display result search
- 65
- 1000
- 1000
- 1000
معامله با خدا در قاموس عاشوراییان منتظر،6
سخنرانی دکتر علی غلامی با موضوع "معامله با خدا در قاموس عاشوراییان منتظر"، جلسه ششم: خوف و رجا، سال 1402
شب گذشته بحث ما ناظر به تسلیم و رضا بود و بعد از بیان مفهوم این ها اهمیت، انواع تسلیم و انواع مصائب رسیدیم به بحث لوازم تحصیل رضا که معرفت و محبت بود. اثر رضا و تسلیم چیست؟ اگر واقعا انسان به نقطه ای رسید که آنچه خدا برایش مقدر کرده پذیرفت و تسلیمش شد و از ته دل بدان رضایت داد، هیچ غصه و ناراحتی و کدورتی از آنچه که خداوند برای او مقدر کرده نداشت، اولین اثرش این است که اندوه و افسردگی و غمش برطرف می شود. اثر دوم پاداش الهی است. خداوند مابه ازایی می دهد بابت اینکه انسان راضی به رضای او شده است. سومین اثر رضا، نیل به بالاترین مقامات است. اثر تسلیم این است که انسان به مقامات بالا می رسد. پس اثر رضا اینه که انسان در نتیجه رضایت به رضای الهی، علو درجه پیدا می کند. چهارم رسیدن به احساس غنای روحی، بعضی وقتها انسان مناعت طبع آدمها را می بیند. آدم ها گاهی اوقات با دیدن مناعت طبع دیگران دچار حس حقارت می شوند که چقدر فلانی طبعش بلنده و چقدر من این طوری نیستم. این مناعت طبع، مال رضایته اگه آدم راضی باشه به رضای خدا، دستش را جلو احدی دراز نمی کند و از آنچه که داره راضی می شود، اما اگر راضی نباشد برای اینکه هی بیشتر به دست بیاورد، تن به کارهایی می دهد که احساس می کند شخصیت او، آبروی او و جایگاه او همش زیر سوال رفت. اثر پنجم تسلیم الرضا این است که انسان آرامش روحی پیدا می کند.ه از امیرالمومنین سلام الله علیه بخونم حضرت می فرمایند: هر کس به آن چیزی که خدا برای او تقسیم کرده و قسمت او کرده راضی شود، بدن او راحت می شود، یعنی قطعا به راحتی می رسد. ما اگر با خدا معامله بکنیم، در حوزه گرایش و رغبت شناخت و اخلاص پیدا می کنیم. دو تسلیم و رضا و سوم رجاء خائفانه پیدا می کنیم. رجاء یعنی امید. خائفانه یعنی همراه با ترس. خوف و رجا را در قاموس دین باید ببینیم و تعریف کنیم. آدم ها حب سه تا چیز دارند؛ اول،حب به بقا، می خواهیم بمانیم خودمون رو حفظ کنیم. دوم، حب به کمال، می خواهیم رشد بکنیم و به اوج خودمتن برسیم. سوم حب لذت، می خواهیم از زندگی لذت ببریم. حالا ممکنه معنای لذت من با معنای لذت دیگری فرق بکنه. آدمها در رفتارشان به دو تا چیز سعی می کنند دقت کنند، یک منفعت و سود را جذب بکنند و ضرر را از خودشان دور بکنند. پس تمام کارهای انسان ها در راستای جلب منفعت و دفع ضرر است اما واکنش انسان ها برای جلب منفعت و دفع ضرر بعضی وقتها غیر اختیاری، بعضی وقتا اختیاری است. ما آدم ها سه تا قوه داریم؛ قوه غضبیه، قوه شهویه و یه قوه ناطقه. خوف و رجا در آدمها ناشی از اعتدال قوای آنهاست. اگر آدمی خوف و رجایش میزان نیست، علامت این است که قوای او یا دچار افراط اند یا دچار تفریط. اولین غلط و برداشت غلط در رجا این است که انسان اسباب را تهیه نکرده و توقع نتیجه دارد. دوم اینکه برخی اسباب را تهیه می کنند اما کامل نمی کنند. هر اتفاقی در این عالم می خواهد بیفتد به حرکت ما ربط دارد، پس رجا عبارت است از اینکه انسان توقع و انتظار یه امر خوب و پسندیده را داشته باشد. به شرط اینکه نشانه های آن امر خوب باشه و مقدماتش فراهم شده باشد. معنای خوف این است که ما نگرانیم و ترسانیم از یک امر ناگواری که انگار مقدماتش فراهم است و می تواند دنیوی یا اخروی باشد. پس خوف و رجا مقابل هم نیستند. ما یک خوف داریم در مقابل امن هست، یک رجا داریم در مقابل یأس هست.
