماوراء است؛ روایت افرادی که در تجربه ی نزدیک به مرگ، بصورت موقت از کالبد جسم خارج شده و عالم برزخ را درک کرده و بازگشتند. مخاطبان در این برنامه، مهمان روایت های شگفت انگیز تجربه گران از عالم غیب میشوند.
در این قسمت روایت تجربه ی نزدیک به مرگ آقای محمد واحدی را می شنویم:
صبح روز عملیات بیت المقدس 6 در منطقه شلمچه و پاتک شدید دشمن
لحظه عبور از خاکریز و به محض جدا شدن پا از زمین ناگهان خود را در فاصله 50 متری بالاتر از سطح زمین دیدن و مشاهده دور تا دور به فاصله 100 متر
فرا گرفتن سکون و سکوت در صحنه و دیدن خمپاره ای در بالای سر
شنیدن ندایی که پرسید: آیا می خواهی بیایی؟ و قبل از جواب به آن ندا دیدن پرده ای که از سمت افق باز شد و مرور زندگی از بعد بلوغ و قضاوت در مورد کارهای خوب و بد
درخواست و التماس از خدا برای گرفتن فرصتی دوباره جهت جبران برخی کارها و ادای حق الناس به صاحبان حق
شنیدن ندایی که گفت درخواستت پذیرفته شده و همزمان دیدن خمپاره بالای سر که زاویه اش تغییر پیدا کرد و سریعتر از سرعت خمپاره برگشتن به جسم و قرار گرفتن پا بر زمین و اصابت خمپاره به پشت خاکریز
فراموشی این تجربه در آن صحنه و رفتن به داخل سنگر و زخمی شدن یکی از همسنگری ها
عصر روز بعد و هنگام تلاوت قرآن در کنار خاکریز ناگهان تمام اتفاقات روز قبل را به یاد آوردن
تاکنون نظری ثبت نشده است