سخنرانی آیت الله حسین انصاریان با موضوع «مأموریت حفظ دین»، سال 1404
1. توطئه گسستن ریشه دین و صیانت اولیا
همگان نیک میدانند و آگاهند که پس از رحلت رسول مکرم اسلام صلی الله علیه و آله و سلم، نیت سوئی در کار بود تا ریشه دین از بُن برکنده شود. قصد آن بود که چراغ پرفروغ قرآن کریم به خاموشی گراید و مقام با عظمت خلافت و ولایت الهیه که در آیات محکم الهی متجلی است، از تحریف و حذف در امان نماند. معنای حقیقی این نقشه شوم آن بود که خداوند از متن زندگی حذف گردد و نور نبوت و امامت از کره خاکی رخت بربندد.
2. جانبازی امیرالمؤمنین علیه السلام و جهاد در راه توحید
اما وظیفه عظیمی که پس از رحلت پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم بر عهده ولیالله الاعظم، امیرالمؤمنین علیه السلام، نهاده شد، همانا حراست از این شریعت بود. حضرت برای حفظ دین، حفظ توحید و پاسداری از نبوت و ولایت الهیه از تحریف، لحظه به لحظه رنج برد و جان گداخت. چنانکه یکی از علمای بزرگ غیر شیعه و غیر سنی میگوید: «همه معتقدند علی بن ابیطالب (ع) در روز نوزدهم [رمضان] شهید شده است، اما حقیقت آن است که امیرالمؤمنین هر لحظه از عمرش با آن حوادثی که با آن روبهرو بود، شهید شد؛ صدها بار علی شهید شد.»
حضرت (ع) خود فرمودند که در این مسیر، بیست و پنج سال پایداری نمودم، همانند کسی که تیغ تیز در چشمش و استخوان تیز در گلویش گیر کرده باشد و توان بیرون آوردن آن را نداشته باشد. ایشان وجود مقدس خویش را صرفاً برای حفظ توحید، نبوت و ولایت هزینه کردند. خطبهها و نامههای موجود در نهجالبلاغه، گوشهای از زحمات طاقتفرسای ایشان است.
3. مبارزه سیدة نساء العالمین و استقامت ائمه
وجود ذیجود و بینظیر سیدة نساء العالمین (س)، مادر ائمه، عالیترین مبارزه فرهنگی را با حکومت زمان خویش به انجام رساند. ایشان در مسجد، حکومت را به محاکمه کشید و حکومت در این محاکمه محکوم شد و تا امروز هیچ جوابی در برابر این محکومیت نداشته است.
ائمه هدی (ع) نیز از پسِ این حوادث، مشعل هدایت را فروزان نگه داشتند. ایشان از تبعیدگاهی به تبعیدگاه دیگر، از شهری به شهری دیگر و از زندانی به زندان دیگر، با کمال نشاط، بدون ناامیدی و خستگی، برای حفظ دین و ارکان آن (توحید، نبوت و امامت) زحمت کشیدند. نامهها و فرمایشات ایشان (چون پیامهای زندان موسی بن جعفر و تبعیدگاه امام عسکری و حضرت رضا و دوران 40 ساله امام زینالعابدین پس از کربلا)، مانند خورشیدی میدرخشند که نشانگر تلاش بیوقفه ایشان است.
4. پایداری اصحاب و نتیجه جهاد
این امانت با تحمل آن زحمات بسیار سنگین حفظ شد؛ یعنی توحیدی که شیعیان واقعی امروز بدان معتقدند (لا اله الا الله و لیس کمثله شیء)، یادگار تلاشهای این دوازده نفر و حضرت زهرا (س) است.
یاران حقیقی ائمه نیز در این مسیر، با شجاعت ایستادند. حُجر بن عدی به امیرالمؤمنین (ع) عرض کرد که «علی جان، من از نخستین باری که تو را دیدم شناختمت و به تو ایمان آوردم و هیچگاه به طمع صندلی یا مال و فرمانروایی با تو نبودم؛ بلکه من عاشق تو بودم و تنها برای دفاع از تو آمدم.». دفاع از امیرالمؤمنین (ع)، همانا دفاع از توحید، نبوت، قیامت و حلال و حرام بود.
این بزرگان در مسجد مورد تحقیر قرار گرفتند، کتک خوردند و بر دهانشان زده شد. عمامه از سرشان افکنده شد و در برابر ظلم سقیفهچیان پابرجا ماندند.
نتیجه این ایستادگی، آن بود که ائمه (ع) خداوند را از خود راضی کرده و شیاطین انسی و جنی را سخت ناراضی نمودند. همین نارضایتی شدید شیاطین بود که باعث شد یازده تن از این بزرگواران به شهادت برسند. این نشان میدهد که آنان در حفظ دین در اوج فعالیت بودند و هیچگونه رودربایستی و مُدارایی با دشمنان نداشتند.
در نهایت، چنانکه امام هشتم (ع) میفرمایند، پس از پیغمبر اکرم (ص)، «خورشید دین غروب کرد»، مگر بر مدار همان دوازده نفر معین.