شب گذشته بحث ما ناظر به تسلیم و رضا بود و بعد از بیان مفهوم این ها اهمیت، انواع تسلیم و انواع مصائب رسیدیم به بحث لوازم تحصیل رضا که معرفت و محبت بود. اثر رضا و تسلیم چیست؟ اگر واقعا انسان به نقطه ای رسید که آنچه خدا برایش مقدر کرده پذیرفت و تسلیمش شد و از ته دل بدان رضایت داد، هیچ غصه و ناراحتی و کدورتی از آنچه که خداوند برای او مقدر کرده نداشت، اولین اثرش این است که اندوه و افسردگی و غمش برطرف می شود. اثر دوم پاداش الهی است. خداوند مابه ازایی می دهد بابت اینکه انسان راضی به رضای او شده است. سومین اثر رضا، نیل به بالاترین مقامات است. اثر تسلیم این است که انسان به مقامات بالا می رسد. پس اثر رضا اینه که انسان در نتیجه رضایت به رضای الهی، علو درجه پیدا می کند. چهارم رسیدن به احساس غنای روحی، بعضی وقتها انسان مناعت طبع آدمها را می بیند. آدم ها گاهی اوقات با دیدن مناعت طبع دیگران دچار حس حقارت می شوند که چقدر فلانی طبعش بلنده و چقدر من این طوری نیستم. این مناعت طبع، مال رضایته اگه آدم راضی باشه به رضای خدا، دستش را جلو احدی دراز نمی کند و از آنچه که داره راضی می شود، اما اگر راضی نباشد برای اینکه هی بیشتر به دست بیاورد، تن به کارهایی می دهد که احساس می کند شخصیت او، آبروی او و جایگاه او همش زیر سوال رفت. اثر پنجم تسلیم الرضا این است که انسان آرامش روحی پیدا می کند.ه از امیرالمومنین سلام الله علیه بخونم حضرت می فرمایند: هر کس به آن چیزی که خدا برای او تقسیم کرده و قسمت او کرده راضی شود، بدن او راحت می شود، یعنی قطعا به راحتی می رسد. ما اگر با خدا معامله بکنیم، در حوزه گرایش و رغبت شناخت و اخلاص پیدا می کنیم. دو تسلیم و رضا و سوم رجاء خائفانه پیدا می کنیم. رجاء یعنی امید. خائفانه یعنی همراه با ترس. خوف و رجا را در قاموس دین باید ببینیم و تعریف کنیم. آدم ها حب سه تا چیز دارند؛ اول،حب به بقا، می خواهیم بمانیم خودمون رو حفظ کنیم. دوم، حب به کمال، می خواهیم رشد بکنیم و به اوج خودمتن برسیم. سوم حب لذت، می خواهیم از زندگی لذت ببریم. حالا ممکنه معنای لذت من با معنای لذت دیگری فرق بکنه. آدمها در رفتارشان به دو تا چیز سعی می کنند دقت کنند، یک منفعت و سود را جذب بکنند و ضرر را از خودشان دور بکنند. پس تمام کارهای انسان ها در راستای جلب منفعت و دفع ضرر است اما واکنش انسان ها برای جلب منفعت و دفع ضرر بعضی وقتها غیر اختیاری، بعضی وقتا اختیاری است. ما آدم ها سه تا قوه داریم؛ قوه غضبیه، قوه شهویه و یه قوه ناطقه. خوف و رجا در آدمها ناشی از اعتدال قوای آنهاست. اگر آدمی خوف و رجایش میزان نیست، علامت این است که قوای او یا دچار افراط اند یا دچار تفریط. اولین غلط و برداشت غلط در رجا این است که انسان اسباب را تهیه نکرده و توقع نتیجه دارد. دوم اینکه برخی اسباب را تهیه می کنند اما کامل نمی کنند. هر اتفاقی در این عالم می خواهد بیفتد به حرکت ما ربط دارد، پس رجا عبارت است از اینکه انسان توقع و انتظار یه امر خوب و پسندیده را داشته باشد. به شرط اینکه نشانه های آن امر خوب باشه و مقدماتش فراهم شده باشد. معنای خوف این است که ما نگرانیم و ترسانیم از یک امر ناگواری که انگار مقدماتش فراهم است و می تواند دنیوی یا اخروی باشد. پس خوف و رجا مقابل هم نیستند. ما یک خوف داریم در مقابل امن هست، یک رجا داریم در مقابل یأس هست.
تاکنون نظری ثبت نشده است