- 31
- 1000
- 1000
- 1000
نکاتی از نامه 31 نهجالبلاغه امیرالمؤمنین علیهالسلام،5
سخنرانی حجت الاسلام محمدجواد نظافت با موضوع «نکاتی از نامه 31 نهجالبلاغه امیرالمؤمنین علیهالسلام»، جلسه 5: خدا مالک ماست، سال 1402
نگاهی داشتیم به اوصاف یک جوان را از نگاه یک پدر پیر آگاه با تجربه، بهترین پدر؛ و چقدر خوب است جوانان ما خودشان را بشناسند، هم امتیازاتشان را، هم نقطه ضعفهایشان را، نقاط آسیب پذیرشان را، هم دنیایشان را، تا بتوانند بهتر مواجه بشوند با ناملایمات این دنیای پر بلا. رسیدیم به اینجا که حضرت فرمودند رمیة المصائب، تو پسرم سیبل تیر مصیبتها هستی. مصیبت میآید نمیشود مقابله کرد میشود مواجهه خوب داشت با مصیبت، که بهرهبردار باشیم، که اگر چیزی را از دست دادیم هزاران برابر چیزی به دست بیاوریم، اولیای خدا اینگونه هستند در مصیبتهای چیزی را از دست میدهند ولی ما به ازای آن چیزی به دست میآورند با مواجهه صحیح. مواجهه صحیح آن عرض کردیم میگویند انا لله و انا الیه راجعون، به اینجا رسیده بودیم که حضرت فرمودند انا لله یعنی در تفسیر لا حول و لا قوه الا بالله در حکمت 404 فرمود إنّا لا نَملِکُ مَعَ اللّه ِ شیئا؛ ما برای خدا هستیم یعنی ما مالک چیزی نیستیم، مگر به آن اندازه که خدا ما را مالک کرده است. بعد فرمود خدایی که خودش املک است یعنی هر لحظه بخواهد میگیرد و این اعتباری است و نباید سرمست شویم و خود را گم کنیم و فراموش کنیم، ربوبیت خدا را، نباید فراموش کنیم که ما مربوب هستیم و او رب است. رب که میدانید دیگر رب یعنی مالک مدبر، گاهی به غلط رب معنا میشود مربی خیر، مربی که مالک مدبر است. چون رب از ربب است تربیت از ربب است، ربّا، یُربّی، تربیت رببه با تربیت فرق میکند. البته جزو لوازم آن است، یعنی خدا مربی است که مالک است و مدبر است و آن به آن دارد افاضه میکند.
خدا رب ما است و ما مربوب هستیم مالک مدبر است پس ما مالکیتمان اعتباری است اولاً و موقتی است و خدا اگر ما را مالک کرده است ما از ملکش خارج نشده و از دستش در نرفته، خدا مدیریتش ید الله مغلولة؛ نیست.
رمیة المصائب، پس اگر بخواهیم صبر بکنیم باید بگوییم انا لله، ما برای خدا هستیم و خدا در ملک خودش تصرف کرده است. الان مردم میآیند در یک بانکی پولشان را برمیدارند کارمند بانک ناراحت نمیشود میگوید برای من نبود برای خودش بود، امانت بود دست ما. اگر این نکته را توجه بکنیم بعد حضرت فرمود وقتی خدا مالک میکند تکلیف هم دارد. بنابراین اگر این گونه باشد ما در نعمتها سرمست نمیشویم، پز نمیدهیم، فخر نمیفروشیم و وقتی هم که نعمت گرفته شد صبوری میکنیم و سعی میکنیم نعمت معنوی گیر ما بیاید. ثروت تکلیف دارد. در یکی از نخبههای نهج البلاغه داریم امیرالمومنین میفرمایند فَمَنْ آتَاهُ اللهُ مَالاً؛ اگر خدا به کسی پولی داد چه کار کند؟ فرمودند فَلْیَصِلْ بِهِ الْقَرَابَةَ؛ این را وسیله ارتباط با نزدیکانش قرار بدهد، خوب نیست که ما گاهی به دوردستها کمک میکنیم اطرافیان را غافل هستیم، خوب نیست اول برادرزادهها، خواهرزادهه، نمیدانم پسر عموها و پسر داییها و اقوام و خویشاوندان خودمان، صله همین گونه نیست که فقط سر بزنیم و زنگ بزنیم، آن هم خوب است ولی خوب است که همراه با یک لطفی و دستگیری باشد و فرمود وَ لْیُحْسِنْ مِنْهُ الضِّیَافَةَ؛ حالا خانه بزرگ داری تکلیف شما چیست؟ شما باید اقوام را دور هم جمع بکنید و بعد هم فرمود پذیرایی تو خوب باشد، به بهانه ساده زیستی حق نداری پذیرایی خوب نکنی، پول داری برای چه؟ پذیرایی خوب کن، اگر میخواهی مصرفت را پایین بیاوری مصرف شخصی خودت را پایین بیاور، پذیرایی باید خوب باشد و بعد فرمود وَ لْیُعْطِ مِنْهُ الْفَقِیرَ وَ الْغَارِمَ، اگر خدا به کسی پول داده از این پول به فقرا بده و به بدهکاران بدهد، الحمدلله ما ثروتمندان فهمیده و با معرفت زیاد داریم، ولی خوب هستند انسانهایی که غافل هستند از این فرصتی که خدا با آنها داده است. اگر امنیت داریم تکلیف هست، اگر ماشینی هست تکلیف است، اگر ویلایی دارد کسی تکلیفی دارد، اگر کسی منزل بزرگی دارد تکلیفی دارد، اگر پدر و مادر داریم خوب سر زدن و رسیدگی دارد، اگر فرزند داریم تکلیف دارد خوب بعضیها خدا به آنها فرزند نمیدهد، میبینید دیگر پول جمع میکنید برای زوجهایی که نابارور هستند. پس یک راه صبر این است که ما بگوییم انا لله، توجه کنیم که ما مالک نیستیم و مملوک هستیم. دوم بگوییم انا الیه راجعون؛ داریم برمیگردیم. تا حالا حتماً تجربه کردهاید گاهی انسان سوار یک اتوبوسی است و بعد متورم شده است پایش، شلوغ است و تنگ، ولی همین که میبیند این اتوبوس دارد میرود دل ما خوش است، اگر ما را در اتوبوس نگه دارند و حرکت نکند اذیت میشویم و 5 دقیقه هم نمیتوانیم بمانیم و این گذر زمان... و شما دیدهاید از شیشه اتوبوس انسان نگاه میکند دوست دارد تابلوهایی را که تا فاصله ما را تا مقصد نشان میدهد ببیند، بعد که میبیند 100 کیلومتر کم شد دل ما گرم میشود. انا الیه راجعون، غصه داریم به شناسنامه مان نگاه میکنیم، چیز زیادی نمانده است.
نگاهی داشتیم به اوصاف یک جوان را از نگاه یک پدر پیر آگاه با تجربه، بهترین پدر؛ و چقدر خوب است جوانان ما خودشان را بشناسند، هم امتیازاتشان را، هم نقطه ضعفهایشان را، نقاط آسیب پذیرشان را، هم دنیایشان را، تا بتوانند بهتر مواجه بشوند با ناملایمات این دنیای پر بلا. رسیدیم به اینجا که حضرت فرمودند رمیة المصائب، تو پسرم سیبل تیر مصیبتها هستی. مصیبت میآید نمیشود مقابله کرد میشود مواجهه خوب داشت با مصیبت، که بهرهبردار باشیم، که اگر چیزی را از دست دادیم هزاران برابر چیزی به دست بیاوریم، اولیای خدا اینگونه هستند در مصیبتهای چیزی را از دست میدهند ولی ما به ازای آن چیزی به دست میآورند با مواجهه صحیح. مواجهه صحیح آن عرض کردیم میگویند انا لله و انا الیه راجعون، به اینجا رسیده بودیم که حضرت فرمودند انا لله یعنی در تفسیر لا حول و لا قوه الا بالله در حکمت 404 فرمود إنّا لا نَملِکُ مَعَ اللّه ِ شیئا؛ ما برای خدا هستیم یعنی ما مالک چیزی نیستیم، مگر به آن اندازه که خدا ما را مالک کرده است. بعد فرمود خدایی که خودش املک است یعنی هر لحظه بخواهد میگیرد و این اعتباری است و نباید سرمست شویم و خود را گم کنیم و فراموش کنیم، ربوبیت خدا را، نباید فراموش کنیم که ما مربوب هستیم و او رب است. رب که میدانید دیگر رب یعنی مالک مدبر، گاهی به غلط رب معنا میشود مربی خیر، مربی که مالک مدبر است. چون رب از ربب است تربیت از ربب است، ربّا، یُربّی، تربیت رببه با تربیت فرق میکند. البته جزو لوازم آن است، یعنی خدا مربی است که مالک است و مدبر است و آن به آن دارد افاضه میکند.