1. توطئه گسستن ریشه دین و صیانت اولیا
همگان نیک میدانند و آگاهند که پس از رحلت رسول مکرم اسلام صلی الله علیه و آله و سلم، نیت سوئی در کار بود تا ریشه دین از بُن برکنده شود. قصد آن بود که چراغ پرفروغ قرآن کریم به خاموشی گراید و مقام با عظمت خلافت و ولایت الهیه که در آیات محکم الهی متجلی است، از تحریف و حذف در امان نماند. معنای حقیقی این نقشه شوم آن بود که خداوند از متن زندگی حذف گردد و نور نبوت و امامت از کره خاکی رخت بربندد.
2. جانبازی امیرالمؤمنین علیه السلام و جهاد در راه توحید
اما وظیفه عظیمی که پس از رحلت پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم بر عهده ولیالله الاعظم، امیرالمؤمنین علیه السلام، نهاده شد، همانا حراست از این شریعت بود. حضرت برای حفظ دین، حفظ توحید و پاسداری از نبوت و ولایت الهیه از تحریف، لحظه به لحظه رنج برد و جان گداخت. چنانکه یکی از علمای بزرگ غیر شیعه و غیر سنی میگوید: «همه معتقدند علی بن ابیطالب (ع) در روز نوزدهم [رمضان] شهید شده است، اما حقیقت آن است که امیرالمؤمنین هر لحظه از عمرش با آن حوادثی که با آن روبهرو بود، شهید شد؛ صدها بار علی شهید شد.»
حضرت (ع) خود فرمودند که در این مسیر، بیست و پنج سال پایداری نمودم، همانند کسی که تیغ تیز در چشمش و استخوان تیز در گلویش گیر کرده باشد و توان بیرون آوردن آن را نداشته باشد. ایشان وجود مقدس خویش را صرفاً برای حفظ توحید، نبوت و ولایت هزینه کردند. خطبهها و نامههای موجود در نهجالبلاغه، گوشهای از زحمات طاقتفرسای ایشان است.
3. مبارزه سیدة نساء العالمین و استقامت ائمه
وجود ذیجود و بینظیر سیدة نساء العالمین (س)، مادر ائمه، عالیترین مبارزه فرهنگی را با حکومت زمان خویش به انجام رساند. ایشان در مسجد، حکومت را به محاکمه کشید و حکومت در این محاکمه محکوم شد و تا امروز هیچ جوابی در برابر این محکومیت نداشته است.
ائمه هدی (ع) نیز از پسِ این حوادث، مشعل هدایت را فروزان نگه داشتند. ایشان از تبعیدگاهی به تبعیدگاه دیگر، از شهری به شهری دیگر و از زندانی به زندان دیگر، با کمال نشاط، بدون ناامیدی و خستگی، برای حفظ دین و ارکان آن (توحید، نبوت و امامت) زحمت کشیدند. نامهها و فرمایشات ایشان (چون پیامهای زندان موسی بن جعفر و تبعیدگاه امام عسکری و حضرت رضا و دوران 40 ساله امام زینالعابدین پس از کربلا)، مانند خورشیدی میدرخشند که نشانگر تلاش بیوقفه ایشان است.
4. پایداری اصحاب و نتیجه جهاد
این امانت با تحمل آن زحمات بسیار سنگین حفظ شد؛ یعنی توحیدی که شیعیان واقعی امروز بدان معتقدند (لا اله الا الله و لیس کمثله شیء)، یادگار تلاشهای این دوازده نفر و حضرت زهرا (س) است.
یاران حقیقی ائمه نیز در این مسیر، با شجاعت ایستادند. حُجر بن عدی به امیرالمؤمنین (ع) عرض کرد که «علی جان، من از نخستین باری که تو را دیدم شناختمت و به تو ایمان آوردم و هیچگاه به طمع صندلی یا مال و فرمانروایی با تو نبودم؛ بلکه من عاشق تو بودم و تنها برای دفاع از تو آمدم.». دفاع از امیرالمؤمنین (ع)، همانا دفاع از توحید، نبوت، قیامت و حلال و حرام بود.
این بزرگان در مسجد مورد تحقیر قرار گرفتند، کتک خوردند و بر دهانشان زده شد. عمامه از سرشان افکنده شد و در برابر ظلم سقیفهچیان پابرجا ماندند.
نتیجه این ایستادگی، آن بود که ائمه (ع) خداوند را از خود راضی کرده و شیاطین انسی و جنی را سخت ناراضی نمودند. همین نارضایتی شدید شیاطین بود که باعث شد یازده تن از این بزرگواران به شهادت برسند. این نشان میدهد که آنان در حفظ دین در اوج فعالیت بودند و هیچگونه رودربایستی و مُدارایی با دشمنان نداشتند.
در نهایت، چنانکه امام هشتم (ع) میفرمایند، پس از پیغمبر اکرم (ص)، «خورشید دین غروب کرد»، مگر بر مدار همان دوازده نفر معین.
تاکنون نظری ثبت نشده است