خدا رب ما است و ما مربوب هستیم مالک مدبر است پس ما مالکیتمان اعتباری است اولاً و موقتی است و خدا اگر ما را مالک کرده است ما از ملکش خارج نشده و از دستش در نرفته، خدا مدیریتش ید الله مغلولة؛ نیست.
رمیة المصائب، پس اگر بخواهیم صبر بکنیم باید بگوییم انا لله، ما برای خدا هستیم و خدا در ملک خودش تصرف کرده است. الان مردم میآیند در یک بانکی پولشان را برمیدارند کارمند بانک ناراحت نمیشود میگوید برای من نبود برای خودش بود، امانت بود دست ما. اگر این نکته را توجه بکنیم بعد حضرت فرمود وقتی خدا مالک میکند تکلیف هم دارد. بنابراین اگر این گونه باشد ما در نعمتها سرمست نمیشویم، پز نمیدهیم، فخر نمیفروشیم و وقتی هم که نعمت گرفته شد صبوری میکنیم و سعی میکنیم نعمت معنوی گیر ما بیاید. ثروت تکلیف دارد. در یکی از نخبههای نهج البلاغه داریم امیرالمومنین میفرمایند فَمَنْ آتَاهُ اللهُ مَالاً؛ اگر خدا به کسی پولی داد چه کار کند؟ فرمودند فَلْیَصِلْ بِهِ الْقَرَابَةَ؛ این را وسیله ارتباط با نزدیکانش قرار بدهد، خوب نیست که ما گاهی به دوردستها کمک میکنیم اطرافیان را غافل هستیم، خوب نیست اول برادرزادهها، خواهرزادهه، نمیدانم پسر عموها و پسر داییها و اقوام و خویشاوندان خودمان، صله همین گونه نیست که فقط سر بزنیم و زنگ بزنیم، آن هم خوب است ولی خوب است که همراه با یک لطفی و دستگیری باشد و فرمود وَ لْیُحْسِنْ مِنْهُ الضِّیَافَةَ؛ حالا خانه بزرگ داری تکلیف شما چیست؟ شما باید اقوام را دور هم جمع بکنید و بعد هم فرمود پذیرایی تو خوب باشد، به بهانه ساده زیستی حق نداری پذیرایی خوب نکنی، پول داری برای چه؟ پذیرایی خوب کن، اگر میخواهی مصرفت را پایین بیاوری مصرف شخصی خودت را پایین بیاور، پذیرایی باید خوب باشد و بعد فرمود وَ لْیُعْطِ مِنْهُ الْفَقِیرَ وَ الْغَارِمَ، اگر خدا به کسی پول داده از این پول به فقرا بده و به بدهکاران بدهد، الحمدلله ما ثروتمندان فهمیده و با معرفت زیاد داریم، ولی خوب هستند انسانهایی که غافل هستند از این فرصتی که خدا با آنها داده است. اگر امنیت داریم تکلیف هست، اگر ماشینی هست تکلیف است، اگر ویلایی دارد کسی تکلیفی دارد، اگر کسی منزل بزرگی دارد تکلیفی دارد، اگر پدر و مادر داریم خوب سر زدن و رسیدگی دارد، اگر فرزند داریم تکلیف دارد خوب بعضیها خدا به آنها فرزند نمیدهد، میبینید دیگر پول جمع میکنید برای زوجهایی که نابارور هستند. پس یک راه صبر این است که ما بگوییم انا لله، توجه کنیم که ما مالک نیستیم و مملوک هستیم. دوم بگوییم انا الیه راجعون؛ داریم برمیگردیم. تا حالا حتماً تجربه کردهاید گاهی انسان سوار یک اتوبوسی است و بعد متورم شده است پایش، شلوغ است و تنگ، ولی همین که میبیند این اتوبوس دارد میرود دل ما خوش است، اگر ما را در اتوبوس نگه دارند و حرکت نکند اذیت میشویم و 5 دقیقه هم نمیتوانیم بمانیم و این گذر زمان... و شما دیدهاید از شیشه اتوبوس انسان نگاه میکند دوست دارد تابلوهایی را که تا فاصله ما را تا مقصد نشان میدهد ببیند، بعد که میبیند 100 کیلومتر کم شد دل ما گرم میشود. انا الیه راجعون، غصه داریم به شناسنامه مان نگاه میکنیم، چیز زیادی نمانده است.
تاکنون نظری ثبت نشده است